••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: مَا مَزَحَ امْرُؤٌ مَزْحَةً إِلَّا مَجَّ مِنْ عَقْلِهِ مَجَّةً

 و درود خدا بر او، فرمود: هيچ کس شوخی بيجا نکند جز آن که مقداری از عقل خويش را از دست بدهد.
 
(اخلاق اجتماعی)
 
 
 
 
 
 
وَ قَالَ ع: زُهْدُكَ فِي رَاغِبٍ فِيكَ نُقْصَانُ حَظٍّ- وَ رَغْبَتُكَ فِي زَاهِدٍ فِيكَ ذُلُّ نَفْسٍ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: دوری تو از آن کس که خواهان تو است نشانه کمبود بهره تو در دوستی است، و گرايش تو به آن کس که تو را نخواهد، سبب خواری تو است.
(اجتماعی، تربيتی)

 

 

 

+ نوشته شده در شنبه 18 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاق اجتماعی,پند اجتماعی,تربیتی,شوخی بیجا,عقل,دوستی,خواری, ساعت 10:24 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: التُّقَى رَئِيسُ الْأَخْلَاقِ

 و درود خدا بر او، فرمود: تقوا در رأس همه ارزش‌های اخلاقی است.
 
(اخلاقی، معنوی)
 
 
 
 
 


وَ قَالَ ع: لَا تَجْعَلَنَّ ذَرَبَ لِسَانِكَ عَلَى مَنْ أَنْطَقَكَ- وَ بَلَاغَةَ قَوْلِكَ عَلَى مَنْ سَدَّدَكَ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: با آن کس که تو را سخن آموختن به درشتی سخن مگو، و با کسی که راه نيکو سخن گفتن، به تو آموخت لاف بلاغت مزن.
(اخلاق اجتماعی، تربيتی)

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع لِبَعْضِ مُخَاطِبِيهِ- وَ قَدْ تَكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ يُسْتَصْغَرُ مِثْلُهُ عَنْ قَوْلِ مِثْلِهَا- لَقَدْ طِرْتَ شَكِيراً وَ هَدَرْتَ سَقْباً قال الرضي و الشكير هاهنا أول ما ينبت من ريش الطائر- قبل أن يقوى و يستحصف- و السقب الصغير من الإبل- و لا يهدر إلا بعد أن يستفحل

 و درود خدا بر او، فرمود: (شخصی در حضور امام سخنی بزرگتر از شأن خود گفت، فرمود) پر در نياورده پرواز کردی، و در خردسالی آواز بزرگان سر دادی 
(شکير، نخستين پرهايی است که بر بال پرنده می‌رويد و نرم و لطيف است و سقب، شتر خردسال است زيرا شتر بانگ در نياورد تا بالغ شود.)
 
(اخلاقی، تربيتی)
 
 
 
 
 
 


وَ قَالَ ع: مَنْ أَوْمَأَ إِلَى مُتَفَاوِتٍ خَذَلَتْهُ الْحِيَلُ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که به کارهای گوناگون پردازد، خوار شده، پيروز نمی‌گردد.
(علمی، اخلاقی)

 

 

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 5 خرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند علمی,تربیتی,سخن,بال پرنده,شتر,کارهای گوناگون,پیروزی, ساعت 12:33 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع ضَعْ فَخْرَكَ وَ احْطُطْ كِبْرَكَ وَ اذْكُرْ قَبْرَكَ

 و درود خدا بر او، فرمود: فخر فروشی را کنار بگذار، تکبّر و خود بزرگ بينی را رها کن، به ياد مرگ باش.
 
(اخلاقی، اعتقادی)
 
 
 
 
 
 
 
وَ قَالَ ع إِنَّ لِلْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ حَقّاً- وَ إِنَّ لِلْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ حَقّاً- فَحَقُّ الْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ- أَنْ يُطِيعَهُ فِي كُلِّ شَيْ‏ءٍ إِلَّا فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ- وَ حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ- أَنْ يُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ يُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ يُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: همانا فرزند را به پدر، و پدر را به فرزند حقّی است. حق پدر بر فرزند اين است که فرزند در همه چيز جز نافرمانی خدا، از پدر اطاعت کند، و حق فرزند بر پدر آن که نام نيکو بر فرزند نهد، خوب تربيتش کند، و او را قرآن بياموزد.
(اخلاقی، حقوقی، تربيتی)

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع رُبَّ مُسْتَقْبِلٍ يَوْماً لَيْسَ بِمُسْتَدْبِرِهِ- وَ مَغْبُوطٍ فِي أَوَّلِ لَيْلِهِ قَامَتْ بَوَاكِيهِ فِي آخِرِهِ

 و درود خدا بر او، فرمود: چه بسيار کسانی که در آغاز روز بودند و به شامگاه نرسيدند، و چه بسيار کسانی که در آغاز شب بر او حسد می‌بردند و در پايان شب عزاداران به سوگشان نشستند
 
(اخلاقی، معنوی)
 
 
 
 
 
 
 
 
وَ قَالَ ع الْكَلَامُ فِي وَثَاقِكَ مَا لَمْ تَتَكَلَّمْ بِهِ- فَإِذَا تَكَلَّمْتَ بِهِ صِرْتَ فِي وَثَاقِهِ- فَاخْزُنْ لِسَانَكَ كَمَا تَخْزُنُ ذَهَبَكَ وَ وَرِقَكَ- فَرُبَّ كَلِمَةٍ سَلَبَتْ نِعْمَةً وَ جَلَبَتْ نِقْمَةً

 

و درود خدا بر او، فرمود: سخن در بند توست، تا آن را نگفته باشی، و چون گفتی، تو در بند آنی، پس زبانت را نگهدار چنانکه طلا و نقره خود را نگه می‌داری، زيرا چه بسا سخنی که نعمتی را طرد يا نعمتی را جلب کرد.
(اخلاقی، تربيتی) 

 

 

 

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 25 ارديبهشت 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند معنوی,تربیتی,انسان,مرگ,سخن,زبان,نعمت, ساعت 18:21 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع أَيُّهَا النَّاسُ لِيَرَكُمُ اللَّهُ مِنَ النِّعْمَةِ وَجِلِينَ- كَمَا يَرَاكُمْ مِنَ النِّقْمَةِ فَرِقِينَ- إِنَّهُ مَنْ وُسِّعَ عَلَيْهِ فِي ذَاتِ يَدِهِ- فَلَمْ يَرَ ذَلِكَ اسْتِدْرَاجاً فَقَدْ أَمِنَ مَخُوفاً- وَ مَنْ ضُيِّقَ عَلَيْهِ فِي ذَاتِ يَدِهِ- فَلَمْ يَرَ ذَلِكَ اخْتِبَاراً فَقَدْ ضَيَّعَ مَأْمُولًا

 و درود خدا بر او، فرمود: ای مردم، بايد خدا شما را به هنگام نعمت همانند هنگامه کيفر، ترسان بنگرد. زيرا کسی که رفاه و گشايش را زمينه گرفتار شدن خويش نداند، پس خود را از حوادث ترسناک ايمن می‌پندارد، و آن کس که تنگدستی را آزمايش الهی نداند پاداشی را که اميدی به آن بود از دست خواهد داد.
 
