••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع السُّلْطَانُ وَزَعَةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ

 و درود خدا بر او، فرمود: حاکم اسلامی، پاسبان خدا در زمين اوست.
(سياسی)
 
 
 
 
 
 
 
 
 
وَ قَالَ ع فِي صِفَةِ الْمُؤْمِنِ- الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ- أَوْسَعُ شَيْ‏ءٍ صَدْراً وَ أَذَلُّ شَيْ‏ءٍ نَفْساً- يَكْرَهُ الرِّفْعَةَ وَ يَشْنَأُ السُّمْعَةَ- طَوِيلٌ غَمُّهُ بَعِيدٌ هَمُّهُ- كَثِيرٌ صَمْتُهُ مَشْغُولٌ وَقْتُهُ- شَكُورٌ صَبُورