••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

داستان

 يک روز امام علي عليه  السلام از کنار يک يهودي گذشتند و آن يهودي با اسبش [بدون اينکه اسبش وارد آب شود يا خيس شود] از روي رود عبور مي کرد، پس در همان لحظه امام علي عليه السلام را صدا  زد و عرض کرد: اي آقا! اگر اين چيزي که نزد من است نزد شما بود چه کار مي کرديد؟امام علي عليه السلام در جوابش فرمودند: در جايت بايست !...سپس روي آب ايستاد و آن يهودي ميخکوب شد. امام علي عليه السلام نزد او رفت، آنگاه يهودي به امام گفت: اي جوان! چه چيزي گفتي که آب برايت مانند سنگ شد؟ امام علي عليه السلام در جوابش گفت: تو چه چيزي گفتي که از آب عبور کردي؟ آن يهودي در جواب حضرت گفت: من اسم وصيّ پيامبر اسلام علي عليه السلام را بر زبان آوردم و از آب عبور کردم .پس حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند : من همان وصيّ محمد صلي الله عليه و آله هستم؛آنگاه آن يهودي گفت: حق است، و اسلام آورد.حکايتي از حضرت علي 

+ نوشته شده در شنبه 15 خرداد 1400برچسب:داستان کوتاه,پند آموز,داستان زیبا,امام علی علیه السلام,امیرالمومنین,مرد یهودی,اسلام, ساعت 15:12 توسط آزاده یاسینی


داستان

  روزي حضرت علي عليه السلام با يک نفر يهودي همسفر شدند، مرد يهودي پرسيد: اي بنده خدا به کجا مي روي؟حضرت فرمودند: به کوفه مي روم.اين دو نفر به راه افتادند، در راه مرد يهودي متوجه اخلاق پسنديده حضرت گرديد و محبت امام در دلش جاي گرفت تا اينکه به يک دو راهي رسيدند که راه کوفه از آنجا جدا مي شد، اما مرد يهودي با تعجب مشاهده کرد که حضرت به همراه او مي آيند و به طرف کوفه نمي روند.مرد عرض کرد: مگر نگفتيد که به کوفه مي رويد.امام فرمودند: چرا.مرد گفت: آيا مي دانيد که راه کوفه از اين طرف نيست؟حضرت فرمودند: مي دانم.مرد گفت: پس چرا از اين طرف مي آييد؟حضرت فرمودند: پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله فرموده اند: هر گاه با کسي همسفر مي شويد به هنگام جدا شدن از هم چند قدم او را بدرقه نماييد و من به بدرقه تو آمده ام.مرد سوال کرد: آيا پيامبر شما چنين دستوري را داده است؟حضرت فرمودند: آري.مرد گفت: معلوم مي شود که شما پيامبر بزرگواري داريد، حالا من در حضور شما گواهي مي دهم که از آئين خود دست کشيده و به دين پيامبر شما معتقد گشته ام.پس از آن مرد يهودي همراه حضرت علي عليه السلام به کوفه رفت تا دستورات اسلام را از حضرت علي عليه السلام بياموزد.همراهي حضرت علي عليه السلام با مرد يهودي

 
+ نوشته شده در چهار شنبه 12 خرداد 1400برچسب:داستان کوتاه,پند آموز,داستان زیبا,امام علی,امیرالمومنین,مرد یهودی,بدرقه کردن, ساعت 16:51 توسط آزاده یاسینی


داستان

 رسول خدا فرمودند: اگر تمام مردم دوستدار علي بن ابيطالب مي شدند خدا جهنم را خلق نمي کرد. روزي رسول خدا با عده اي از مسلمانان بيرون مسجد نشسته بودند در اين هنگام چهار نفر سياه پوست تابوتي را به سوي گورستان مي بردند. پيامبر به آنان اشاره فرمودند: که جنازه را بياوريد، چون جنازه را آوردند، حضرت روي او را گشودند و فرمودند: اي علي اين شخص رياحي غلام سياه پوست بني نجار است.حضرت علي فرمودند: هر وقت اين غلام مرا مي ديد شاد مي شد و مي گفت: من تو را دوست دارم.وقتي رسول خدا اين سخن را شنيدند، برخاستند و دستور دادند جنازه را غسل دهند. سپس لباس خودشان را به عنوان کفن برتن مرده نمودند و براي تشييع جنازه وي به راه افتادند و در بين راه صداي عجيبي از آسمان بلند شد.پيامبر فرمودند: اين صداي نزول هفتاد هزار فرشته است که براي تشييع جنازه اين غلام سياه آمدند. سپس حضرت در قبر رفتند و صورت غلام را بر خاک نهادند و سنگ لحد را چيدند. وقتي کار دفن تمام شد، پيامبر به حضرت علي فرمودند: يا علي نعمت هاي بهشتي که بر اين غلام مي رسد همه بخاطر محبت و دوست داشتن توست.پاداش حضرت علي

+ نوشته شده در پنج شنبه 6 خرداد 1400برچسب:داستان کوتاه,پند آموز,داستان زیبا,امام علی علیه السلام,امیرالمومنین,پاداش,جهنم,دوستدار علی, ساعت 15:15 توسط آزاده یاسینی


داستان

 مردي با پسرش، به عنوان مهمان بر امام علي وارد شد. امام علي با اکرام و احترام بسيار، آنها را در صدر مجلس نشانيد و خودش روبروي آنها نشست. موقع صرف غذا رسيد. غذا آوردند و صرف شد. بعد از غذا، قنبر غلام معروف امام علي حوله اي و طشتي و ابريقي براي دست شويي آورد. امام علي آنها را از دست قنبر گرفت و جلو رفت تا دست مهمان را بشويد. مهمان خود را عقب کشيد و گفت: مگر چنين چيزي ممکن است که من دستهايم را بگيرم و شما بشوييد!.امام علي فرمودند: برادر تو، از سر تو است، از تو جدا نيست؛ مي خواهد عهده دار خدمت تو بشود. در عوض خداوند به او پاداش خواهد داد. چرا مي خواهي مانع کار ثوابي بشوي؟باز هم آن مرد امتناع کرد. آخر امام علي او را قسم داد که: من مي خواهم به شرف خدمت برادر مومن نايل گردم. مانع کار من مشو. مهمان با حالت شرمندگي حاضر شد.امام علي فرمودند:خواهش مي کنم دست خود را درست و کامل بشويي، همان طوري که اگر قنبر مي خواست دستت را بشويد مي شستي؛ خجالت و تعارف را کنار بگذار.همينکه ازشستن دست مهمان فارغ شد، به پسر برومند خود محمد حنفيه فرمودند: دست پسر را تو بشوي، من که پدر تو هستم دست پدر را شستم و تو دست پسر را بشوي. اگر پدر اين پسر در اينجا نمي بود و تنها خود اين پسر مهمان ما بود، من خودم دستش را مي شستم، اما خداوند دوست دارد آنجا که پدر و پسري هر دو حاضرند، بين آنها دراحترامات فرق گذاشته شود. محمد به امر پدر برخاست و دست پسر مهمان را شست.امام عسکري وقتي که اين داستان را نقل کردند، فرمودند: « شيعه حقيقي بايد اين طور باشد ».مهمانان امام علي

+ نوشته شده در شنبه 1 خرداد 1400برچسب:داستان کوتاه,پند آموز,داستان زیبا,امام علی علیه السلام,امیرالمومنین,اکرام مهمان, ساعت 15:24 توسط آزاده یاسینی


داستان

 حضرت علي در يکي از جنگها مشغول مبارزه با مردي مشرک بود. آن مرد مشرک گفت: يا علي شمشيرت را به من ببخش! آن حضرت شمشير را به سويش انداخت. مرد مشرک گفت: از تو اي پسر ابيطالب در شگفتم که در چنين موقعيتي شمشيرت را به دشمن مي دهي.حضرت فرمودند: تو دست تقاضا دراز کردي، رد کردن درخواست سائل از شيوه کرم دور است. مرد مشرک از اسب پياده شد و گفت: اين روش اهل ديانت است و پاي مبارک آن حضرت را بوسيد و ايمان آورد.کرم حضرت علي در حال جنگ

+ نوشته شده در جمعه 31 ارديبهشت 1400برچسب:داستان کوتاه,پند آموز,داستان زیبا,امام علی,امیرالمومنین,جنگ, ساعت 14:29 توسط آزاده یاسینی


شهادت امیرالمومنین

 
 
علی جان
       می روی با فرق خونین
                 پیش پهلوی کبود
‌شهر بی زهرا که مولا!
          قابل ماندن نبود...
 




ﺍﻣﺸﺐ ﻋﻠﯽ ﺑﻪ ﺑﺎﻍ ﺟﻨﺎﻥ ﭘﯿﺶ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ...
   ﺍﻣﺎ ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﺑﻪ‌ﻫﺎﺳﺖ...
ﺳﺠﺎﺩﻩ ﺑﯽ‌ﺍﻣﺎﻡ ﻭ ﺯﻣﯿﻦ‌ ﻻ‌ﻟﻪ‌ﮔﻮﻥ ﺯ ﺧﻮﻥ...
        ﻣﺴﺠﺪ ﻏﺮﯾﺐ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﺤﺮﺍﺏ، ﺑﯽ‌ﺩﻋﺎﺳﺖ...
  ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻼ‌ﺏ ﺭﯾﺨﺖ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﻓﻦ، ﺭﻭﯼ ﻗﺒﺮ...
               ﺍﻣﺸﺐ ﮔﻼ‌ﺏ ﻗﺒﺮ ﻋﻠﯽ ﺍﺷﮏ ﻣﺠﺘﺒﺎﺳﺖ...