(اخلاقی، اقتصادی)
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع يَا أَسْرَى الرَّغْبَةِ أَقْصِرُوا
- فَإِنَّ الْمُعَرِّجَ عَلَى الدُّنْيَا لَا يَرُوعُهُ مِنْهَا- إِلَّا صَرِيفُ أَنْيَابِ الْحِدْثَانِ- أَيُّهَا النَّاسُ تَوَلَّوْا مِنْ أَنْفُسِكُمْ تَأْدِيبَهَا- وَ اعْدِلُوا بِهَا عَنْ ضَرَاوَةِ عَادَاتِهَا

 

 و درود خدا بر او، فرمود: ای اسيران آرزوها، بس کنيد زيرا صاحبان مقامات دنيا را تنها دندان حوادث روزگار به هراس افکند، ای مردم کار تربيت خود را خود بر عهده گيريد، و نفس را از عادت‌هايی که به آن حرص دارد باز گردانيد.
(اخلاقی، تربيتی)

 

 

 

 

+ نوشته شده در یک شنبه 14 ارديبهشت 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اقتصادی,تربیتی,رفاه,گشایش,تنگدستی,آرزو,نفس,تربیت, ساعت 14:10 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع الْمَسْئُولُ حُرٌّ حَتَّى يَعِدَ

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که چيزی از او خواسته‌اند تا وعده نداده آزاد است.
 
(اخلاقی، اجتماعی)
 
 
 
 
 
 
 
وَ قَالَ ع الدَّاعِي بِلَا عَمَلٍ كَالرَّامِي بِلَا وَتَرٍ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: دعوت کننده بی‌عمل، چون تير انداز بدون کمان است.
(اخلاقی، تربيتی)

 

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 3 ارديبهشت 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اجتماعی,تربیتی,وعده,قول,دعوت کننده بی عمل,, ساعت 15:33 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللَّهِ فِي الْخَلَوَاتِ- فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ

 و درود خدا بر او، فرمود: از نافرمانی خدا در خلوت‌ها بپرهيزيد، زيرا همان که گواه است، داوری کند.
 
(اعتقادی، اخلاقی، تربيتی)
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع لَمَّا بَلَغَهُ قَتْلُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ- إِنَّ حُزْنَنَا عَلَيْهِ عَلَى قَدْرِ سُرُورِهِمْ بِهِ- إِلَّا أَنَّهُمْ نَقَصُوا بَغِيضاً وَ نَقَصْنَا حَبِيباً

 

 و درود خدا بر او، فرمود: (آنگاه که خبر کشته شدن محمد بن ابی بکر را به او دادند فرمود) همانا اندوه ما بر شهادت او، به اندازه شادی شاميان است، جز آن که از آنان يک دشمن، و از ما يک دوست کم شد.
(سياسی)

 

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع مَا الْمُبْتَلَى الَّذِي قَدِ اشْتَدَّ بِهِ الْبَلَاءُ- بِأَحْوَجَ إِلَى الدُّعَاءِ- الَّذِي لَا يَأْمَنُ الْبَلَاءَ

و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که به شدّت گرفتار دردی است نيازش به دعا بيشتر از تندرستی است که از بلا در امان است نمی‌باشد.
 
(معنوی) 
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع النَّاسُ أَبْنَاءُ الدُّنْيَا- وَ لَا يُلَامُ الرَّجُلُ عَلَى حُبِّ أُمِّهِ

 

و درود خدا بر او، فرمود: مردم فرزندان دنيا هستند و هيچ کس را بر دوستی مادرش نمی‌توان سرزنش کرد.
(اخلاقی، تربيتی) 

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در یک شنبه 17 فروردين 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند معنوی,تربیتی,دعا,درد,گرفتاری,تندرستی,بلا,امان,مردم,فرزندان دنیا,مادر,دوستی, ساعت 15:17 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ- وَ كَانَ يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ الدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ- وَ كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ- فَلَا يَشْتَهِي مَا لَا يَجِدُ وَ لَا يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ- وَ كَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً- فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ وَ نَقَعَ غَلِيلَ السَّائِلِينَ- وَ كَانَ ضَعِيفاً مُسْتَضْعَفاً- فَإِنْ جَاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَيْثُ غَابٍ وَ صِلُّ وَادٍ- لَا يُدْلِي بِحُجَّةٍ حَتَّى يَأْتِيَ قَاضِياً- وَ كَانَ لَا يَلُومُ أَحَداً- عَلَى مَا يَجِدُ الْعُذْرَ فِي مِثْلِهِ حَتَّى يَسْمَعَ اعْتِذَارَهُ- وَ كَانَ لَا يَشْكُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ بُرْئِهِ- وَ كَانَ يَقُولُ مَا يَفْعَلُ وَ لَا يَقُولُ مَا لَا يَفْعَلُ- وَ كَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى الْكَلَامِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى السُّكُوتِ- وَ كَانَ عَلَى مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ- وَ كَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ- يَنْظُرُ أَيُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى- فَيُخَالِفُهُ فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا- فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوهَا-

فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِيلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ الْكَثِيرِ


 و درود خدا بر او، فرمود: در گذشته برادری دينی داشتم که در چشم من بزرگ مقدار بود چون دنيای حرام در چشم او بی‌ارزش می‌نمود، و از شکم بارگی دور بود، پس آنچه را نمی‌يافت آرزو نمی‌کرد، و آنچه را می‌يافت زياده روی نداشت. در بيشتر عمرش ساکت بود، امّا گاهی که لب به سخن می‌گشود بر ديگر سخنوران برتری داشت، و تشنگی پرسش کنندگان را فرو می‌نشاند. به ظاهر ناتوان و مستضعف می‌نمود، امّا در برخورد جدّی چونان شير پيشه می‌خروشيد، يا چون مار بيابانی به حرکت در می‌آمد. تا پيش قاضی نمی‌رفت دليلی مطرح نمی‌کرد، و کسی را که عذری داشت سرزنش نمی‌کرد، تا آن که عذر او را می‌شنيد، از درد شکوه نمی‌کرد، مگر پس از تندرستی و بهبودی، آنچه عمل می‌کرد می‌گفت، و بدانچه عمل نمی‌کرد چيزی نمی‌گفت، اگر در سخن گفتن بر او پيشی می‌گرفتند در سکوت مغلوب نمی‌گرديد.
و بر شنيدن بيشتر از سخن گفتن حريص بود. اگر بر سر دو راهی دو کار قرار می‌گرفت، می‌انديشيد که کدام يک با خواسته نفس نزديک‌تر است با آن مخالفت می‌کرد، پس بر شما باد روی آوردن به اينگونه از ارزش‌های اخلاقی، و با يکديگر در کسب آنها رقابت کنيد، و اگر نتوانستيد،
بدانيد که به دست آوردن برخی از آن ارزش‌های اخلاقی بهتر از رها کردن همه است.
(اخلاقی، اجتماعی، تربيتی)

