••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا


و درود خدا بر او، فرمود: مردم دشمن آنند که نمی‌دانند.
(علمی، اجتماعی)
 




وَ قَالَ ع: الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ- لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ- 
وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالْآتِي- فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ

و درود خدا بر او، فرمود: زهد بين دو کلمه از قرآن است، که خدای سبحان فرمود: «تا بر آنچه از دست شما رفته حسرت نخوريد، و به آنچه به شما رسيده شادمان مباشيد» کسی که بر گذشته افسوس نخورد، و به آينده شادمان نباشد، همه جوانب زهد را رعايت کرده است.
(اعتقادی، اخلاقی) 

 

 

+ نوشته شده در شنبه 11 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اعتقادی,علمی,اجتماعی,دشمن,زهد,حسرت,از دست رفته,شادی,, ساعت 21:40 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع الْحَذَرَ الْحَذَرَ فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ حَتَّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ

 و درود خدا بر او، فرمود: هشدار هشدار به خدا سوگند، چنان پرده‌پوشی کرده که پنداری تو را بخشيده است.

(اخلاقی، اعتقادی)



وَ سُئِلَ ع عَنِ الْإِيمَانِ- فَقَالَ الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ- عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ- وَ الصَّبْرُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ- عَلَى الشَّوْقِ وَ الشَّفَقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ- فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ- وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ- وَ مَنْ زَهِدَ فِي الدُّنْيَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِيبَاتِ- وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ إِلَى الْخَيْرَاتِ- وَ الْيَقِينُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ- عَلَى تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ وَ تَأَوُّلِ الْحِكْمَةِ- وَ مَوْعِظَةِ الْعِبْرَةِ وَ سُنَّةِ الْأَوَّلِينَ- فَمَنْ تَبَصَّرَ فِي الْفِطْنَةِ تَبَيَّنَتْ لَهُ الْحِكْمَةُ- وَ مَنْ تَبَيَّنَتْ لَهُ الْحِكْمَةُ عَرَفَ الْعِبْرَةَ- وَ مَنْ عَرَفَ الْعِبْرَةَ فَكَأَنَّمَا كَانَ فِي الْأَوَّلِينَ- وَ الْعَدْلُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ- عَلَى غَائِصِ الْفَهْمِ وَ غَوْرِ الْعِلْمِ- وَ زُهْرَةِ الْحُكْمِ وَ رَسَاخَةِ الْحِلْمِ- فَمَنْ فَهِمَ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ- وَ مَنْ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ الْحُكْمِ- وَ مَنْ حَلُمَ لَمْ يُفَرِّطْ فِي أَمْرِهِ وَ عَاشَ فِي النَّاسِ حَمِيداً- وَ الْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ- عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ- وَ الصِّدْقِ فِي الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِينَ- فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِينَ- وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْكَافِرِينَ- وَ مَنْ صَدَقَ فِي الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَيْهِ- وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ وَ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ- وَ أَرْضَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ- وَ الْكُفْرُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ- عَلَى التَّعَمُّقِ‏وَ التَّنَازُعِ وَ الزَّيْغِ وَ الشِّقَاقِ- فَمَنْ تَعَمَّقَ لَمْ يُنِبْ إِلَى الْحَقِّ- وَ مَنْ كَثُرَ نِزَاعُهُ بِالْجَهْلِ دَامَ عَمَاهُ عَنِ الْحَقِّ- وَ مَنْ زَاغَ سَاءَتْ عِنْدَهُ الْحَسَنَةُ وَ حَسُنَتْ عِنْدَهُ السَّيِّئَةُ- وَ سَكِرَ سُكْرَ الضَّلَالَةِ- وَ مَنْ شَاقَّ وَعُرَتْ عَلَيْهِ طُرُقُهُ وَ أَعْضَلَ عَلَيْهِ أَمْرُهُ- وَ ضَاقَ عَلَيْهِ مَخْرَجُهُ- وَ الشَّكُّ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ- عَلَى التَّمَارِي وَ الْهَوْلِ وَ التَّرَدُّدِ وَ الِاسْتِسْلَامِ- فَمَنْ جَعَلَ الْمِرَاءَ دَيْدَناً لَمْ يُصْبِحْ لَيْلُهُ- وَ مَنْ هَالَهُ مَا بَيْنَ يَدَيْهِ نَكَصَ عَلَى عَقِبَيْهِ- وَ مَنْ تَرَدَّدَ فِي الرَّيْبِ وَطِئَتْهُ سَنَابِكُ الشَّيَاطِينِ- وَ مَنِ اسْتَسْلَمَ لِهَلَكَةِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ هَلَكَ فِيهِمَا قال الرضي و بعد هذا كلام تركنا ذكره خوف الإطالة- و الخروج عن الغرض المقصود في هذا الكتاب