شهادت مولای متقیان، امیرالمومنین امام‌ علی ‌علیه السلام ‌تسلیت‌ باد.

 

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 13 ارديبهشت 1400برچسب:شهادت,امیرالمومنین,شب قدر,شب احیا, ساعت 12:11 توسط آزاده یاسینی


شب های قدر

 امشب شب احیاست

            یک دانه ز تسبیح نماز سحرت را
یک بار به نام من محتاج بینداز

   شاید که همان دانه تسبیح دعایت
یکباره بیفتد به دریای اجابت

                              التماس دعا

+ نوشته شده در یک شنبه 12 ارديبهشت 1400برچسب:شب قدر,احیا,امام علی,امیرالمومنین,ماه رمضان,شهر الرمضان, ساعت 19:49 توسط آزاده یاسینی


داستان

 از پيغمبر سوال شد:يارسول الله ، ما وقتي صحبتمون،حرفمون با يکي تموم ميشه، پايان کلاممون، او را به خدا مي سپاريم، به بيان پارسي مي گوييم:خداحافظ و به زبان عربي مي گوييم:في امان الله، اگر بدون خداحافظي کردن در وسط سخن گفتن از او جدا بشيم، نوعي بي ادبي مي پنداريم...شما وقتي در معراج با خدا هم صحبت شديد ، پايان جمله که نمي توانستيد به ذات خدا عرضه بداريد:تو را به خدا مي سپارم! آخرين جمله ي رد و بدل شده بين شما و خدا چه بود؟ حضرت فرمودند:پايان صحبت، خداوند سبحان به من "ياعلي" گفت، من نيز به خداي خود " يا علي" گفتم. اين آخرين جمله بين من و ذات مقدس خدا بود. ياعلي 

 
+ نوشته شده در جمعه 10 ارديبهشت 1400برچسب:داستان کوتاه,پند آموز,داستان زیبا,پیغمبر اسلام,امام علی,امیرالمومنین, ساعت 21:10 توسط آزاده یاسینی


داستان

هنگامي که پيامبر در مدينه حضور داشتند، مسلمانان نزد حضرت مي آمدند و با رسول خدا نجوي مي کردند و با سخن آهسته و خصوصي با پيامبر مشورت مي نمودند. ثروتمندان مي آمدند و آنقدر با پيامبر  نجوي مي کردند و براي خود کسب و جهد مي کردند و پيامبر نيز که دريايي از صبر و رحمت بود، به حرفهاي آنان گوش و آنها را تحمل مي کرد.خداوند براي امتحان مسلمانان و دلايل ديگر آيه اي به شرح زير فرستاد:« اي کساني که ايمان آورده ايد، وقتي مي خواهيد با پيامبر  نجوي کنيد، ابتدا صدقه بدهيد و سپس با پيامبر نجوي کنيد. اين کار براي خودتان بهتر و پاکيزه تر است ».پس از نزول آيه ديگر کسي براي نجوي کردن نزد پيامبر  نيامد. معلوم شد که دوستي مال دنيا دل ها را گرفته و مال دنيا از مصاحبت پيامبر نزدشان عزيزتر است. تنها امام علي بود که به اين آيه عمل کرد و هر وقت نزد پيامبر مي خواست برود يک درهم به فقرا مي داد و خود حضرت مي فرمايند:« ده مرتبه خدمت پيامبر رفتم و هر بار حکمتي از رسول خدا  آموختم ».پس از ده روز اين حکم نسخ گرديد، فضيلت و برتري امام علي بر ديگران آشکار شد. عبدالله پسر عمر مي گفت: از پدرم شنيدم که گفت: سه چيز در علي است که آرزو داشتم يکي از آنها در من بود:يکي فرمايش پيامبر درباره ايشان  در جنگ خيبر بود که فرمود:« فردا پرچم را به دست مردي مي دهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول او را نيز دوست مي دارند و پرچم را به دست علي  داد در حالي که ما آرزو داشتيم آنرا به ما بدهد تا اين فصيلت از آن ما باشد » دوم:« آيه نجوي است که جز علي  هيچ کس موفق نشد به آن عمل کند »سوم:« اينکه فاطمه زهرا دختر پيامبر در خانه اش بود »امام علي  نيز مي فرمايند: آيه اي در قرآن مجيد هست که هيچ کس پيش از من و بعد از من به ان عمل نکرد و تنها من به آن عمل کردم و آن آيه نجوي است.صدقه و نجوي 
+ نوشته شده در پنج شنبه 12 فروردين 1400برچسب:داستان کوتاه,پند آموز,داستان زیبا,امام علی,امیرالمومنین,نجوا,صدقه, ساعت 16:42 توسط آزاده یاسینی


میلاد امام علی

 موضوع انشا
+چگونه پدر خود را خوشحال کنیم؟
-به نام خدا ، بزنیم شبکه خبر


‏کلا سالی یه دونه روز مرد داریم
.
.

که اونم انداختن ته سال که تو شلوغی‌های شب عید بپیچونن بره :))




روز سوسک کشان بی سنگر!
آشغال دم در گذران بی ادعا!
شوفر تاکسی های بی حقوق!
کت شلوار پوشان بی اتو و دکمه!
شیران بی غرش و دندان!
جوراب پوشان قانع!
جارو کنان و شیشه پاکنان استاد
بند بازان نصب پرده!
بچه های لوس مامان جوناشون!
خروپف کنان سلب اسایش!
این فوتبال دوستان همیشه ادعا بی تحرک!
اخبار گوش کنان تکراری
روشنفکران به روز واسه خواهراشون!
هنوز بگم یا بسه!?!?
خلاصه روز مرد مبارک باد




ريتـــم ِ خنده هايتــــــــــــ را دوستــــــــ دارم . . .
تو بين ِ تمــــــــــــام ِ آدم هـــــــــا . . .
در اين کــــــُره ے خاکے . . .
تــــــــــــــافتہ ے جدا بافــــتہ اے . . .
لبخنــــــــــــد بزن پدر مــــــــــــن !!




همسر خوبم ، روزهای با تو بودن قشنگ ترین روزهای خداست
روز مرد بر بهترین مرد دنیا مبارک
همراه همیشگی تو در زندگی . . .




بهترین رفیق و شریک زندگی تو اونیه که این حس رو به تو بده که تو میتونی تو هر زمینه ای از زندگی بهترین باشی .
همسر عزیزم من با تو بهترینم . . . روزت مبارک

+ نوشته شده در پنج شنبه 7 اسفند 1399برچسب:اس ام اس,پیامک,روز مرد,میلاد امام علی,امیرالمومنین,روز پدر, ساعت 19:45 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: إِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ فَقَدْ فَارَقَهُ قال الرضي يقال حشمه و أحشمه إذا أغضبه و قيل أخجله أو احتشمه طلب ذلك له و هو مظنة مفارقته 

و هذا حين انتهاء الغاية بنا إلى قطع المختار من كلام أمير المؤمنين عليه السلام، حامدين للّه سبحانه على ما منّ به من توفيقنا لضم ما انتشر من أطرافه، و تقريب ما بعد من أقطاره. و تقرر العزم كما شرطنا أولا على تفضيل أوراق من البياض في آخر كل باب من الأبواب، ليكون لاقتناص الشارد، و استلحاق الوارد، و ما عسى أن يظهر لنا بعد الغموض، و يقع إلينا بعد الشذوذ، و ما توفيقنا إلا باللّه: عليه توكلنا، و هو حسبنا و نعم الوكيل. و ذلك في رجب سنة أربع مائة من الهجرة، و صلى اللّه على سيدنا محمد خاتم الرسل، و الهادي إلى خير السبل، و آله الطاهرين، و أصحابه نجوم اليقين.

 و درود خدا بر او، فرمود: وقتی مؤمن برادرش را به خشم آورد، به يقين از او جدا شده است. 
می‌گويم: (حشمه و احشمه، يعنی او را به خشم آورد، برخی گفته‌اند، يعنی او را شرمنده ساخت و احتشم به معنای فراهم آوردن چنين حالتی است که زمينه جدائی را پديد می‌آورد). 
(اين آخرين قسمت از سخنان برگزيده امام، امير المؤمنين عليه السّلام است که خدای را سپاس می‌گويم تا مرا به اين گرد آوری سخنان پراکنده، و نزديک ساختن آنها به يکديگر در يک مجموعه، توفيق عنايت فرمود، در آغاز کار، برگ‌های سفيد در هر فصل قرار داديم تا به کلام تازه، يا تفسير جالبی که رسيديم بر آن بيفزاييم، تا سخن پوشيده آشکار شود، و آنچه دست نايافتنی می‌نمود به دست آيد. توفيق ما از خداست، و بر او توکّل می‌کنيم، که او ما را کفايت کننده و بهترين سرپرست است، و جمع آوری سخنان امام عليه السّلام در ماه رجب سال 400 هجری انجام پذيرفت درود ما بر سيّد و مولای ما حضرت محمّد صلّی اللّه عليه و آله و سلّم خاتم پيامبران، و هدايت کننده انسانها به بهترين راه‌ها، و بر اهل بيت پاک و ياران او باد که ستارگان يقين‌اند)
(اخلاق اجتماعی)
+ نوشته شده در یک شنبه 2 شهريور 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاق اجتماعی,برادر,خشم,شرمندگی, ساعت 15:39 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْجَهْلِ أَنْ يَتَعَلَّمُوا- حَتَّى أَخَذَ عَلَى أَهْلِ الْعِلْمِ أَنْ يُعَلِّمُوا

 و درود خدا بر او، فرمود: خدا از مردم نادان عهد نگرفت که بياموزند، تا آن که از دانايان عهد گرفت که آموزش دهند.
 