 

 

+ نوشته شده در یک شنبه 10 فروردين 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اجتماعی,تربیتی,شکم بارگی,آرزو,سخن گفتن,سکوت,قاضی,درد,شکوه,شنیدن,حرص,نفس, ساعت 14:23 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع أَغْضِ عَلَى الْقَذَى وَ الْأَلَمِ تَرْضَ أَبَداً

و درود خدا بر او، فرمود: چشم از سختی خوار و خاشاک و رنج‌ها فرو بند
تا همواره خشنود باشی.
 (اخلاقی، تربيتی) 
 
 
 
 
 
 
 
وَ قَالَ ع مَنْ لَانَ عُودُهُ كَثُفَتْ أَغْصَانُهُ
 
 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که درخت شخصيّت او نرم و بی‌عيب باشد، شاخ و برگش فراوان است.
(اخلاقی، علمی)

 

 

+ نوشته شده در سه شنبه 29 بهمن 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند علمی,تربیتی,چشم,خشنودی,درخت شخصیت,نرم,بی عیب, ساعت 15:33 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْيَا عَلَيْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا- عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا- وَ تَلَا عَقِيبَ ذَلِكَ- وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ- وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ

 و درود خدا بر او، فرمود: دنيا پس از سرکشی، به ما روی می‌کند، چونان شتر مادّه بد خو که به بچه خود مهربان گردد. (سپس اين آيه را خواند) «و اراده کرديم که بر مستضعفين زمين، منّت گذارده آنان را امامان و وارثان حکومت‌ها گردانيم»
(اعتقادی، سياسی)
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع اتَّقُوا اللَّهَ تَقِيَّةَ مَنْ شَمَّرَ تَجْرِيداً وَ جَدَّ تَشْمِيراً- وَ كَمَّشَ فِي مَهَلٍ وَ بَادَرَ عَنْ وَجَلٍ- وَ نَظَرَ فِي كَرَّةِ الْمَوْئِلِ- وَ عَاقِبَةِ الْمَصْدَرِ وَ مَغَبَّةِ الْمَرْجِعِ

 

و درود خدا بر او، فرمود: از خدا بترسيد، ترسيدن انسان وارسته‌ای که دامن به کمر زده و خود را آماده کرده، و در بهره بردن از فرصت‌ها کوشيده، و هراسان در اطاعت خدا تلاش کرده، و در دنيای زودگذر، و پايان زندگی و عاقبت کار، بدرستی انديشيده است.
(اخلاقی، تربيتی) 

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلَّمْ- فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ- إِلَّا أَوْشَكَ أَنْ يَكُونَ مِنْهُمْ

و درود خدا بر او، فرمود: اگر بردبار نيستی، خود را به بردباری بنمای، زيرا اندک است کسی که خود را همانند مردمی کند و از جمله آنان به حساب نيايد.
(اخلاقی، اجتماعی) 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
وَ قَالَ ع مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ- وَ مَنْ خَافَ أَمِنَ وَ مَنِ اعْتَبَرَ أَبْصَرَ- وَ مَنْ أَبْصَرَ فَهِمَ وَ مَنْ فَهِمَ عَلِمَ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که از خود حساب کشد، سود می‌برد، و آن که از خود غفلت کند زيان می‌بيند، و کسی که از خدا بترسد ايمن باشد، و کسی که عبرت آموزد آگاهی يابد، و آن که آگاهی يابد می‌فهمد، و آن که بفهمد دانش آموخته است
(اخلاقی، تربيتی)

 

 

 

 

 
+ نوشته شده در شنبه 26 بهمن 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اجتماعی,تربیتی,بردباری,دانش,حساب کشیدن, ساعت 14:33 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً- فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا- فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُكْرِهَ عَمِيَ

 و درود خدا بر او، فرمود: دل‌ها را روی آوردن و پشت کردنی است، پس دل‌ها را آنگاه به کار واداريد که خواهشی دارند و روی آوردنی، زيرا اگر دل را به اجبار به کاری واداری کور می‌گردد.
 (اخلاقی، علمی، تربيتی)
 
 
 
 
 
 
وَ كَانَ ع يَقُولُ: مَتَى أَشْفِي غَيْظِي إِذَا غَضِبْتُ‏
- أَ حِينَ أَعْجِزُ عَنِ الِانْتِقَامِ فَيُقَالُ لِي لَوْ صَبَرْتَ- أَمْ حِينَ أَقْدِرُ عَلَيْهِ فَيُقَالُ لِي لَوْ عَفَوْتَ
 
 و درود خدا بر او، فرمود: چون خشم گيرم، کی آن را فرو نشانم در آن زمان که قدرت انتقام ندارم، که به من بگويند. «اگر صبر کنی بهتر است» يا آنگاه که قدرت انتقام دارم که به من بگويند: «اگر عفو کنی خوب است».
(اخلاقی، اجتماعی)

 

 

+ نوشته شده در شنبه 19 بهمن 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند علمی,تربیتی,اجتماعی,دل,خواهش,اجبار,خشم,صبر,عفو,قدرت, ساعت 19:19 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِيهِ- فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّيهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ

 و درود خدا بر او، فرمود: هنگامی که از چيزی می‌ترسی، خود را در آن بيفکن، زيرا گاهی ترسيدن از چيزی،از خود آن سخت‌تر است.
 (اخلاقی، علمی، تربيتی)





وَ قَالَ ع آلَةُ الرِّيَاسَةِ سَعَةُ الصَّدْرِ

 و درود خدا بر او، فرمود: بردباری و تحمّل سختی‌ها، ابزار رياست است.
(اخلاقی، مديريّتی)
+ نوشته شده در چهار شنبه 9 بهمن 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند علمی,تربیتی,مدیریتی,ترس,بردباری,تحمل سختی ها,ابزار ریاست, ساعت 15:12 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع اعْقِلُوا الْخَبَرَ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَايَةٍ لَا عَقْلَ رِوَايَةٍ- فَإِنَّ رُوَاةَ الْعِلْمِ كَثِيرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِيلٌ

 و درود خدا بر او، فرمود: چون روايتی را شنيديد، آن را بفهميد عمل کنيد، نه بشنويد و نقل کنيد، زيرا راويان علم فراوان، و عمل کنندگان آن اندکند. 
(علمی، اجتماعی، تربيتی)
 
 
 

وَ سَمِعَ رَجُلًا يَقُولُ- إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ- فَقَالَ إِنَّ قَوْلَنَا إِنَّا لِلَّهِ إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْمُلْكِ- وَ قَوْلَنَا وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ- إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْهُلْكِ
 
 و درود خدا بر او، فرمود: (شنيد که شخصی گفت الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا) اين سخن ما که می‌گوييم «ما همه از آن خداييم» اقراری است به بندگی، و اينکه می‌گوييم «بازگشت ما به سوی او است» اعترافی است به نابودی خويش.
(علمی، تفسيری، اعتقادی)

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ- وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِي الْجَوَارِحِ وَ الْأَرْكَانِ

 و درود خدا بر او، فرمود: بی‌ارزش‌ترين دانش، دانشی است که بر سر زبان است، و برترين علم، علمی است که در اعضا و جوارح آشکار است.
 
