••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَضَعَ الثَّوَابَ عَلَى طَاعَتِهِ- وَ الْعِقَابَ عَلَى مَعْصِيَتِهِ ذِيَادَةً لِعِبَادِهِ عَنْ نِقْمَتِهِ- وَ حِيَاشَةً لَهُمْ إِلَى جَنَّتِهِ

 و درود خدا بر او، فرمود: همانا خداوند پاداش را بر اطاعت، و کيفر را بر نافرمانی قرار داد، تا بندگان را از عذابش برهاند، و به سوی بهشت کشاند.
 
(عبادی، معنوی)
 
 
 
 
 
 
 
 
 
وَ قَالَ ع يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ- لَا يَبْقَى فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ- وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ- وَ مَسَاجِدُهُمْ يَوْمَئِذٍ عَامِرَةٌ مِنَ الْبِنَاءِ- خَرَابٌ مِنَ الْهُدَى- سُكَّانُهَا وَ عُمَّارُهَا شَرُّ أَهْلِ الْأَرْضِ- مِنْهُمْ تَخْرُجُ الْفِتْنَةُ وَ إِلَيْهِمْ تَأْوِي الْخَطِيئَةُ- يَرُدُّونَ مَنْ شَذَّ عَنْهَا فِيهَا- وَ يَسُوقُونَ مَنْ تَأَخَّرَ عَنْهَا إِلَيْهَا- يَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ فَبِي حَلَفْتُ- لَأَبْعَثَنَّ عَلَى أُولَئِكَ فِتْنَةً تَتْرُكُ الْحَلِيمَ فِيهَا حَيْرَانَ- وَ قَدْ فَعَلَ وَ نَحْنُ نَسْتَقِيلُ اللَّهَ عَثْرَةَ الْغَفْلَةِ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: روزگاری بر مردم خواهد آمد که از قرآن جز نشانی، و از اسلام جز نامی، باقی نخواهد ماند. مسجدهای آنان در آن روزگار آبادان، امّا از هدايت ويران است. مسجد نشينان و سازندگان بناهای شکوهمند مساجد، بدترين مردم زمين می‌باشند، که کانون هر فتنه، و جايگاه هر گونه خطاکاری‌اند، هر کس از فتنه بر کنار است او را به فتنه باز گردانند، و هر کس که از فتنه عقب مانده او را به فتنه‌ها کشانند، که خدای بزرگ فرمايد: «به خودم سوگند، بر آنان فتنه‌ای بگمارم که انسان شکيبا در آن سرگردان ماند» و چنين کرده است، و ما از خدا می‌خواهيم که از لغزش غفلت‌ها در گذرد.
(اجتماعی، تاريخی سياسی)

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع فِي بَعْضِ الْأَعْيَادِ - إِنَّمَا هُوَ عِيدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللَّهُ صِيَامَهُ وَ شَكَرَ قِيَامَهُ

- وَ كُلُّ يَوْمٍ لَا يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَ عِيدٌ

 و درود خدا بر او، فرمود: (در يکی از روزهای عيد) اين عيد کسی است که خدا روزه‌اش را پذيرفته،
و نماز او را ستوده است، و هر روز که خدا را نافرمانی نکنند، آن روز عيد است
 
(اجتماعی، اخلاقی)

 
 

وَ قَالَ ع: إِنَّ أَخْسَرَ النَّاسِ صَفْقَةً وَ أَخْيَبَهُمْ سَعْياً - رَجُلٌ أَخْلَقَ بَدَنَهُ فِي طَلَبِ مَالِهِ
- وَ لَمْ تُسَاعِدْهُ الْمَقَادِيرُ عَلَى إِرَادَتِهِ - فَخَرَجَ مِنَ الدُّنْيَا بِحَسْرَتِهِ وَ قَدِمَ عَلَى الْآخِرَةِ بِتَبِعَتِهِ

 و درود خدا بر او، فرمود: همانا زيانکارترين مردم در معاملات، و نوميدترين مردم در تلاش،
مردی است که تن در گرد آوری مال خسته دارد، امّا تقديرها با خواست او هماهنگ نباشد،
پس با حسرت از دنيا رود، و با بار گناه به آخرت روی آورد.
(اعتقادی، اقتصادی)

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَضَعَ الثَّوَابَ عَلَى طَاعَتِهِ -

وَ الْعِقَابَ عَلَى مَعْصِيَتِهِ ذِيَادَةً لِعِبَادِهِ عَنْ نِقْمَتِهِ - وَ حِيَاشَةً لَهُمْ إِلَى جَنَّتِهِ

و درود خدا بر او، فرمود: همانا خداوند پاداش را بر اطاعت، و کيفر را بر نافرمانی قرار داد،
تا بندگان را از عذابش برهاند، و به سوی بهشت کشاند.
 
(عبادی، معنوی) 




وَ رُوِيَ أَنَّهُ ع قَلَّمَا اعْتَدَلَ بِهِ الْمِنْبَرُ - إِلَّا قَالَ أَمَامَ الْخُطْبَةِ - أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا اللَّهَ - فَمَا خُلِقَ امْرُؤٌ عَبَثاً فَيَلْهُوَ -
وَ لَا تُرِكَ سُدًى فَيَلْغُوَ - وَ مَا دُنْيَاهُ الَّتِي تَحَسَّنَتْ لَهُ بِخَلَفٍ - مِنَ الْآخِرَةِ الَّتِي قَبَّحَهَا سُوءُ النَّظَرِ عِنْدَهُ -
وَ مَا الْمَغْرُورُ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الدُّنْيَا بِأَعْلَى هِمَّتِهِ - كَالْآخَرِ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الْآخِرَةِ بِأَدْنَى سُهْمَتِهِ

 و درود خدا بر او، فرمود: (نقل کردند که امام عليه السّلام کمتر بر منبری می‌نشست که پيش از سخن اين عبارت را نگويد:)
ای مردم از خدا بترسيد، هيچ کس بيهوده آفريده نشد تا به بازی پردازد، و او را به حال خود وانگذاشته‌اند
تا خود را سرگرم کارهای بی‌ارزش نمايد، و دنيايی که در ديده‌ها زيباست،
جايگزين آخرتی نشود که آن را زشت می‌انگارند، و مغروری که در دنيا به بالاترين مقام رسيده،
چون کسی نيست که در آخرت به کمترين نصيبی رسيده است.
(اخلاقی، اجتماعی)

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 10 مهر 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اجتماعی,عبادی,معنوی,پاداش,اطاعت,کیفر,نافرمانی,بهشت,مغرور,زشت,آخرت, ساعت 14:38 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ رُوِيَ: أَنَّهُ ع لَمَّا وَرَدَ الْكُوفَةَ - قَادِماً مِنْ صِفِّينَ مَرَّ بِالشِّبَامِيِّينَ - فَسَمِعَ بُكَاءَ النِّسَاءِ عَلَى قَتْلَى صِفِّينَ

- وَ خَرَجَ إِلَيْهِ حَرْبُ بْنُ شُرَحْبِيلَ الشِّبَامِيِّ - وَ كَانَ مِنْ وُجُوهِ قَوْمِهِ فَقَالَ ع لَهُ - أَ تَغْلِبُكُمْ نِسَاؤُكُمْ عَلَى مَا أَسْمَعُ -

أَ لَا تَنْهَوْنَهُنَّ عَنْ هَذَا الرَّنِينِ - وَ أَقْبَلَ حَرْبٌ يَمْشِي مَعَهُ وَ هُوَ ع رَاكِبٌ -

فَقَالَ ع ارْجِعْ فَإِنَّ مَشْيَ مِثْلِكَ مَعَ مِثْلِي - فِتْنَةٌ لِلْوَالِي وَ مَذَلَّةٌ لِلْمُؤْمِنِ


 و درود خدا بر او، فرمود: (وقتی امام از جنگ صفّين باز می‌گشت به محلّه شباميان رسيد،
آواز گريه زنان بر کشتگان جنگ را شنيد،
ناگاه حرب بن شرحبيل شبامی بزرگ قبيله شباميان خدمت امام رسيد به او فرمود)
آيا آن گونه که می‌شنوم، زنان شما بر شما چيره شده‌اند چرا آنان را از گريه و زاری باز نمی‌داريد
(حرب پياده و امام سوار بر اسب می‌رفتند، به او فرمود)
باز گرد، که پياده رفتن رييس قبيله‌ای چون تو پشت سر من، موجب انحراف زمامدار و زبونی مؤمن است.
(سياسی، اجتماعی)
 





وَ قَالَ ع اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللَّهِ فِي الْخَلَوَاتِ - فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ

 و درود خدا بر او، فرمود: از نافرمانی خدا در خلوت‌ها بپرهيزيد، زيرا همان که گواه است، داوری کند.
(اعتقادی، اخلاقی، تربيتی)