(علمی، اعتقادی)






وَ قَالَ ع: شَرُّ الْإِخْوَانِ مَنْ تُكُلِّفَ لَهُ قال الرضي لأن التكليف مستلزم للمشقة و هو شر لازم عن الأخ المتكلف له فهو شر الإخوان

و درود خدا بر او، فرمود: بدترين دوست آن که برای او به رنج و زحمت افتی. 
می‌گويم: (تکلّف و تکليف با مشکلات و به زحمت افتادن است، پس دوستی که انسان را دچار مشکلات می‌کند مايه شر است پس او از بدترين دوستان بشمار می‌آيد).
(اخلاق اجتماعی) 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع لِزِيَادِ ابْنِ أَبِيهِ- وَ قَدِ اسْتَخْلَفَهُ لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَلَى فَارِسَ وَ أَعْمَالِهَا- فِي كَلَامٍ طَوِيلٍ كَانَ بَيْنَهُمَا نَهَاهُ فِيهِ عَنْ تَقَدُّمِ الْخَرَاجِ- . اسْتَعْمِلِ الْعَدْلَ وَ احْذَرِ الْعَسْفَ وَ الْحَيْفَ- فَإِنَّ الْعَسْفَ يَعُودُ بِالْجَلَاءِ وَ الْحَيْفَ يَدْعُو إِلَى السَّيْفِ

 و درود خدا بر او، فرمود: چون زياد بن ابيه را به جای عبد اللَّه بن عباس، به فارس و شهرهای پيرامون آن حکومت داد، او را در دستور العمل طولانی از گرفتن ماليات تا به هنگام نهی فرمود) عدالت را بگستران، و از ستمکاری پرهيز کن، که ستم رعيّت را به آوارگی کشاند، و بيدادگری به مبارزه و شمشير می‌انجامد.
 
(سياسی، نظامی)






وَ قَالَ ع: أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَخَفَّ بِهَا صَاحِبُهُ
 

 و درود خدا بر او، فرمود: سخت‌ترين گناهان، گناهی است که گناهکار آن را سبک شمارد.
(اعتقادی)

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً- مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ- لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ

 و درود خدا بر او، فرمود: پاداش مجاهد شهيد در راه خدا، بزرگ‌تر از پاداش عفيف پاکدامنی نيست که قدرت بر گناه دارد و آلوده نمی‌گردد، همانا عفيف پاکدامن، فرشته‌ای از فرشته‌هاست.
 
(اخلاقی)







وَ قَالَ ع: الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ قال الرضي و قد روى بعضهم هذا الكلام لرسول الله ص

و درود خدا بر او، فرمود: قناعت مالی است که پايان نمی‌پذيرد. 
«برخی اين حکمت را از رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم نقل کرده‌اند»
(اقتصادی، اخلاقی) 

 

 

 

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 30 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اقتصادی,عفیف پاکدامن,مجاهد شهید,فرشته,قناعت,مال, ساعت 16:0 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع فِي دُعَاءٍ اسْتَسْقَى بِهِ- اللَّهُمَّ اسْقِنَا ذُلُلَ السَّحَابِ دُونَ صِعَابِهَا قال الرضي- و هذا من الكلام العجيب الفصاحة- و ذلك أنه ع شبه السحاب ذوات الرعود و البوارق- و الرياح و الصواعق- بالإبل الصعاب التي تقمص برحالها و تقص بركبانها- و شبه السحاب خالية من تلك الروائع- بالإبل الذلل التي تحتلب طيعة و تقتعد مسمحة

 و درود خدا بر او، فرمود: (در دعا به هنگام طلب باران فرمود) خدايا ما را با ابرهای رام سيراب کن، نه ابرهای سرکش 
(اين کلمات از فصيح‌ترين و شگفتی‌آورترين کلمات اديبانه است که ابرهای سرکش همراه با رعد و برق را به شتران چموش تشبيه کرد که بار از پشت می‌افکنند و سواری نمی‌دهند، و ابرهای رام را به شتران رام تشبيه کرد که به راحتی شير داده، و سواری می‌دهند)
 
(نيايشی، معنوی)







وَ قِيلَ لَهُ ع لَوْ غَيَّرْتَ شَيْبَكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ ع- الْخِضَابُ زِينَةٌ وَ نَحْنُ قَوْمٌ فِي مُصِيبَةٍ يُرِيدُ وَفَاةَ رَسُولِ اللَّهِ ص
 

 و درود خدا بر او، فرمود: (به امام گفتند چه می‌شد موی خود را رنگ می‌کردی فرمود) رنگ کردن مو، آرايش است، امّا ما، در عزای پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم به سر می‌بريم.
(تجمّل و زيبايی)

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ سُئِلَ عَنِ التَّوْحِيدِ وَ الْعَدْلِ فَقَالَ ع- التَّوْحِيدُ أَلَّا تَتَوَهَّمَهُ وَ الْعَدْلُ أَلَّا تَتَّهِمَهُ

و درود خدا بر او، فرمود: (از امام نسبت به توحيد و عدل پرسيدند فرمود) توحيد آن است که خدا را در وهم نياری، و عدل آن است که او را متّهم نسازی.
 
(اعتقادی) 


 



و قال ع: لَا خَيْرَ فِي الصَّمْتِ عَنِ الْحُكْمِ كَمَا أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِي الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ

و درود خدا بر او، فرمود: در آنجا که بايد سخن گفت، خاموشی سودی ندارد، و آنجا که بايد خاموش ماند سخن گفتن خيری نخواهد داشت.
(علمی، اجتماعی) 

 

 

 

+ نوشته شده در سه شنبه 28 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اجتماعی,پند علمی,اعتقادی,توحید,عدل,وهم,متهم,سخن گفتن,خاموشی, ساعت 14:39 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ عَضُوضٌ- يَعَضُّ الْمُوسِرُ فِيهِ عَلَى مَا فِي يَدَيْهِ- وَ لَمْ يُؤْمَرْ بِذَلِكَ قَالَ اللَّهُ‏

سُبْحَانَهُ- وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ- تَنْهَدُ فِيهِ الْأَشْرَارُ وَ تُسْتَذَلُّ الْأَخْيَارُ- وَ يُبَايِعُ الْمُضْطَرُّونَ- وَ قَدْ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ بَيْعِ الْمُضْطَرِّينَ

 و درود خدا بر او، فرمود: مردم را روزگاری دشوار در پيش است که توانگر اموال خود را سخت نگهدارد، در صورتی که به بخل ورزی فرمان داده نشد. خدای سبحان فرمود: «بخشش ميان خود را فراموش نکنيد» بَدان در آن روزگار، بلند مقام، و نيکان خوار گردند، و با درماندگان به ناچاری خريد و فروش می‌کنند در حالی که رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم از معامله با درماندگان نهی فرموده.
 
(اقتصادی، اجتماعی)






وَ قَالَ ع: يَهْلِكُ فِيَّ رَجُلَانِ مُحِبٌّ مُفْرِطٌ وَ بَاهِتٌ مُفْتَرٍ قال الرضي: و هذا مثل قوله ع هَلَكَ فِيَّ رَجُلَانِ مُحِبٌّ غَالٍ وَ مُبْغِضٌ قَالٍ

 و درود خدا بر او، فرمود: دو کس نسبت به من هلاک می‌گردند، دوستی که زياده‌روی کند، و دروغ پردازی که به راستی سخن نگويد. 
(اين کلام مانند سخن ديگری است که فرمود) دو تن نسبت به من هلاک گردند، دوستی که از حد گذراند، و دشمنی که بيهوده سخن گويد.
(اخلاقی، اعتقادی)

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: الْعَيْنُ وِكَاءُ السَّهِ قال الرضي- و هذه من الاستعارات العجيبة- كأنه يشبه السه بالوعاء و العين بالوكاء- فإذا أطلق الوكاء لم ينضبط الوعاء- و هذا القول في الأشهر الأظهر من كلام النبي ص- و قد رواه قوم لأمير المؤمنين ع- و ذكر ذلك المبرد في كتاب المقتضب- في باب اللفظ بالحروف- و قد تكلمنا على هذه الاستعارة- في كتابنا الموسوم بمجازات الآثار النبوية


 و درود خدا بر او، فرمود: چشم، بند ظرف حوادث است. 
می‌گويم: «اين کلام امام عليه السّلام از استعاره‌های شگفت است، که نشستنگاه را به مشک، و چشم را به سربند آن تشبيه کرد، و آنگاه که بند گشوده شود آنچه در مشک است بيرون ريزد. مشهور است که اين سخن از پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم است، ولی عدّه‌ای آن را از امير المؤمنين عليه السّلام نقل کرده‌اند، اين حکمت را «مبرّد» در کتاب «مقتضب» در باب لفظ به حروف آورده، و ما آن را در کتاب خود که «مجازات آثار نبوی» نام دارد آورده‌ايم.
(علمی)






 

وَ قَالَ ع فِي كَلَامٍ لَهُ: وَ وَلِيَهُمْ وَالٍ فَأَقَامَ وَ اسْتَقَامَ حَتَّى ضَرَبَ الدِّينُ بِجِرَانِهِ

و درود خدا بر او، فرمود: بر آنان فرمانروايی حاکم شد، که کارها را به پاداشت، و استقامت ورزيد، تا دين استوار شد.
(سياسی، اجتماعی) 

 

 

 

+ نوشته شده در یک شنبه 26 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اجتماعی,پند سیاسی,علمی,چشم,فرمانروا,دین, ساعت 14:46 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: إِنَّ لِبَنِي أُمَيَّةَ مِرْوَداً يَجْرُونَ فِيهِ- وَ لَوْ قَدِ اخْتَلَفُوا فِيمَا بَيْنَهُمْ- ثُمَّ كَادَتْهُمُ الضِّبَاعُ لَغَلَبَتْهُمْ قال الرضي- و المرود هنا مفعل من الإرواد و هو الإمهال و الإظهار و هذا من أفصح الكلام و أغربه- فكأنه ع شبه المهلة التي هم فيها بالمضمار- الذي يجرون فيه إلى الغاية- فإذا بلغوا منقطعها انتقض نظامهم بعدها


 و درود خدا بر او، فرمود: بنی اميّه راه ملتی است که در آن می‌تازند، پس آنگاه که ميانشان اختلاف افتد کفتارها بر آنان دهان گشايند و بر آنان پيروز شوند. 
می‌گويم: «مرود» بر وزن «منبر» از مادّه «ارواد» به معنای مهلت است و اين از فصيح ترين و زيباترين کلام است، گوئی امام عليه السّلام مهلت کوتاه بنی اميّه در حکومت را به ميدان مسابقه تشبيه کرده که مسابقه دهندگان به ترتيب در يک مسير مشخّص به سوی يک هدف به پيش می‌روند و آنگاه که به هدف رسيدند نظم آنها درهم شکسته می‌شود).
 (تاريخی، اجتماعی، سياسی)


 
 



وَ قَالَ ع فِي مَدْحِ الْأَنْصَارِ- هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ- مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلَاطِ
 

و درود خدا بر او، فرمود: (در ستايش انصار فرمود) به خدا سوگند آنها اسلام را پروراندند، چونان مادری که فرزندش را بپروراند، با توانگری، با دست‌های بخشنده، و زبانهای برنده و گويا
(تاريخی، اجتماعی، سياسی) 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: رُبَّ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِ

 و درود خدا بر او، فرمود: چه بسا کسانی که با ستايش ديگران فريب خوردند
 
(اخلاقی، اجتماعی)






وَ قَالَ ع: الدُّنْيَا خُلِقَتْ لِغَيْرِهَا وَ لَمْ تُخْلَقْ لِنَفْسِهَا

 و درود خدا بر او، فرمود: دنيا برای رسيدن به آخرت آفريده شد، نه برای رسيدن به خود.
(اعتقادی)

 

 

+ نوشته شده در جمعه 24 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اجتماعی,اعتقادی,ستایش,فریب,دنیا,رسیدن به آخرت,رسیدن به خود, ساعت 10:39 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 

وَ قَالَ ع: الْحِلْمُ وَ الْأَنَاةُ تَوْأَمَانِ يُنْتِجُهُمَا عُلُوُّ الْهِمَّةِ


و درود خدا بر او، فرمود: بردباری و درنگ هم آهنگند و نتيجه آن بلند همّتی است.
(اخلاقی، اجتماعی) 
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع: الْغِيبَةُ جُهْدُ الْعَاجِزِ

 و درود خدا بر او، فرمود: غيبت کردن تلاش ناتوان است.
(اخلاقی، اجتماعی)

 

 

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 23 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اجتماعی,بردباری,درنگ,بلند همتی,غیبت,تلاش ناتوان, ساعت 14:35 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: الْإِيمَانُ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَيْثُ يَضُرُّكَ- عَلَى الْكَذِبِ حَيْثُ يَنْفَعُكَ- وَ أَلَّا يَكُونَ فِي حَدِيثِكَ فَضْلٌ عَنْ عَمَلِكَ- وَ أَنْ تَتَّقِيَ اللَّهَ فِي حَدِيثِ غَيْرِكَ

 و درود خدا بر او، فرمود: نشانه ايمان آن است که راست بگويی، آنگاه که تو را زيان رساند، و دروغ نگويی که تو را سود رساند و آن که بيش از مقدار عمل سخن نگويی، و چون از ديگران سخن گويی از خدا بترسی.
 
(اخلاق اجتماعی)





وَ قَالَ ع: يَغْلِبُ الْمِقْدَارُ عَلَى التَّقْدِيرِ حَتَّى تَكُونَ الْآفَةُ فِي التَّدْبِيرِ قال الرضي و قد مضى هذا المعنى فيما تقدم- برواية تخالف هذه الألفاظ
 

و درود خدا بر او، فرمود: تقدير الهی چنان بر محاسبات ما چيره شود که تدبير، سبب آفت زدگی باشد. 
می‌گويم: «مفهوم اين حکمت در حکمت 16 با عبارت ديگری نقل شد»)
(اعتقادی) 

 

 


حکمت نهج البلاغه

وَ قَالَ ع: أَلَا حُرٌّ يَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا- إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا

 و درود خدا بر او، فرمود: آيا آزاد مردی نيست که اين لقمه جويده حرام دنيا را به اهلش واگذارد همانا بهايی برای جان شما جز بهشت نيست، پس به کمتر از آن نفروشيد
 
(اخلاقی)






وَ قَالَ ع: مَنْهُومَانِ لَا يَشْبَعَانِ طَالِبُ عِلْمٍ وَ طَالِبُ دُنْيَا
 

 و درود خدا بر او، فرمود: دو گرسنه هرگز سير نشوند: جوينده علم و جوينده مال.
(اخلاقی، اقتصادی)

 

 

 

 

+ نوشته شده در سه شنبه 21 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اقتصادی,لقمه حرام دنیا,بهشت,گرسنه,جوینده علم,جوینده مال, ساعت 12:41 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: مَا لِابْنِ آدَمَ وَ الْفَخْرِ- أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ- وَ لَا يَرْزُقُ نَفْسَهُ وَ لَا يَدْفَعُ حَتْفَهُ

و درود خدا بر او، فرمود: فرزند آدم را با فخر فروشی چه کار او که در آغاز نطفه‌ای گنديده، و در پايان مرداری بد بو است، نه می‌تواند روزی خويشتن را فراهم کند، و نه مرگ را از خود دور نمايد.
(اعتقادی، علمی) 
 
 
 
 
 
 
 
 
وَ سُئِلَ مَنْ أَشْعَرُ الشُّعَرَاءِ فَقَالَ ع‏
- إِنَّ الْقَوْمَ لَمْ يَجْرُوا فِي حَلْبَةٍ- تُعْرَفُ الْغَايَةُ عِنْدَ قَصَبَتِهَا- فَإِنْ كَانَ وَ لَا بُدَّ فَالْمَلِكُ الضِّلِّيلُ يريد إمرأ القيس

 

 و درود خدا بر او، فرمود: (از امام پرسيد بزرگ‌ترين شاعر عرب کيست فرمود:) شاعران در يک وادی روشنی نتاخته‌اند تا پايان کار معلوم شود، و اگر ناچار بايد داوری کرد،
پس پادشاه گمراهان، بزرگ‌ترين شاعر است.
(هنری، علمی)

 

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 20 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اعتقادی,علمی,هنری,فرزند آدم,فخر فروشی,نطفه,مردار,روزی,مرگ,شاعر,پادشاهان گمراه, ساعت 9:52 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 و قال ع الْغِنَى وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّهِ

 و درود خدا بر او، فرمود: فقر و بی نيازی ما پس از عرضه شدن بر خدا آشکار خواهد شد.
 
(اعتقادی، اقتصادی)
 
 
 
 
 
 
وَ قَالَ ع: مَا زَالَ الزُّبَيْرُ رَجُلًا مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ- حَتَّى نَشَأَ ابْنُهُ الْمَشْئُومُ عَبْدُ اللَّهِ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: زبير همواره با ما بود تا آن که فرزند نامبارکش عبد اللَّه، پا به جوانی گذاشت.
(تاريخی، سياسی)

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در یک شنبه 19 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اعتقادی,پند اقتصادی,پند تاریخی,پند سیاسی,فقر,بی نیازی,زبیر, ساعت 13:38 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: مَا مَزَحَ امْرُؤٌ مَزْحَةً إِلَّا مَجَّ مِنْ عَقْلِهِ مَجَّةً

 و درود خدا بر او، فرمود: هيچ کس شوخی بيجا نکند جز آن که مقداری از عقل خويش را از دست بدهد.
 
(اخلاق اجتماعی)
 
 
 
 
 
 
وَ قَالَ ع: زُهْدُكَ فِي رَاغِبٍ فِيكَ نُقْصَانُ حَظٍّ- وَ رَغْبَتُكَ فِي زَاهِدٍ فِيكَ ذُلُّ نَفْسٍ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: دوری تو از آن کس که خواهان تو است نشانه کمبود بهره تو در دوستی است، و گرايش تو به آن کس که تو را نخواهد، سبب خواری تو است.
(اجتماعی، تربيتی)

 

 

 

+ نوشته شده در شنبه 18 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاق اجتماعی,پند اجتماعی,تربیتی,شوخی بیجا,عقل,دوستی,خواری, ساعت 10:24 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: مَنْ عَظَّمَ صِغَارَ الْمَصَائِبِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِكِبَارِهَا

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که مصيبت‌های کوچک را بزرگ شمارد خدا او را به مصيبت‌های بزرگ مبتلا خواهد کرد.
 
