••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع وَ قَدْ سَمِعَ رَجُلًا يَذُمُّ الدُّنْيَا- أَيُّهَا الذَّامُّ لِلدُّنْيَا الْمُغْتَرُّ بِغُرُورِهَا- الْمَخْدُوعُ بِأَبَاطِيلِهَا أَ تَغْتَرُّ بِالدُّنْيَا ثُمَّ تَذُمُّهَا- أَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ عَلَيْهَا أَمْ هِيَ الْمُتَجَرِّمَةُ عَلَيْكَ- مَتَى اسْتَهْوَتْكَ أَمْ مَتَى غَرَّتْكَ- أَ بِمَصَارِعِ آبَائِكَ مِنَ الْبِلَى- أَمْ بِمَضَاجِعِ أُمَّهَاتِكَ تَحْتَ الثَّرَى- كَمْ عَلَّلْتَ بِكَفَّيْكَ وَ كَمْ مَرَّضْتَ بِيَدَيْكَ- تَبْتَغِي لَهُمُ الشِّفَاءَ وَ تَسْتَوْصِفُ لَهُمُ‏الْأَطِبَّاءَ- غَدَاةَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ دَوَاؤُكَ وَ لَا يُجْدِي عَلَيْهِمْ بُكَاؤُكَ- لَمْ يَنْفَعْ أَحَدَهُمْ إِشْفَاقُكَ وَ لَمْ تُسْعَفْ فِيهِ بِطَلِبَتِكَ- وَ لَمْ تَدْفَعْ عَنْهُ بِقُوَّتِكَ- وَ قَدْ مَثَّلَتْ لَكَ بِهِ الدُّنْيَا نَفْسَكَ وَ بِمَصْرَعِهِ مَصْرَعَكَ- إِنَّ الدُّنْيَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا- وَ دَارُ عَافِيَةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا- وَ دَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا- وَ دَارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا- مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللَّهِ وَ مُصَلَّى مَلَائِكَةِ اللَّهِ- وَ مَهْبِطُ وَحْيِ اللَّهِ وَ مَتْجَرُ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ- اكْتَسَبُوا فِيهَا الرَّحْمَةَ وَ رَبِحُوا فِيهَا الْجَنَّةَ- فَمَنْ ذَا يَذُمُّهَا وَ قَدْ آذَنَتْ بِبَيْنِهَا وَ نَادَتْ بِفِرَاقِهَا- وَ نَعَتْ نَفْسَهَا وَ أَهْلَهَا فَمَثَّلَتْ لَهُمْ بِبَلَائِهَا الْبَلَاءَ- وَ شَوَّقَتْهُمْ بِسُرُورِهَا إِلَى السُّرُورِ- رَاحَتْ بِعَافِيَةٍ وَ ابْتَكَرَتْ بِفَجِيعَةٍ- تَرْغِيباً وَ تَرْهِيباً وَ تَخْوِيفاً وَ تَحْذِيراً- فَذَمَّهَا رِجَالٌ غَدَاةَ النَّدَامَةِ- وَ حَمِدَهَا آخَرُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ- ذَكَّرَتْهُمُ الدُّنْيَا فَتَذَكَّرُوا وَ حَدَّثَتْهُمْ فَصَدَّقُوا- وَ وَعَظَتْهُمْ فَاتَّعَظُوا