(علمی، تربيتی)
 
 


وَ قَالَ ع لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفِتْنَةِ- لِأَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ إِلَّا وَ هُوَ مُشْتَمِلٌ عَلَى فِتْنَةٍ- وَ لَكِنْ مَنِ‏اسْتَعَاذَ فَلْيَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ- فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ- وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ- وَ مَعْنَى ذَلِكَ أَنَّهُ يَخْتَبِرُهُمْ- بِالْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ لِيَتَبَيَّنَ السَّاخِطَ لِرِزْقِهِ- وَ الرَّاضِيَ بِقِسْمِهِ- وَ إِنْ كَانَ سُبْحَانَهُ أَعْلَمَ بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ- وَ لَكِنْ لِتَظْهَرَ الْأَفْعَالُ الَّتِي بِهَا يُسْتَحَقُّ الثَّوَابُ وَ الْعِقَابُ- لِأَنَّ بَعْضَهُمْ يُحِبُّ الذُّكُورَ وَ يَكْرَهُ الْإِنَاثَ- وَ بَعْضَهُمْ يُحِبُّ تَثْمِيرَ الْمَالِ وَ يَكْرَهُ انْثِلَامَ الْحَالِ قال الرضي- و هذا من غريب ما سمع منه في التفسير

 

 و درود خدا بر او، فرمود: فردی از شما نگويد: خدايا از فتنه به تو پناه می‌برم، زيرا کسی نيست که در فتنه‌ای نباشد، لکن آن که می‌خواهد به خدا پناه برد، از آزمايش‌های گمراه کننده پناه ببرد، همانا خدای سبحان می‌فرمايد: «بدانيد که اموال و فرزندان شما فتنه شمايند» معنی اين آيه آن است که خدا انسان‌ها را با اموال و فرزندانشان می‌آزمايد، تا آن کس که از روزی خود ناخشنود، و آن که خرسند است، شناخته شوند، گر چه خداوند به احوالاتشان از خودشان آگاه‌تر است، تا کرداری که استحقاق پاداش يا کيفر دارد آشکار نمايد، چه آن که بعضی مردم فرزند پسر را دوست دارند و فرزند دختر را نمی‌پسندند، و بعضی ديگر فراوانی اموال را دوست دارند و از کاهش سرمايه نگرانند.
(اخلاقی، اجتماعی)

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ حَكَى عَنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ ع أَنَّهُ قَالَ- كَانَ فِي الْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ- وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا فَدُونَكُمُ الْآخَرَ فَتَمَسَّكُوا بِهِ- أَمَّا الْأَمَانُ الَّذِي رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ ص- وَ أَمَّا الْأَمَانُ الْبَاقِي فَالِاسْتِغْفَارُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى- وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ- وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ قال الرضي- و هذا من محاسن الاستخراج و لطائف الاستنباط

 و درود خدا بر او، فرمود: (امام باقر عليه السّلام از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام نقل فرمود) دو چيز در زمين مايه امان از عذاب خدا بود: يکی از آن دو برداشته شد، پس ديگری را دريابيد و بدان چنگ زنيد، امّا امانی که برداشته شد رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم بود، و أمان باقی مانده، استغفار کردن است، که خدای بزرگ به رسول خدا فرمود: «خدا آنان را عذاب نمی‌کند در حالی که تو در ميان آنانی، و عذابشان نمی‌کند تا آن هنگام که استغفار می‌کنند» 
(اين روش استخراج نيکوترين لطايف معنی، و ظرافت سخن از آيات قرآن است).
(اخلاقی، معنوی)
 
 
 
 
 
 
 
وَ قَالَ ع مَنْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ- أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ- وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ- وَ مَنْ كَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ- كَانَ عَلَيْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که ميان خود و خدا اصلاح کند، خداوند ميان او و مردم را اصلاح خواهد کرد، و کسی که امور آخرت را اصلاح کند، خدا امور دنيای او را اصلاح خواهد کرد، و کسی که از درون جان واعظی دارد، خدا را بر او حافظی است.
(اخلاقی، تربيتی، اجتماعی)

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع الدَّهْرُ يُخْلِقُ الْأَبْدَانَ- وَ يُجَدِّدُ الْآمَالَ وَ يُقَرِّبُ الْمَنِيَّةَ- وَ يُبَاعِدُ الْأُمْنِيَّةَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ نَصِبَ وَ مَنْ فَاتَهُ تَعِبَ

 و درود خدا بر او، فرمود: دنيا بدن‌ها را فرسوده، و آرزوها را تازه می‌کند، مرگ را نزديک و خواسته‌ها را دور و دراز می‌سازد، کسی که به آن دست يافت خسته می‌شود، و آن که به دنيا نرسيد رنج می‌برد.
(اخلاقی، علمی)


 

وَ قَالَ ع مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً- فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ- وَ لْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ- وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ- مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که خود را رهبر مردم قرار داد، بايد پيش از آن که به تعليم ديگران پردازد، خود را بسازد، و پيش از آن که به گفتار تربيت کند، با کردار تعليم دهد، زيرا آن کس که خود را تعليم دهد و ادب کند سزاوارتر به تعظيم است از آن که ديگری را تعليم دهد و ادب بياموزد.
(اخلاقی، تربيتی، مديريّتی)


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع أَهْلُ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ يُسَارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِيَامٌ

 و درود خدا بر او، فرمود: اهل دنيا سوارانی در خواب مانده‌اند که آنان را می‌رانند.
(اخلاقی)
 




وَ قَالَ ع فَقْدُ الْأَحِبَّةِ غُرْبَةٌ

 و درود خدا بر او، فرمود: از دست دادن دوستان غربت است.
(اخلاقی، اجتماعی، تربيتی)

 

+ نوشته شده در یک شنبه 10 آذر 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اجتماعی,تربیتی,اهل دنیا,دوست,غربت, ساعت 16:33 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

وَ قَالَ ع لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ فِي عِلَّةٍ اعْتَلَّهَا- جَعَلَ اللَّهُ مَا كَانَ مِنْ شَكْوَاكَ حَطّاً لِسَيِّئَاتِكَ- فَإِنَّ الْمَرَضَ لَا أَجْرَ فِيهِ- وَ لَكِنَّهُ يَحُطُّ السَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاقِ- وَ إِنَّمَا الْأَجْرُ فِي الْقَوْلِ بِاللِّسَانِ- وَ الْعَمَلِ بِالْأَيْدِي وَ الْأَقْدَامِ- وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يُدْخِلُ بِصِدْقِ النِّيَّةِ- وَ السَّرِيرَةِ الصَّالِحَةِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ الْجَنَّةَ قال الرضي- و أقول صدق ع إن المرض لا أجر فيه- لأنه ليس من قبيل ما يستحق عليه العوض- لأن العوض يستحق على ما كان في مقابلة فعل الله تعالى بالعبد- من الآلام و الأمراض و ما يجري مجرى ذلك- و الأجر و الثواب يستحقان على ما كان في مقابلة فعل العبد- فبينهما فرق قد بينه ع- كما يقتضيه علمه الثاقب و رأيه الصائب

و به يکی از يارانش که بيمار بود فرمود: خدا آنچه را که از آن شکايت داری (بيماری) موجب کاستن گناهانت قرار داد، در بيماری پاداشی نيست امّا گناهان را از بين می‌برد، و آنها را چونان برگ پاييزی می‌ريزد، و همانا پاداش در گفتار به زبان، و کردار با دست‌ها و قدم‌هاست، و خدای سبحان به خاطر نيّت راست، و درون پاک، هر کس از بندگانش را که بخواهد وارد بهشت خواهد کرد. 
می‌گويم: (راست گفت امام علی عليه السّلام «درود خدا بر او باد» که بيماری پاداشی ندارد، بيماری از چيزهائی است که استحقاق عوض دارد، و عوض در برابر رفتار خداوند بزرگ است نسبت به بنده خود، در ناملايمات زندگی و بيماری‌ها و همانند آنها، امّا اجر و پاداش در برابر کاری است که بنده انجام می‌دهد. پس بين اين دو تفاوت است که امام عليه السّلام آن را با علم نافذ و رأی رسای خود، بيان فرمود.
(اخلاقی، معنوی) 






وَ قَالَ ع فِي ذِكْرِ خَبَّابِ بْنِ الْأَرَتِّ- يَرْحَمُ اللَّهُ خَبَّابَ بْنَ الْأَرَتِّ فَلَقَدْ أَسْلَمَ رَاغِباً- وَ هَاجَرَ طَائِعاً وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ وَ عَاشَ مُجَاهِداً

در ياد يکی از ياران، «خبّاب بن أرت» فرمود: خدا خبّاب بن أرت را رحمت کند، با رغبت مسلمان شد، و از روی فرمانبرداری هجرت کرد، و با قناعت زندگی گذراند، و از خدا راضی بود، و مجاهد زندگی کرد.
(تاريخی، تربيتی) 
 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع لِابْنِهِ الْحَسَنِ ع- يَا بُنَيَّ احْفَظْ عَنِّي أَرْبَعاً وَ أَرْبَعاً- لَا يَضُرُّكَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ- إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ وَ أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ- وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ وَ أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ- يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ- فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ- وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِيلِ- فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ- وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْفَاجِرِ فَإِنَّهُ يَبِيعُكَ بِالتَّافِهِ- وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْكَذَّابِ- فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ الْقَرِيبَ

 به فرزندش امام حسن عليه السّلام فرمود: پسرم چهار چيز از من ياد گير (در خوبی‌ها)، و چهار چيز به خاطر بسپار (هشدارها)، که تا به آنها عمل می‌کنی زيان نبينی: 
الف- خوبی‌ها 
1- همانا ارزشمندترين بی‌نيازی عقل است، 2- و بزرگ‌ترين فقر بی‌خردی است، 3- و ترسناک‌ترين تنهايی خودپسندی است. 4- و گرامی‌ترين ارزش خانوادگی، اخلاق نيکوست. 
ب- هشدارها 
1- پسرم از دوستی با احمق بپرهيز، چرا که می‌خواهد به تو نفعی رساند امّا دچار زيانت می‌کند. 2- از دوستی با بخيل بپرهيز، زيرا آنچه را که سخت به آن نياز داری از تو دريغ می‌دارد. 3- و از دوستی با بدکار بپرهيز، که با اندک بهايی تو را می‌فروشد. 4- و از دوستی با دروغگو بپرهيز، که او به سراب ماند: دور را به تو نزديک، و نزديک را دور می‌نماياند.
(اخلاقی، اجتماعی، تربيتی)




وَ قَالَ ع لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ

و درود خدا بر او، فرمود: عمل مستحب انسان را به خدا نزديک نمی‌گرداند، اگر به واجب زيان رساند.
(عبادی، معنوی) 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که آرزوهايش طولانی است کردارش نيز ناپسند است.
(اخلاقی)
 



وَ قَالَ ع وَ قَدْ لَقِيَهُ عِنْدَ مَسِيرِهِ إِلَى الشَّامِ دَهَاقِينُ الْأَنْبَارِ- فَتَرَجَّلُوا لَهُ وَ اشْتَدُّوا بَيْنَ يَدَيْهِ- فَقَالَ مَا هَذَا الَّذِي صَنَعْتُمُوهُ فَقَالُوا خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا- فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا يَنْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُكُمْ- وَ إِنَّكُمْ لَتَشُقُّونَ عَلَى أَنْفُسِكُمْ فِي دُنْيَاكُمْ- وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِي آخِرَتِكُمْ- وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ- وَ أَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّارِ

 و درود خدا بر او، فرمود: (در سر راه صفّين دهقانان شهر انبار تا امام را ديدند پياده شده، و پيشاپيش آن حضرت می‌دويدند. فرمود چرا چنين می‌کنيد گفتند عادتی است که پادشاهان خود را احترام می‌کرديم، فرمود) به خدا سوگند که اميران شما از اين کار سودی نبردند، و شما در دنيا با آن خود را به زحمت می‌افکنيد،
و در آخرت دچار رنج و زحمت می‌گرديد، و چه زيانبار است رنجی که عذاب در پی آن باشد، و چه سودمند است آسايشی که با آن، امان از آتش جهنّم باشد.
(اخلاقی، سياسی، تربيتی)

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اكْتِسَابِ الْإِخْوَانِ- وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ

 و درود خدا بر او، فرمود: ناتوان‌ترين مردم کسی است که در دوست يابی ناتوان است،
و از او ناتوان‌تر آن که دوستان خود را از دست بدهد.
 
(اخلاقی، اجتماعی، تربيتی)


 

وَ قَالَ ع إِذَا وَصَلَتْ إِلَيْكُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ- فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّكْرِ

 و درود خدا بر او، فرمود: چون نشانه‌های نعمت پروردگار آشکار شد،
با ناسپاسی نعمت‌ها را از خود دور نسازيد.
(اخلاقی، معنوی)


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع الْعَجْزُ آفَةٌ وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ- وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ- وَ نِعْمَ الْقَرِينُ الرِّضَى


 و درود خدا بر او، فرمود: ناتوانی، آفت و شکيبايی، شجاعت و زهد ثروت و
پرهيزکاری سپر نگه دارنده است: و چه همنشين خوبی است راضی بودن و خرسندی.
 