(اعتقادی، اخلاقی)
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع: مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ شَهَوَاتُهُ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که خود را گرامی دارد، هوا و هوس را خوار شمارد.
(اخلاقی)

 

 

+ نوشته شده در جمعه 17 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اعتقادی,مصیبت کوچک,بلاهای بزرگ,هوا و هوس, ساعت 15:12 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع لِغَالِبِ بْنِ صَعْصَعَةَ أَبِي الْفَرَزْدَقِ فِي كَلَامٍ دَارَ بَيْنَهُمَا- مَا فَعَلَتْ إِبِلُكَ الْكَثِيرَةُ- قَالَ دَغْدَغَتْهَا الْحُقُوقُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ- فَقَالَ ع ذَلِكَ أَحْمَدُ سُبُلِهَا

 و درود خدا بر او، فرمود: (امام به پدر فرزدق، غالب بن صعصعه فرمود) شتران فراوانت چه شده‌اند. (پاسخ داد، ای امير مؤمنان، پرداخت حقوق آنها را پراکنده ساخت امام فرمود) اين بهترين راه مصرف آن بود.
 
(اقتصادی، حقوقی)
 
 
 
 

وَ قَالَ ع: مَنِ اتَّجَرَ بِغَيْرِ فِقْهٍ فَقَدِ ارْتَطَمَ فِي الرِّبَا

 

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که بدون آموزش فقه اسلامی تجارت کند، به ربا خواری آلوده شود.
(اقتصادی)

 

 

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 16 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اقتصادی,پند حقوقی,شتر,خمس,زکات,انفاق,فقه اسلامی,تجارت,ربا خواری, ساعت 14:54 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ خَيْرٌ مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ

 و درود خدا بر او، فرمود: چيز اندک که با اشتياق تداوم يابد، بهتر از فراوانی است که رنج آور باشد. 
(علمی)
 
 
 
 

وَ قَالَ ع: إِذَا كَانَ فِي رَجُلٍ خَلَّةٌ رَائِقَةٌ فَانْتَظِرُوا أَخَوَاتِهَا
 
و درود خدا بر او، فرمود: اگر در کسی خصلتی شگفت ديديد، همانند آن را نيز انتظار کشيد.
(اخلاقی) 

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 15 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند علمی,مال اندک,مال رنج آور,خصلتی شگفت, ساعت 15:12 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: لَيْسَ بَلَدٌ بِأَحَقَّ بِكَ مِنْ بَلَدٍ خَيْرُ الْبِلَادِ مَا حَمَلَكَ

و درود خدا بر او، فرمود: هيچ شهری برای تو از شهر ديگر بهتر نيست، بهترين شهرها آن است که پذيرای تو باشد.
(اجتماعی) 
 
 
 
 
 
 
وَ قَالَ ع وَ قَدْ جَاءَهُ نَعْيُ الْأَشْتَرِ رَحِمَهُ اللَّهُ- مَالِكٌ وَ مَا مَالِكٌ وَ اللَّهِ لَوْ كَانَ جَبَلًا لَكَانَ فِنْداً- وَ لَوْ كَانَ حَجَراً لَكَانَ صَلْداً- لَا يَرْتَقِيهِ الْحَافِرُ وَ لَا يُوفِي عَلَيْهِ الطَّائِرُ قال الرضي- و الفند المنفرد من الجبال

 

و درود خدا بر او، فرمود: (وقتی خبر شهادت مالک اشتر که رحمت خدا بر او باد، به امام رسيد فرمود) مالک چه مالکی به خدا اگر کوه بود، کوهی که در سرفرازی يگانه بود، و اگر سنگ بود، سنگی سخت و محکم بود، که هيچ رونده‌ای به اوج قلّه او نمی‌رسيد، و هيچ برنده‌ای بر فراز آن پرواز نمی‌کرد 
(فند. کوهی است از ديگر کوه‌ها ممتاز و جدا افتاده باشد)
(اخلاقی) 

 

 

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 13 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اجتماعی,بهترین شهر,مالک اشتر,شهادت,کوه فند,سنگ, ساعت 17:54 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ لِعَزَائِمِ الْيَوْمِ

 و درود خدا بر او، فرمود: خواب ديدن‌ها چه بسا تصميم‌های روز را نقش بر آب کرده است.
(علمی)
 
 
 
 
 
 
وَ قَالَ ع: الْوِلَايَاتُ مَضَامِيرُ الرِّجَالِ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: فرمانروايی، ميدان مسابقه مردان است.
(سياسی)

 

 

+ نوشته شده در یک شنبه 12 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند علمی,پند سیاسی,خواب دیدن,تصمیم,فرمانروا,مسابقه مردان, ساعت 14:44 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا


و درود خدا بر او، فرمود: مردم دشمن آنند که نمی‌دانند.
(علمی، اجتماعی)
 




وَ قَالَ ع: الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ- لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ- 
وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالْآتِي- فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ

و درود خدا بر او، فرمود: زهد بين دو کلمه از قرآن است، که خدای سبحان فرمود: «تا بر آنچه از دست شما رفته حسرت نخوريد، و به آنچه به شما رسيده شادمان مباشيد» کسی که بر گذشته افسوس نخورد، و به آينده شادمان نباشد، همه جوانب زهد را رعايت کرده است.
(اعتقادی، اخلاقی) 

 

 

+ نوشته شده در شنبه 11 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اعتقادی,علمی,اجتماعی,دشمن,زهد,حسرت,از دست رفته,شادی,, ساعت 21:40 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: أَوْلَى النَّاسِ بِالْكَرَمِ مَنْ عُرِفَتْ بِهِ الْكِرَامُ

 و درود خدا بر او، فرمود: شايسته‌ترين مردم به بزرگواری آن که بزرگواران را با او بسنجند.
 
(اجتماعی)
 
 
 
 
 
 
 
وَ سُئِلَ ع أَيُّهُمَا أَفْضَلُ الْعَدْلُ أَوِ الْجُودُ فَقَالَ ع- الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا- وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ- فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا

 

 و درود خدا بر او، فرمود: (از امام پرسيدند عدل يا بخشش، کدام يک برتر است، فرمود:) عدالت: هر چيزی را در جای خود می‌نهد، در حالی که بخشش آن را از جای خود خارج می‌سازد. عدالت تدبير عمومی مردم است، در حالی که بخشش گروه خاصّی را شامل است، پس عدالت شريف‌تر و برتر است.
(اجتماعی، اقتصادی)

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 22 خرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اجتماعی,اقتصادی,بزرگواری,عدالت,بخشش,برتر, ساعت 15:55 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: اخْبُرْ تَقْلِهِ قال الرضي- و من الناس من يروي هذا للرسول ص- و مما يقوي أنه من كلام أمير المؤمنين ع ما حكاه ثعلب عن ابن الأعرابي قال المأمون- لو لا أن عليا ع قال اخبر تقله- لقلت اقله تخبر

 و درود خدا بر او، فرمود: مردم را بيازمای، تا دشمن گردی. 
می‌گويم: (بعضی اين حکمت را از رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم نقل کردند، و نقل ثعلب از اين اعرابی را تأييد می‌کند که اين کلام از علی عليه السّلام است، اعرابی از مأمون نقل کرد. اگر علی عليه السّلام نگفته بود «بيازمای تا دشمن گردی» من می‌گفتم که «دشمن دار تا بيازمايی»
 
(علمی)
 
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع: مَا كَانَ اللَّهُ لِيَفْتَحَ عَلَى عَبْدٍ بَابَ الشُّكْرِ- وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الزِّيَادَةِ- وَ لَا لِيَفْتَحَ عَلَى عَبْدٍ بَابَ الدُّعَاءِ وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْإِجَابَةِ- وَ لَا لِيَفْتَحَ لِعَبْدٍ بَابَ التَّوْبَةِ وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْمَغْفِرَةِ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: خدا در شکرگزاری را بر بنده‌ای نمی‌گشايد که در فزونی نعمت‌ها را بر او ببندد، و در دعا را بر روی او باز نمی‌کند که در اجابت کردن را نگشايد، و در توبه کردن را باز نگذاشته که در آمرزش را بسته نگهدارد.
(اخلاقی، اعتقادی)

 

 

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 21 خرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند علمی,اعتقادی,دشمن,آزمایش,شکرگزاری,نعمت,دعا,اجابت,توبه,آمرزش, ساعت 14:43 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ هُمُ الَّذِينَ نَظَرُوا إِلَى بَاطِنِ الدُّنْيَا- إِذَا نَظَرَ النَّاسُ إِلَى ظَاهِرِهَا- وَ اشْتَغَلُوا بِآجِلِهَا إِذَا اشْتَغَلَ النَّاسُ بِعَاجِلِهَا- فَأَمَاتُوا مِنْهَا مَا خَشُوا أَنْ يُمِيتَهُمْ- وَ تَرَكُوا مِنْهَا مَا عَلِمُوا أَنَّهُ سَيَتْرُكُهُمْ- وَ رَأَوُا اسْتِكْثَارَ غَيْرِهِمْ مِنْهَا اسْتِقْلَالًا- وَ دَرَكَهُمْ لَهَا فَوْتاً- أَعْدَاءُ مَا سَالَمَ النَّاسُ وَ سَلْمُ مَا عَادَى النَّاسُ- بِهِمْ عُلِمَ الْكِتَابُ وَ بِهِ عَلِمُوا- وَ بِهِمْ قَامَ الْكِتَابُ وَ بِهِ قَامُوا- لَا يَرَوْنَ مَرْجُوّاً فَوْقَ مَا يَرْجُونَ- وَ لَا مَخُوفاً فَوْقَ مَا يَخَافُونَ

 و درود خدا بر او، فرمود: دوستان خدا آنانند که به درون دنيا نگريستند آنگاه که مردم به ظاهر آن چشم دوختند، و سر گرم آينده دنيا شدند آنگاه که مردم به امور زودگذر دنيا پرداختند. پس هواهای نفسانی که آنان را از پای در می‌آورد، کشتند، و آنچه که آنان را به زودی ترک می‌کرد، ترک گفتند، و بهره‌مندی دنيا پرستان را از دنيا، خوار شمردند، و دست‌يابی آنان را به دنيا زودگذر دانستند. با آنچه مردم آشتی کردند، دشمنی ورزيدند، و با آنچه دنيا پرستان دشمن شدند آشتی کردند، قرآن به وسيله آنان شناخته می‌شود، و آنان به کتاب خدا آگاهند، قرآن به وسيله آنان پا بر جاست و آنان به کتاب خدا استوارند، به بالاتر از آنچه اميدوارند چشم نمی‌دوزند، و غير از آنچه که از آن می‌ترسند هراس ندارند.
 
(اخلاقی، اجتماعی)
 
 
 
 
 
 


وَ قَالَ ع: اذْكُرُوا انْقِطَاعَ اللَّذَّاتِ وَ بَقَاءَ التَّبِعَاتِ

 

و درود خدا بر او، فرمود: پايان لذّت‌ها، و بر جای ماندن تلخی‌ها را به ياد آوريد.
(اخلاقی، اعتقادی) 

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در سه شنبه 20 خرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اجتماعی,اعتقادی,قرآن,دنیا,پرستان,هوای نفسانی,لذت,تلخی, ساعت 15:33 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: إِنَّ أَخْسَرَ النَّاسِ صَفْقَةً وَ أَخْيَبَهُمْ سَعْياً- رَجُلٌ أَخْلَقَ بَدَنَهُ فِي طَلَبِ مَالِهِ- وَ لَمْ تُسَاعِدْهُ الْمَقَادِيرُ عَلَى إِرَادَتِهِ- فَخَرَجَ مِنَ الدُّنْيَا بِحَسْرَتِهِ وَ قَدِمَ عَلَى الْآخِرَةِ بِتَبِعَتِهِ

 و درود خدا بر او، فرمود: همانا زيانکارترين مردم در معاملات، و نوميدترين مردم در تلاش، مردی است که تن در گرد آوری مال خسته دارد، امّا تقديرها با خواست او هماهنگ نباشد، پس با حسرت از دنيا رود، و با بار گناه به آخرت روی آورد.
 
(اعتقادی، اقتصادی)
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع: الرِّزْقُ رِزْقَانِ طَالِبٌ وَ مَطْلُوبٌ- فَمَنْ طَلَبَ الدُّنْيَا طَلَبَهُ الْمَوْتُ حَتَّى يُخْرِجَهُ عَنْهَا- وَ مَنْ طَلَبَ الْآخِرَةَ طَلَبَتْهُ الدُّنْيَا حَتَّى يَسْتَوْفِيَ رِزْقَهُ مِنْهَا

 

 و درود خدا بر او، فرمود: روزی بر دو قسم است: آن که تو را می‌خواهد، و آن که تو او را می‌جويی. کسی که دنيا را خواهد، مگر نيز او را می‌طلبد تا از دنيا بيرونش کند، و کسی که آخرت خواهد، دنيا او را می‌طلبد تا روزی او را به تمام پردازد.
(اقتصادی، اعتقادی)

 

 

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 19 خرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اقتصادی,پند اعتقادی,مردم,مال,دنیا,معامله,حسرت دنیا,بار گناه,روزی,آخرت, ساعت 15:29 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع فِي بَعْضِ الْأَعْيَادِ- إِنَّمَا هُوَ عِيدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللَّهُ صِيَامَهُ وَ شَكَرَ قِيَامَهُ- وَ كُلُّ يَوْمٍ لَا يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَ عِيدٌ

 و درود خدا بر او، فرمود: (در يکی از روزهای عيد) اين عيد کسی است که خدا روزه‌اش را پذيرفته، و نماز او را ستوده است، و هر روز که خدا را نافرمانی نکنند، آن روز عيد است
 
(اجتماعی، اخلاقی)
 
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع: إِنَّ أَعْظَمَ الْحَسَرَاتِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ- حَسْرَةُ رَجُلٍ كَسَبَ مَالًا فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللَّهِ- فَوَرِثَهُ رَجُلٌ فَأَنْفَقَهُ فِي طَاعَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ- فَدَخَلَ بِهِ الْجَنَّةَ وَ دَخَلَ الْأَوَّلُ بِهِ النَّارَ

 و درود خدا بر او، فرمود: بزرگ‌ترين حسرت‌ها در روز قيامت، حسرت خوردن مردی است که مالی را به گناه گرد آورد، و آن را شخصی به ارث برد که در اطاعت خدای سبحان، بخشش کرد، و با آن وارد بهشت شد، و گرد آورنده اوّلی وارد جهنّم گرديد.
(اعتقادی)

 

 

 

 

+ نوشته شده در یک شنبه 18 خرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اجتماعی,اعتقادی,عید,نماز,روزه,خدا,حسرت,قیامت,مال حرام,انفاق,بهشت,جهنم, ساعت 14:43 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: لَا يَنْبَغِي لِلْعَبْدِ أَنْ يَثِقَ بِخَصْلَتَيْنِ الْعَافِيَةِ وَ الْغِنَى- بَيْنَا تَرَاهُ مُعَافًى إِذْ سَقِمَ وَ بَيْنَا تَرَاهُ غَنِيّاً إِذِ افْتَقَرَ

و درود خدا بر او، فرمود: سزاوار نيست که بنده خدا به دو خصلت اعتماد کنند: تندرستی، و توانگری، زيرا در تندرستی ناگاه او را بيمار بينی، و در توانگری ناگاه او را تهيدست.
 
(اقتصادی، معنوی) 
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع: مَنْ شَكَا الْحَاجَةَ إِلَى مُؤْمِنٍ فَكَأَنَّهُ شَكَاهَا إِلَى اللَّهِ- وَ مَنْ شَكَاهَا إِلَى كَافِرٍ فَكَأَنَّمَا شَكَا اللَّهَ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که از نياز خود نزد مؤمنی شکايت کند، گويی به پيشگاه خدا شکايت برده است، و کسی که از نيازمندی خود نزد کافری شکوه کند، گويی از خدا شکوه کرده است.
(اخلاقی، اجتماعی)

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

وَ قَالَ ع: الْحِلْمُ غِطَاءٌ سَاتِرٌ وَ الْعَقْلُ حُسَامٌ قَاطِعٌ- فَاسْتُرْ خَلَلَ خُلُقِكَ بِحِلْمِكَ وَ قَاتِلْ هَوَاكَ بِعَقْلِكَ

 و درود خدا بر او، فرمود: بردباری پرده‌ای است پوشاننده، و عقل شمشيری است برّان، پس کمبودهای اخلاقی خود را با بردباری بپوشان، و هوای نفس خود را با شمشير عقل بکش.

(اخلاقی)

 

 

 

 

 

وَ قَالَ ع: إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً يَخْتَصُّهُمُ اللَّهُ بِالنِّعَمِ لِمَنَافِعِ الْعِبَادِ- فَيُقِرُّهَا فِي أَيْدِيهِمْ مَا بَذَلُوهَا- فَإِذَا مَنَعُوهَا نَزَعَهَا مِنْهُمْ ثُمَّ حَوَّلَهَا إِلَى غَيْرِهِمْ

 

و درود خدا بر او، فرمود: خدا را بندگی است که برای سود رساندن به ديگران، نعمت‌های خاصّی به آنان بخشيده، تا آنگاه که دست بخشنده دارند نعمت‌ها را در دستشان باقی می‌گذارد، و هر گاه از بخشش دريغ کنند، نعمت‌ها را از دستشان گرفته و به دست ديگران خواهد داد.