 1- توبيخ نکوهش کننده دنيا: 
ای نکوهش کننده دنيا، که خود به غرور دنيا مغروری و با باطل‌های آن فريب خوردی خود فريفته دنيايی و آن را نکوهش می‌کنی آيا تو در دنيا جرمی مرتکب شده‌ای يا دنيا به تو جرم کرده است کی دنيا تو را سرگردان کرد و در چه زمانی تو را فريب داد آيا با گورهای پدرانت که پوسيده‌اند (تو را فريب داد) يا آرامگاه مادرانت که در زير خاک آرميده‌اند آيا با دو دست خويش بيماران را درمان کرده‌ای و آنان را پرستاری کرده و در بسترشان خوابانده‌ای‌ درخواست شفای آنان را کرده، و از طبيبان داروی آنها را تقاضا کرده‌ای در آن صبحگاهان که داروی تو به حال آنان سودی نداشت، و گريه تو فايده‌ای نکرد، و ترس تو آنان را سودی نرساند، و آنچه می‌خواستی به دست نياوردی، و با نيروی خود نتوانستی مرگ را از آنان دور کنی. دنيا برای تو حال آنان را مثال زد، و با گورهايشان، گور، خودت را به رخ تو کشيد. 
2- خوبيها و زيباييهای دنيا: 
همانا دنيا سرای راستی برای راست گويان، و خانه تندرستی برای دنيا شناسان، و خانه بی‌نيازی برای توشه‌گيران، و خانه پند، برای پندآموزان است. دنيا سجده‌گاه دوستان خدا، نمازگاه فرشتگان الهی، فرودگاه وحی خدا، و جايگاه تجارت دوستان خداست، که در آن رحمت خدا را به دست آوردند، و بهشت را سود بردند. چه کسی دنيا را نکوهش می‌کند و جدا شدنش را اعلام داشته، و فرياد زد که ماندگار نيست، و از نابودی خود و اهلش خبر داده است و حال آن که (دنيا) با بلای خود بلاها را نمونه آورد، و با شادمانی خود آنان را به شادمانی رساند. در آغاز شب به سلامت گذشت، امّا در صبحگاهان با مصيبتی جانکاه بازگشت، تا مشتاق کند، و تهديد نمايد، و بترساند، و هشدار دهد، پس مردمی در بامداد با پشيمانی، دنيا را نکوهش کنند، و مردمی ديگر در روز قيامت آن را می‌ستايند، دنيا حقائق را به يادشان آورد، ياد آور آن شدند، از رويدادها برايشان حکايت کرد، او را تصديق کردند، و اندرزشان داد، پند پذيرفتند.
(تربيتي)

 

 

 

 
+ نوشته شده در یک شنبه 15 دی 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند تربیتی,نکوهش دنیا,خوبی و زیبایی دنیا,گور,بیماری,, ساعت 10:41 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ تَبِعَ جِنَازَةً فَسَمِعَ رَجُلًا يَضْحَكُ فَقَالَ - كَأَنَّ الْمَوْتَ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا كُتِبَ - وَ كَأَنَّ الْحَقَّ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا وَجَبَ - وَ كَأَنَّ الَّذِي نَرَى مِنَ الْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيلٍ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ - نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْكُلُ تُرَاثَهُمْ كَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ - ثُمَّ قَدْ نَسِينَا كُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَةٍ وَ رُمِينَا بِكُلِّ فَادِحٍ وَ جَائِحَةٍ -

 و درود خدا بر او، فرمود: (در پی جنازه‌ای می‌رفت و شنيد که مردی می‌خندد.) گويی مرگ بر غير ما نوشته شده، و حق جز بر ما واجب گرديد، و گويا اين مردگان مسافرانی هستند که به زودی باز می‌گردند، در حالی که بدن‌هايشان را به گورها می‌سپاريم، و ميراثشان را می‌خوريم. گويا ما پس از مرگ آنان جاودانه‌ايم آيا چنين است، که اندرز هر پند دهنده‌ای از زن و مرد را فراموش می‌کنيم و خود را نشانه تيرهای بلا و آفات قرار داديم.
(اخلاقی، اجتماعی)
 


وَ قَالَ ع غَيْرَةُ الْمَرْأَةِ كُفْرٌ وَ غَيْرَةُ الرَّجُلِ إِيمَانٌ

 و درود خدا بر او، فرمود: غيرت زن، کفر آور، و غيرت مرد نشانه ايمان اوست.
(علمی، اخلاقی)


سوره والعادیات

*سوگند به اسبان دونده اي که همهمه کنان مي تازند

*و سوگند به اسباني که با کوبيدن سمشان از سنگ ها جرقه مي جهانند
*و سوگند به سواراني که هنگام صبح غافل گيرانه به دشمن هجوم مي برند
*و به وسيله آن هجوم، گرد و غبار فراواني بر انگيزند
*و ناگاه در آن وقت در ميان گروهي دشمن در آيند؛
*قطعاً انسان نسبت به پروردگارش بسيار ناسپاس است،
*و بي ترديد خود او بر اين ناسپاسي گواه است،
*و همانا او نسبت به ثروت و مال سخت علاقه مند است
*آيا نمي داند هنگامي که آنچه در گورهاست برانگيخته شود.
*و آنچه در سينه هاست پديدار گردد،
*بي ترديد در آن روز پروردگارشان نسبت به آنان آگاه است
+ نوشته شده در پنج شنبه 29 آذر 1397برچسب:قرآن,ترجمه,سوره,والعادیات,اسب,سنگ,دشمن,گور, ساعت 11:13 توسط آزاده یاسینی