(اخلاقی، تربيتی)




وَ قَالَ ع الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ- وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ

 و درود خدا بر او، فرمود: دانش، ميراثی گرانبها،
و آداب، زيورهای هميشه تازه، و انديشه، آيينه‌ای شفّاف است.
(اخلاقی، سياسی، اجتماعی)

 

 


حکمت نهج البلاغه

   وَ رُوِيَ أَنَّهُ ع كَانَ جَالِساً فِي أَصْحَابِهِ - فَمَرَّتْ بِهِمُ امْرَأَةٌ جَمِيلَةٌ فَرَمَقَهَا الْقَوْمُ بِأَبْصَارِهِمْ  

- فَقَالَ ع - إِنَّ أَبْصَارَ هَذِهِ الْفُحُولِ طَوَامِحُ وَ إِنَّ ذَلِكَ سَبَبُ هِبَابِهَا - فَإِذَا نَظَرَ أَحَدُكُمْ إِلَى امْرَأَةٍ تُعْجِبُهُ فَلْيُلَامِسْ أَهْلَهُ 

- فَإِنَّمَا هِيَ امْرَأَةٌ كَامْرَأَتِهِ - فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْخَوَارِجِ - قَاتَلَهُ اللَّهُ كَافِراً مَا أَفْقَهَهُ 

- فَوَثَبَ الْقَوْمُ لِيَقْتُلُوهُ - فَقَالَ ع رُوَيْداً إِنَّمَا هُوَ سَبٌّ بِسَبٍّ أَوْ عَفْوٌ عَنْ ذَنْبٍ

 


 و درود خدا بر او، فرمود:
(اصحاب امام پيرامونش نشسته بودند که زنی زيبا از آنجا گذشت، حاضران ديده به آن زن دوختند. امام فرمود:)
همانا ديدگان اين مردان به منظره شهوت آميز دوخته شده و به هيجان آمده‌اند،
هر گاه کسی از شما با نگاه به زنی به شگفتی آيد، با همسرش بياميزد که او نيز زنی چون زن وی باشد.
(مردی از خوارج گفت: خدا اين کافر را بکشد چقدر فقه می‌داند مردم برای کشتن او برخاستند، امام فرمود)
آرام باشيد، دشنام را با دشنام بايد پاسخ داد يا بخشيدن از گناه.
(اخلاقی، سياسی)
 


وَ قَالَ ع: افْعَلُوا الْخَيْرَ وَ لَا تَحْقِرُوا مِنْهُ شَيْئاً - فَإِنَّ صَغِيرَهُ كَبِيرٌ وَ قَلِيلَهُ كَثِيرٌ
- وَ لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ إِنَّ أَحَداً أَوْلَى بِفِعْلِ الْخَيْرِ مِنِّي
- فَيَكُونَ وَ اللَّهِ كَذَلِكَ إِنَّ لِلْخَيْرِ وَ الشَّرِّ أَهْلًا فَمَهْمَا تَرَكْتُمُوهُ مِنْهُمَا كَفَاكُمُوهُ أَهْلُهُ

و درود خدا بر او، فرمود: کار نيک به جا آوريد، و آن را هر مقدار که باشد کوچک نشماريد،
زيرا کوچک آن بزرگ، و اندک آن فراوان است، و کسی از شما نگويد که:
ديگری در انجام کار نيک از من سزاوارتر است گر چه سوگند به خدا که چنين است:
خوب و بد را طرفدارانی است که هر گاه هر کدام از آن دو را واگذاريد، انجامشان خواهند داد.
(اخلاقی، تربيتی) 

 

+ نوشته شده در سه شنبه 23 مهر 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند سیاسی,تربیتی,امام,زن زیبا,شهوت,خوارج,دشنام,بخشش,کارنیک,, ساعت 14:57 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع رُبَّ مُسْتَقْبِلٍ يَوْماً لَيْسَ بِمُسْتَدْبِرِهِ - وَ مَغْبُوطٍ فِي أَوَّلِ لَيْلِهِ قَامَتْ بَوَاكِيهِ فِي آخِرِهِ

 و درود خدا بر او، فرمود: چه بسيار کسانی که در آغاز روز بودند و به شامگاه نرسيدند،
و چه بسيار کسانی که در آغاز شب بر او حسد می‌بردند و در پايان شب عزاداران به سوگشان نشستند.
 
(اخلاقی، معنوی)



وَ قَالَ ع لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ بَلْ لَا تَقُلْ كُلَّ مَا تَعْلَمُ - فَإِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَى جَوَارِحِكَ كُلِّهَا
- فَرَائِضَ يَحْتَجُّ بِهَا عَلَيْكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ

 و درود خدا بر او، فرمود: آنچه نمی‌دانی مگو، بلکه همه آنچه را که می‌دانی نيز مگو،
زيرا خداوند بزرگ بر اعضاء بدنت چيزهايی را واجب کرده که از آنها در روز قيامت بر تو حجّت آورد.
(اخلاقی، تربيتی)

 

 

+ نوشته شده در شنبه 13 مهر 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پندمعنوی,تربیتی,مرگ,حسد,شامگاه,زبان,سخن, ساعت 13:28 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ رُوِيَ: أَنَّهُ ع لَمَّا وَرَدَ الْكُوفَةَ - قَادِماً مِنْ صِفِّينَ مَرَّ بِالشِّبَامِيِّينَ - فَسَمِعَ بُكَاءَ النِّسَاءِ عَلَى قَتْلَى صِفِّينَ

- وَ خَرَجَ إِلَيْهِ حَرْبُ بْنُ شُرَحْبِيلَ الشِّبَامِيِّ - وَ كَانَ مِنْ وُجُوهِ قَوْمِهِ فَقَالَ ع لَهُ - أَ تَغْلِبُكُمْ نِسَاؤُكُمْ عَلَى مَا أَسْمَعُ -

أَ لَا تَنْهَوْنَهُنَّ عَنْ هَذَا الرَّنِينِ - وَ أَقْبَلَ حَرْبٌ يَمْشِي مَعَهُ وَ هُوَ ع رَاكِبٌ -

فَقَالَ ع ارْجِعْ فَإِنَّ مَشْيَ مِثْلِكَ مَعَ مِثْلِي - فِتْنَةٌ لِلْوَالِي وَ مَذَلَّةٌ لِلْمُؤْمِنِ


 و درود خدا بر او، فرمود: (وقتی امام از جنگ صفّين باز می‌گشت به محلّه شباميان رسيد،
آواز گريه زنان بر کشتگان جنگ را شنيد،
ناگاه حرب بن شرحبيل شبامی بزرگ قبيله شباميان خدمت امام رسيد به او فرمود)
آيا آن گونه که می‌شنوم، زنان شما بر شما چيره شده‌اند چرا آنان را از گريه و زاری باز نمی‌داريد
(حرب پياده و امام سوار بر اسب می‌رفتند، به او فرمود)
باز گرد، که پياده رفتن رييس قبيله‌ای چون تو پشت سر من، موجب انحراف زمامدار و زبونی مؤمن است.
(سياسی، اجتماعی)
 





وَ قَالَ ع اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللَّهِ فِي الْخَلَوَاتِ - فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ

 و درود خدا بر او، فرمود: از نافرمانی خدا در خلوت‌ها بپرهيزيد، زيرا همان که گواه است، داوری کند.
(اعتقادی، اخلاقی، تربيتی)

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع أَوَّلُ عِوَضِ الْحَلِيمِ مِنْ حِلْمِهِ - أَنَّ النَّاسَ أَنْصَارُهُ عَلَى الْجَاهِلِ

 و درود خدا بر او، فرمود: نخستين پاداش بردبار از بردباری‌اش آن که مردم در برابر نادان، پشتيبان او خواهند بود.
 