(اعتقادی، اقتصادی)

 

 

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: افْعَلُوا الْخَيْرَ وَ لَا تَحْقِرُوا مِنْهُ شَيْئاً

- فَإِنَّ صَغِيرَهُ كَبِيرٌ وَ قَلِيلَهُ كَثِيرٌ- وَ لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ إِنَّ أَحَداً أَوْلَى بِفِعْلِ الْخَيْرِ مِنِّي- فَيَكُونَ وَ اللَّهِ كَذَلِكَ إِنَّ لِلْخَيْرِ وَ الشَّرِّ أَهْلًا فَمَهْمَا تَرَكْتُمُوهُ مِنْهُمَا كَفَاكُمُوهُ أَهْلُهُ

 

و درود خدا بر او، فرمود: کار نيک به جا آوريد، و آن را هر مقدار که باشد کوچک نشماريد، زيرا کوچک آن بزرگ، و اندک آن فراوان است، و کسی از شما نگويد که: ديگری در انجام کار نيک از من سزاوارتر است گر چه سوگند به خدا که چنين است: خوب و بد را طرفدارانی است که هر گاه هر کدام از آن دو را واگذاريد، انجامشان خواهند داد.
(اخلاقی، تربيتی) 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
وَ قَالَ ع: مَنْ أَصْلَحَ سَرِيرَتَهُ أَصْلَحَ اللَّهُ عَلَانِيَتَهُ- وَ مَنْ عَمِلَ لِدِينِهِ كَفَاهُ اللَّهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ- وَ مَنْ أَحْسَنَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ- أَحْسَنَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که نهان خود را اصلاح کند، خدا آشکار او را نيکو گرداند، و کسی که برای دين خود کار کند، خدا دنيای او را کفايت فرمايد، و کسی که ميان خود و خدا را نيکو گرداند، خدا ميان او و مردم را اصلاح خواهد کرد.
(اعتقادی، اخلاقی)

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ رُوِيَ أَنَّهُ ع كَانَ جَالِساً فِي أَصْحَابِهِ- فَمَرَّتْ بِهِمُ امْرَأَةٌ جَمِيلَةٌ فَرَمَقَهَا الْقَوْمُ بِأَبْصَارِهِمْ- فَقَالَ ع- إِنَّ أَبْصَارَ هَذِهِ الْفُحُولِ طَوَامِحُ وَ إِنَّ ذَلِكَ سَبَبُ هِبَابِهَا- فَإِذَا نَظَرَ أَحَدُكُمْ إِلَى امْرَأَةٍ تُعْجِبُهُ فَلْيُلَامِسْ أَهْلَهُ- فَإِنَّمَا هِيَ امْرَأَةٌ كَامْرَأَتِهِ- فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْخَوَارِجِ- قَاتَلَهُ اللَّهُ كَافِراً مَا أَفْقَهَهُ- فَوَثَبَ الْقَوْمُ لِيَقْتُلُوهُ- فَقَالَ ع رُوَيْداً إِنَّمَا هُوَ سَبٌّ بِسَبٍّ أَوْ عَفْوٌ عَنْ ذَنْبٍ

 و درود خدا بر او، فرمود: (اصحاب امام پيرامونش نشسته بودند که زنی زيبا از آنجا گذشت، حاضران ديده به آن زن دوختند. امام فرمود:) همانا ديدگان اين مردان به منظره شهوت آميز دوخته شده و به هيجان آمده‌اند، هر گاه کسی از شما با نگاه به زنی به شگفتی آيد، با همسرش بياميزد که او نيز زنی چون زن وی باشد. (مردی از خوارج گفت: خدا اين کافر را بکشد چقدر فقه می‌داند مردم برای کشتن او برخاستند، امام فرمود) آرام باشيد، دشنام را با دشنام بايد پاسخ داد يا بخشيدن از گناه.
 
(اخلاقی، سياسی)
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع: كَفَاكَ مِنْ عَقْلِكَ مَا أَوْضَحَ لَكَ سُبُلَ غَيِّكَ مِنْ رُشْدِكَ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: عقل تو را کفايت کند که راه گمراهی را از رستگاری نشانت دهد.
(علمی)

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع الْحِلْمُ عَشِيرَةٌ

و درود خدا بر او، فرمود: حلم و بردباری، خويشاوندی است.
 
(اخلاقی، اجتماعی) 
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع: مِسْكِينٌ ابْنُ آدَمَ- مَكْتُومُ الْأَجَلِ مَكْنُونُ الْعِلَلِ- مَحْفُوظُ الْعَمَلِ تُؤْلِمُهُ الْبَقَّةُ- وَ تَقْتُلُهُ الشَّرْقَةُ وَ تُنْتِنُهُ الْعَرْقَةُ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: بيچاره فرزند آدم اجلش پنهان، بيماری‌هايش پوشيده، اعمالش همه نوشته شده، پشّه‌ای او را آزار می‌دهد، جرعه‌ای گلو گيرش شده او را از پای در آورد، و عرق کردنی او را بد بو سازد.
(علمی، اخلاقی)

 

 

+ نوشته شده در سه شنبه 13 خرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اجتماعی,علمی,حلم,بردباری,بیچاره,فرزند,آدم,اجل,بیماری,اعمال,پشه,عرق, ساعت 13:32 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ لِابْنِهِ الْحَسَنِ ع لَا تُخَلِّفَنَّ وَرَاءَكَ شَيْئاً مِنَ الدُّنْيَا- فَإِنَّكَ تَخَلِّفُهُ لِأَحَدِ رَجُلَيْنِ- إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِيهِ بِطَاعَةِ اللَّهِ- فَسَعِدَ بِمَا شَقِيتَ بِهِ- وَ إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِيهِ بِمَعْصِيَةِ اللَّهِ- فَشَقِيَ بِمَا جَمَعْتَ لَهُ- فَكُنْتَ عَوْناً لَهُ عَلَى مَعْصِيَتِهِ- وَ لَيْسَ أَحَدُ هَذَيْنِ حَقِيقاً أَنْ تُؤْثِرَهُ عَلَى نَفْسِكَ- قَالَ الرَّضِيُّ وَ يُرْوَى هَذَا الْكَلَامُ عَلَى وَجْهٍ آخَرَ وَ هُوَ- أَمَّا بَعْدُ- فَإِنَّ الَّذِي فِي يَدِكَ مِنَ الدُّنْيَا- قَدْ كَانَ لَهُ أَهْلٌ قَبْلَكَ- وَ هُوَ صَائِرٌ إِلَى أَهْلٍ بَعْدَكَ- وَ إِنَّمَا أَنْتَ جَامِعٌ لِأَحَدِ رَجُلَيْنِ- رَجُلٍ عَمِلَ فِيمَا جَمَعْتَهُ بِطَاعَةِ اللَّهِ- فَسَعِدَ بِمَا شَقِيتَ بِهِ- أَوْ رَجُلٍ عَمِلَ فِيهِ بِمَعْصِيَةِ اللَّهِ- فَشَقِيتَ بِمَا جَمَعْتَ لَهُ- وَ لَيْسَ أَحَدُ هَذَيْنِ أَهْلًا أَنْ تُؤْثِرَهُ عَلَى نَفْسِكَ- وَ لَا أَنْ تَحْمِلَ لَهُ عَلَى ظَهْرِكَ- فَارْجُ لِمَنْ مَضَى رَحْمَةَ اللَّهِ- وَ لِمَنْ بَقِيَ رِزْقَ اللَّهِ

 و درود خدا بر او، فرمود: (به فرزندش امام مجتبی عليه السّلام خطاب کرد:) چيزی از دنيای حرام برای پس از مرگت باقی مگذار، زيرا آنچه از تو می‌ماند نصيب يکی از دو تن خواهد شد، يا شخصی است که آن را در طاعت خدا به کار گيرد، پس سعادتمند می‌شود به چيزی که تو را به هلاکت افکنده است. و يا شخصی که آن را در نافرمانی خدا به کار گيرد، پس هلاک می‌شود به آنچه که تو جمع آوری کردی، پس تو در گناه او را ياری کرده‌ای، که هيچ يک از اين دو نفر سزاوار آن نيستند تا بر خود مقدّم داری. (اين حکمت به گونه ديگری نيز نقل شده) پس از ستايش پروردگار آنچه از دنيا هم اکنون در دست تو است، پيش از تو در دست ديگران بود، و پس از تو نيز به دست ديگران خواهد رسيد، و همانا تو برای دو نفر مال خواهی اندوخت، يا شخصی که اموال جمع شده تو را در طاعت خدا به کار گيرد، پس به آنچه که تو را به هلاکت افکند سعادتمند می‌شود، يا کسی است که آن را در گناه به کار اندازد، پس با اموال جمع شده تو هلاک خواهد شد، که هيچ يک از اين دو نفر سزاوار نيستند تا بر خود مقدّمشان بداری، و بار آنان را بر دوش کشی، پس برای گذشتگان رحمت الهی، و برای بازماندگان روزی خدا را اميدوار باش.
 (اخلاقی، اقتصادی)
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ- ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ أَ تَدْرِي مَا الِاسْتِغْفَارُ- الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّينَ- وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَانٍ- أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى- وَ الثَّانِي الْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ الْعَوْدِ إِلَيْهِ أَبَداً- وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَى الْمَخْلُوقِينَ حُقُوقَهُمْ- حَتَّى تَلْقَى اللَّهَ أَمْلَسَ لَيْسَ عَلَيْكَ تَبِعَةٌ- وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى كُلِّ فَرِيضَةٍ عَلَيْكَ- ضَيَّعْتَهَا فَتُؤَدِّيَ حَقَّهَا- وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِ‏
الَّذِي نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ- فَتُذِيبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ- وَ يَنْشَأَ بَيْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِيدٌ- وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِيقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ- كَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِيَةِ- فَعِنْدَ ذَلِكَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ

 