 1- شناخت پايه‌های ايمان: 
ايمان بر چهار پايه استوار است: صبر، يقين، عدل و جهاد. صبر نيز بر چهار پايه قرار دارد. شوق، هراس، زهد و انتظار. آن کس که اشتياق بهشت دارد، شهوت‌هايش کاستی گيرد، و آن کس که از آتش جهنّم می‌ترسد، از حرام دوری می‌گزيند، و آن کس که در دنيا زهد می‌ورزد، مصيبت‌ها را ساده پندارد، و آن کس که مرگ را انتظار می‌کشد در نيکی‌ها شتاب می‌کند. يقين نيز بر چهار پايه استوار است: بينش زيرکانه، دريافت حکيمانه واقعيّت‌ها، پند گرفتن از حوادث روزگار، و پيمودن راه درست پيشينيان. پس آن کس که هوشمندانه به واقعيّت‌ها نگريست، حکمت را آشکارا بيند، و آن که حکمت را آشکارا ديد، عبرت آموزی را شناسد، و آن که عبرت آموزی شناخت گويا چنان است که با گذشتگان می‌زيسته است. و عدل نيز بر چهار پايه بر قرار است: فکری ژرف انديش، دانشی عميق و به حقيقت رسيده، نيکو داوری کردن و استوار بودن در شکيبايی. پس کسی که درست انديشيد به ژرفای دانش رسيد و آن کس که به حقيقت دانش رسيد، از چشمه زلال شريعت نوشيد، و کسی که شکيبا شد در کارش زياده روی نکرده با نيکنامی در ميان مردم زندگی خواهد کرد. و جهاد نيز بر چهار پايه استوار است:
امر به معروف، و نهی از منکر، راستگويی در هر حال، و دشمنی با فاسقان. پس هر کس به معروف امر کرد، پشتوانه نيرومند مؤمنان است، و آن کس که از زشتی‌ها نهی کرد، بينی منافقان را به خاک ماليد، و آن کس که در ميدان نبرد صادقانه پايداری کند حقّی را که بر گردن او بوده ادا کرده است، و کسی که با فاسقان دشمنی کند و برای خدا خشم گيرد، خدا هم برای او خشم آورد، و روز قيامت او را خشنود سازد. 
2- شناخت اقسام کفر و ترديد: 
و کفر بر چهار ستون پايدار است: کنجکاوی دروغين، ستيزه‌جويی و جدل، انحراف از حق، و دشمنی کردن، پس آن کس که دنبال توهّم و کنجکاوی دروغين رفت به حق نرسيد. و آن کس که به ستيزه‌جويی و نزاع پرداخت از ديدن حق نا بينا شد، و آن کس که از راه حق منحرف گرديد، نيکويی را زشت، و زشتی را نيکويی پنداشت و سر مست گمراهی‌ها گشت، و آن کس که دشمنی ورزيد پيمودن راه حق بر او دشوار و کارش سخت، و نجات او از مشکلات دشوار است. و شک چهار بخش دارد: جدال در گفتار، ترسيدن، دو دل بودن، و تسليم حوادث روزگار شدن. پس آن کس که جدال و نزاع را عادت خود قرار داد از تاريکی شبهات بيرون نخواهد آمد، و آن کس که از هر چيزی ترسيد همواره در حال عقب نشينی است، و آن کس که در ترديد و دو دلی باشد زير پای شيطان کوبيده خواهد شد، و آن کس که تسليم حوادث گردد و به تباهی دنيا و آخرت گردن نهد، و هر دو جهان را از کف خواهد داد. 
(سخن امام طولانی است چون در اين فصل، حکمت‌های کوتاه را جمع آوری می‌کنم از آوردن دنباله سخن خودداری کردم)
(اعتقادی)

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع الْعَجْزُ آفَةٌ وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ- وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ- وَ نِعْمَ الْقَرِينُ الرِّضَى


 و درود خدا بر او، فرمود: ناتوانی، آفت و شکيبايی، شجاعت و زهد ثروت و
پرهيزکاری سپر نگه دارنده است: و چه همنشين خوبی است راضی بودن و خرسندی.
 
(اخلاقی، تربيتی)




وَ قَالَ ع الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ- وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ

 و درود خدا بر او، فرمود: دانش، ميراثی گرانبها،
و آداب، زيورهای هميشه تازه، و انديشه، آيينه‌ای شفّاف است.
(اخلاقی، سياسی، اجتماعی)

 

 


حکمت نهج البلاغه

وَ قَالَ ع مَا أَضْمَرَ أَحَدٌ شَيْئاً إِلَّا ظَهَرَ فِي فَلَتَاتِ لِسَانِهِ - وَ صَفَحَاتِ وَجْهِهِ 

و درود خدا بر او، فرمود: کسی چيزی را در دل پنهان نکرد جز آن که در لغزش‌های زبان و رنگ رخسارش، آشکار خواهد گشت.(علمی، اخلاقی) 

وَ قَالَ ع أَفْضَلُ الزُّهْدِ إِخْفَاءُ الزُّهْدِ 
 
و درود خدا بر او، فرمود: برترين زهد، پنهان داشتن زهد است.
(اخلاقی، معنوی) 
+ نوشته شده در یک شنبه 16 تير 1398برچسب:مطالب مذهبی,نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,حیدر,اخلاقی,علمی,معنوی,زهد,دل,لغزش,زبان,رنگ رخسار, ساعت 14:23 توسط آزاده یاسینی