(اخلاقی، اجتماعی)



وَ قَالَ ع مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ - وَ مَنْ خَافَ أَمِنَ وَ مَنِ اعْتَبَرَ أَبْصَرَ - وَ مَنْ أَبْصَرَ فَهِمَ وَ مَنْ فَهِمَ عَلِمَ

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که از خود حساب کشد، سود می‌برد، و آن که از خود غفلت کند زيان می‌بيند، و کسی که از خدا بترسد ايمن باشد،
و کسی که عبرت آموزد آگاهی يابد، و آن که آگاهی يابد می‌فهمد، و آن که بفهمد دانش آموخته است.
(اخلاقی، تربيتی)
 
+ نوشته شده در چهار شنبه 30 مرداد 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اجتماعی,تربیتی,بردبار,نادان,حساب,غفلت,ترس از خدا,عبرت,آگاهی,دانش, ساعت 13:52 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يُقَرَّبُ فِيهِ إِلَّا الْمَاحِلُ - وَ لَا يُظَرَّفُ فِيهِ إِلَّا الْفَاجِرُ - وَ لَا يُضَعَّفُ فِيهِ إِلَّا الْمُنْصِفُ - يَعُدُّونَ الصَّدَقَةَ فِيهِ غُرْماً وَ صِلَةَ الرَّحِمِ‏ مَنّاً - وَ الْعِبَادَةَ اسْتِطَالَةً عَلَى النَّاسِ - فَعِنْدَ ذَلِكَ يَكُونُ السُّلْطَانُ بِمَشُورَةِ النِّسَاءِ - وَ إِمَارَةِ الصِّبْيَانِ وَ تَدْبِيرِ الْخِصْيَانِ


و درود خدا بر او، فرمود: روزگاری بر مردم خواهد آمد که محترم نشمارند جز سخن چين را، و خوششان نيايد جز از بدکار هرزه، و ناتوان نگردد جز عادل. در آن روزگار کمک به نيازمندان خسارت، و پيوند با خويشاوندان منّت گذاری، و عبادت نوعی برتری طلبی بر مردم است، در آن زمان حکومت با مشورت زنان، و فرماندهی خردسالان، و برتری خواجگان اداره می‌گردد.
(سياسی، علمی، تاريخی) 
 


وَ عَنْ نَوْفٍ الْبَكَالِيِّ قَالَ: رَأَيْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع ذَاتَ لَيْلَةٍ - وَ قَدْ خَرَجَ مِنْ فِرَاشِهِ فَنَظَرَ فِي النُّجُومِ - فَقَالَ لِي يَا نَوْفُ أَ رَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ - فَقُلْتُ بَلْ رَامِقٌ قَالَ يَا نَوْفُ طُوبَى لِلزَّاهِدِينَ فِي الدُّنْيَا - الرَّاغِبِينَ فِي الْآخِرَةِ - أُولَئِكَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِسَاطاً - وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً وَ مَاءَهَا طِيباً - وَ الْقُرْآنَ شِعَاراً وَ الدُّعَاءَ دِثَاراً - ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْيَا قَرْضاً عَلَى مِنْهَاجِ الْمَسِيحِ - يَا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ ع قَامَ فِي مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّيْلِ - فَقَالَ إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لَا يَدْعُو فِيهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِيبَ لَهُ - إِلَّا أَنْ يَكُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِيفاً أَوْ شُرْطِيّاً - أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَةٍ وَ هِيَ الطُّنْبُورُ أَوْ صَاحِبَ كَوْبَةٍ وَ هِيَ الطَّبْلُ - وَ قَدْ قِيلَ أَيْضاً إِنَّ الْعَرْطَبَةَ الطَّبْلُ - وَ الْكَوْبَةَ الطُّنْبُورُ

 و درود خدا بر او، فرمود: (از نوف بکّالی نقل شده، که در يکی از شب‌ها، امام علی عليه السّلام را ديدم برای عبادت از بستر برخاست، نگاهی به ستارگان افکند، و به من فرمود: خوابی يا بيدار گفتم: بيدارم. فرمود: ای نوف خوشا به حال آنان که از دنيای حرام چشم پوشيدند، و دل به آخرت بستند، آنان مردمی هستند که زمين را تخت، خاک را بستر، آب را عطر، و قرآن را پوشش زيرين، و دعا را لباس روئين خود قرار دادند، و با روش عيسای مسيح با دنيا بر خورد کردند. 
ای نوف همانا داوود پيامبر (که درود خدا بر او باد) در چنين ساعتی از شب بر می‌خاست، و می‌گفت: «اين ساعتی است که دعای هر بنده‌ای به اجابت می‌رسد، جز با باج گيران، جاسوسان، شبگردان و نيروهای انتظامی حکومت ستمگر، يا نوازنده طنبور و طبل».
(اخلاقی، تربيتی)


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع اعْقِلُوا الْخَبَرَ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَايَةٍ لَا عَقْلَ رِوَايَةٍ - فَإِنَّ رُوَاةَ الْعِلْمِ كَثِيرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِيلٌ

 و درود خدا بر او، فرمود: چون روايتی را شنيديد، آن را بفهميد عمل کنيد، نه بشنويد و نقل کنيد، زيرا راويان علم فراوان، و عمل کنندگان آن اندکند.
(علمی، اجتماعی، تربيتی)
 


وَ قَالَ ع وَ مَدَحَهُ قَوْمٌ فِي وَجْهِهِ - فَقَالَ اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعْلَمُ بِي مِنْ نَفْسِي - وَ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْهُمْ - اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا خَيْراً مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لَنَا مَا لَا يَعْلَمُونَ