و درود خدا بر او، فرمود: (شخصی در حضور امام عليه السّلام بدون توجه لازم گفت: استغفر اللَّه، امام فرمود) مادرت بر تو بگريد، می‌دانی معنای استغفار چيست استغفار درجه والا مقامان است، و دارای شش معنا است، اوّل- پشيمانی از آنچه گذشت، دوّم - تصميم به عدم بازگشت، سوم- پرداختن حقوق مردم‌ چنانکه خدا را پاک ديدار کنی که چيزی بر عهده تو نباشد، چهارم- تمام واجب‌های ضايع ساخته را به جا آوری، پنجم- گوشتی که از حرام بر اندامت روييده، با اندوه فراوان آب کنی، چنانکه پوست به استخوان چسبيده گوشت تازه برويد، ششم- رنج طاعت را به تن بچشانی چنانکه شيرينی گناه را به او چشانده بودی، پس آنگاه بگويی، استغفر اللَّه 
(اعتقادی، اخلاقی) 

 

 

 

 

 

 
+ نوشته شده در دو شنبه 12 خرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اقتصادی,اعتقادی,مال دنیا,ارث,وارت,میراث,همسر,فرزند,استغفرالله, ساعت 9:39 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ فِي خَبَرٍ آخَرَ أَنَّهُ ع- قَالَ لِلْأَشْعَثِ بْنِ قَيْسٍ مُعَزِّياً عَنِ ابْنٍ لَهُ: إِنْ صَبَرْتَ صَبْرَ الْأَكَارِمِ- وَ إِلَّا سَلَوْتَ سُلُوَّ الْبَهَائِمِ

و درود خدا بر او، فرمود: (در روايت ديگری آمد که اشعث بن قيس را در مرگ فرزندش اينگونه تسليت داد:) يا چون مردان بزرگوار شکيبا، و يا چون چهارپايان بی تفاوت باش.
 
(اخلاقی، تربيتی) 
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع فِي صِفَةِ الدُّنْيَا: تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ- إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمْ يَرْضَهَا ثَوَاباً لِأَوْلِيَائِهِ- وَ لَا عِقَاباً لِأَعْدَائِهِ وَ إِنَّ أَهْلَ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ- بَيْنَا هُمْ حَلُّوا إِذْ صَاحَ بِهِمْ سَائِقُهُمْ فَارْتَحَلُوا

 و درود خدا بر او، فرمود: (در وصف دنيای حرام) (دنيا) فريب می‌دهد، زيان می‌رساند و تند می‌گذرد. از اين رو خدا دنيا را پاداش دوستان خود نپسنديد، و آن را جايگاه کيفر دشمنان خود قرار نداد، و همانا مردم دنيا چون کاروانی باشند که هنوز بار انداز نکرده کاروان سالار بانگ کوچ سر دهد تا بار بندند و برانند.
(اعتقادی، اخلاقی)
 

 

 

+ نوشته شده در یک شنبه 11 خرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند تربیتی,اعتقادی,مرگ,فرزند,مردان بزرگوار,چهارپا,دنیا,کاروان, ساعت 12:28 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: كَفَاكَ أَدَباً لِنَفْسِكَ اجْتِنَابُ مَا تَكْرَهُهُ مِنْ غَيْرِكَ

و درود خدا بر او، فرمود: در تربيت خويش تو را بس که از آنچه بر ديگران نمی‌پسندی دوری کنی.
 
(اخلاقی، تربيتی) 
 
 
 
 
 


وَ قَالَ ع مَنْ صَبَرَ صَبْرَ الْأَحْرَارِ وَ إِلَّا سَلَا سُلُوَّ الْأَغْمَارِ-

 

 و درود خدا بر او، فرمود: در مصيبت‌ها يا چون آزادگان بايد شکيبا بود، و يا چون ابلهان خود را به فراموشی زد.
(اخلاقی، تربيتی)

 

 

+ نوشته شده در شنبه 10 خرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند تربیتی,مصیبت,آزادگان,شکیبا,ابلهان,خاموشی, ساعت 14:54 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: التُّقَى رَئِيسُ الْأَخْلَاقِ

 و درود خدا بر او، فرمود: تقوا در رأس همه ارزش‌های اخلاقی است.
 
(اخلاقی، معنوی)
 
 
 
 
 


وَ قَالَ ع: لَا تَجْعَلَنَّ ذَرَبَ لِسَانِكَ عَلَى مَنْ أَنْطَقَكَ- وَ بَلَاغَةَ قَوْلِكَ عَلَى مَنْ سَدَّدَكَ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: با آن کس که تو را سخن آموختن به درشتی سخن مگو، و با کسی که راه نيکو سخن گفتن، به تو آموخت لاف بلاغت مزن.
(اخلاق اجتماعی، تربيتی)

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: مَنْ صَارَعَ الْحَقَّ صَرَعَهُ

 و درود خدا بر او، فرمود: هر کس با حق در افتاد نابود شد.
 
(اعتقادی)
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع: الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَرِ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: قلب، کتاب چشم است (آنچه چشم بنگرد در قلب نشيند)
(علمی)

 

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 8 خرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند علمی,اعتقادی,حق,نابودی,قلب,کتاب چشم, ساعت 15:45 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: مَا أَحْسَنَ تَوَاضُعَ الْأَغْنِيَاءِ لِلْفُقَرَاءِ طَلَباً لِمَا عِنْدَ اللَّهِ- وَ أَحْسَنُ مِنْهُ تِيهُ الْفُقَرَاءِ عَلَى الْأَغْنِيَاءِ- اتِّكَالًا عَلَى اللَّهِ

 و درود خدا بر او، فرمود: چه نيکو است فروتنی توانگران برابر مستمندان، برای به دست آوردن پاداش الهی، و نيکوتر از آن خويشتنداری مستمندان برابر توانگران برای توکّل به خداوند است.
 
(اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی)
 
 
 
 
 


وَ قَالَ ع: مَا اسْتَوْدَعَ اللَّهُ امْرَأً عَقْلًا إِلَّا اسْتَنْقَذَهُ بِهِ يَوْماً مَا

 

و درود خدا بر او، فرمود: خدا عقل را به انسانی نداد جز آن که روزی او را با کمک عقل نجات بخشيد.
(علمی، معنوی) 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ مَعْنَى قَوْلِهِمْ- لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ- إِنَّا لَا نَمْلِكُ مَعَ اللَّهِ شَيْئاً وَ لَا نَمْلِكُ إِلَّا مَا مَلَّكَنَا- فَمَتَى مَلَّكَنَا مَا هُوَ أَمْلَكُ بِهِ مِنَّا كَلَّفَنَا- وَ مَتَى أَخَذَهُ مِنَّا وَضَعَ تَكْلِيفَهُ عَنَّا

 و درود خدا بر او، فرمود: (از امام معنی لا حول و لا قوّة الا بالله، را پرسيدند. پاسخ داد:) ما برابر خدا مالک چيزی نيستيم، و مالک چيزی نمی‌شويم جز آنچه او به ما بخشيده است، پس چون خدا چيزی به ما ببخشد که خود سزاوارتر است، وظايفی نيز بر عهده ما گذاشته، و چون آن را از ما گرفت تکليف خود را از ما بر داشته است.
 
(علمی، تفسيری)
 
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع لِعَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ- وَ قَدْ سَمِعَهُ يُرَاجِعُ الْمُغِيرَةَ بْنَ شُعْبَةَ كَلَاماً- دَعْهُ يَا عَمَّارُ- فَإِنَّهُ لَمْ يَأْخُذْ مِنَ الدِّينِ إِلَّا مَا قَارَبَهُ مِنَ الدُّنْيَا- وَ عَلَى عَمْدٍ لَبَسَ عَلَى نَفْسِهِ- لِيَجْعَلَ الشُّبُهَاتِ عَاذِراً لِسَقَطَاتِهِ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: (چون عمّار پسر ياسر با مغيرة بن شعبه بحث می‌کرد و پاسخ او را می‌داد، امام به او فرمود) ای عمّار مغيره را رها کن، زيرا او از دين به مقداری که او را به دنيا نزديک کند، برگرفته، و به عمد حقائق را بر خود پوشيده داشت، تا شبهات را بهانه لغزش‌های خود قرار دهد.
(اعتقادی، سياسی)

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع لِبَعْضِ مُخَاطِبِيهِ- وَ قَدْ تَكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ يُسْتَصْغَرُ مِثْلُهُ عَنْ قَوْلِ مِثْلِهَا- لَقَدْ طِرْتَ شَكِيراً وَ هَدَرْتَ سَقْباً قال الرضي و الشكير هاهنا أول ما ينبت من ريش الطائر- قبل أن يقوى و يستحصف- و السقب الصغير من الإبل- و لا يهدر إلا بعد أن يستفحل

 و درود خدا بر او، فرمود: (شخصی در حضور امام سخنی بزرگتر از شأن خود گفت، فرمود) پر در نياورده پرواز کردی، و در خردسالی آواز بزرگان سر دادی 
(شکير، نخستين پرهايی است که بر بال پرنده می‌رويد و نرم و لطيف است و سقب، شتر خردسال است زيرا شتر بانگ در نياورد تا بالغ شود.)
 
(اخلاقی، تربيتی)
 
 
 
 
 
 


وَ قَالَ ع: مَنْ أَوْمَأَ إِلَى مُتَفَاوِتٍ خَذَلَتْهُ الْحِيَلُ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که به کارهای گوناگون پردازد، خوار شده، پيروز نمی‌گردد.
(علمی، اخلاقی)

 

 

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 5 خرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند علمی,تربیتی,سخن,بال پرنده,شتر,کارهای گوناگون,پیروزی, ساعت 12:33 توسط آزاده یاسینی