 و درود خدا بر او، فرمود: (آنگاه که گروهی او را ستايش کردند فرمود:)
بار خدايا تو مرا از خودم بهتر می‌شناسی، و من خود را بيشتر از آنان می‌شناسم، خدايا مرا از آنچه اينان می‌پندارند، نيکوتر قرار ده، و آنچه را که نمی‌دانند بيامرز
(معنوی)
+ نوشته شده در پنج شنبه 3 مرداد 1398برچسب:مطالب مذهبی,نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,حیدر,اجتماعی,علمی,تربیتی,معنوی,روایت,عمل,گوش دادن,راوی,ستایش, ساعت 10:48 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ سُئِلَ عَنِ الْخَيْرِ مَا هُوَ - فَقَالَ لَيْسَ الْخَيْرُ أَنْ يَكْثُرَ مَالُكَ وَ وَلَدُكَ - وَ لَكِنَّ الْخَيْرَ أَنْ يَكْثُرَ عِلْمُكَ - وَ أَنْ يَعْظُمَ حِلْمُكَ وَ أَنْ تُبَاهِيَ النَّاسَ بِعِبَادَةِ رَبِّكَ - فَإِنْ أَحْسَنْتَ حَمِدْتَ اللَّهَ وَ إِنْ أَسَأْتَ اسْتَغْفَرْتَ اللَّهَ - وَ لَا خَيْرَ فِي الدُّنْيَا إِلَّا لِرَجُلَيْنِ - 

و درود خدا بر او، فرمود: (از امام پرسيدند «خير» چيست فرمود) خوبی آن نيست که مال و فرزندت بسيار شود، بلکه خير آن است که دانش تو فراوان، و بردباری تو بزرگ و گران مقدار باشد، و در پرستش پروردگار در ميان مردم سر فراز باشی، پس اگر کار نيکی انجام دهی شکر خدا به جا آوری، و اگر بد کردی از خدا آمرزش خواهی. در دنيا جز برای دو کس خير نيست. يکی گناه کاری که با تو به جبران کند، و ديگر نيکوکاری که در کارهای نيکو شتاب ورزد.
(اخلاقی، تربيتی) 
 


وَ قَالَ ع إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِالْأَنْبِيَاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ - ثُمَّ تَلَا إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ - وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الْآيَةَ - ثُمَّ قَالَ إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّدٍ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ - وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ مَنْ عَصَى اللَّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ

 و درود خدا بر او، فرمود: نزديک‌ترين مردم به پيامبران، داناترين آنان است، به آنچه که آورده‌اند. سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «همانا نزديک‌ترين مردم به ابراهيم آنانند که پيرو او گرديدند، و مؤمنانی که به اين پيامبر خاتم پيوستند» (سپس فرمود) دوست محمّد صلّی اللّه عليه و آله و سلّم کسی است که خدا را اطاعت کند هر چند پيوند خويشاوندی او دور باشد، و دشمن محمّد صلّی اللّه عليه و آله و سلّم کسی است که خدا را نافرمانی کند، هر چند خويشاوند نزديک او باشد.
(اخلاقی، علمی)


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع الْفَقِيهُ كُلُّ الْفَقِيهِ مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ - وَ لَمْ يُؤْيِسْهُمْ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ لَمْ يُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَكْرِ اللَّهِ

 و درود خدا بر او، فرمود: فقيه کامل کسی است که مردم را از آمرزش خدا مأيوس، و از مهربانی او نوميد نکند، و از عذاب ناگهانی خدا ايمن نسازد.
(علمی، اعتقادی)
 


وَ قَالَ ع أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ - وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِي الْجَوَارِحِ وَ الْأَرْكَانِ

 و درود خدا بر او، فرمود: بی‌ارزش‌ترين دانش، دانشی است که بر سر زبان است، و برترين علم، علمی است که در اعضا و جوارح آشکار است.
(علمی، تربيتی)


حکمت نهج البلاغه

وَ قَالَ ع الْمَالُ مَادَّةُ الشَّهَوَاتِ


و درود خدا بر او، فرمود: ثروت، ريشه شهوت‌هاست.

 
(اخلاقی) 

وَ قَالَ ع اللِّسَانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ

و درود خدا بر او، فرمود: زبان تربيت نشده، درنده‌ای است که اگر رهايش کنی می‌گزد.

(اخلاقی، تربيتی) 
+ نوشته شده در دو شنبه 24 تير 1398برچسب:مطالب مذهبی,نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,حیدر,اخلاقی,تربیتی,ثروت,شهوت,زبان,بی تربیت,درنده, ساعت 11:3 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

وَ قَالَ ع لِابْنِهِ الْحَسَنِ ع - يَا بُنَيَّ احْفَظْ عَنِّي أَرْبَعاً وَ أَرْبَعاً - لَا يَضُرُّكَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ - إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ وَ أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ - وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ وَ أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ - يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ - فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ - وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِيلِ - فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ - وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْفَاجِرِ فَإِنَّهُ يَبِيعُكَ بِالتَّافِهِ - وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْكَذَّابِ - فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ الْقَرِيبَ

به فرزندش امام حسن عليه السّلام فرمود: پسرم چهار چيز از من ياد گير (در خوبی‌ها)، و چهار چيز به خاطر بسپار (هشدارها)، که تا به آنها عمل می‌کنی زيان نبينی: 

الف - خوبی‌ها 

1 - همانا ارزشمندترين بی‌نيازی عقل است،

2 - و بزرگ‌ترين فقر بی‌خردی است،

3 - و ترسناک‌ترين تنهايی خودپسندی است.

4 - و گرامی‌ترين ارزش خانوادگی، اخلاق نيکوست. 

ب - هشدارها 

1 - پسرم از دوستی با احمق بپرهيز، چرا که می‌خواهد به تو نفعی رساند امّا دچار زيانت می‌کند.

2 - از دوستی با بخيل بپرهيز، زيرا آنچه را که سخت به آن نياز داری از تو دريغ می‌دارد.

3 - و از دوستی با بدکار بپرهيز، که با اندک بهايی تو را می‌فروشد.

4 - و از دوستی با دروغگو بپرهيز، که او به سراب ماند: دور را به تو نزديک، و نزديک را دور می‌نماياند.

(اخلاقی، اجتماعی، تربيتی) 

وَ قَالَ ع لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ قال الرضي - و هذا من المعاني العجيبة الشريفة - و المراد به أن العاقل لا يطلق لسانه - إلا بعد مشاورة الروية و مؤامرة الفكرة - و الأحمق تسبق حذفات لسانه و فلتات كلامه - مراجعة فكره و مماخضة رأيه - فكأن لسان العاقل تابع لقلبه - و كأن قلب الأحمق تابع للسانه - 
 
و درود خدا بر او، فرمود: زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد.
(اين از سخنان ارزشمند و شگفتی آور است، که عاقل زبانش را بدون مشورت و فکر و سنجش رها نمی‌سازد، امّا احمق هر چه بر زبانش آيد می‌گويد بدون فکر و دقّت، پس زبان عاقل از قلب او و قلب احمق از زبان او فرمان می‌گيرد).
(حکمت 40 به گونه ديگری نيز نقل شده)
(اخلاقی)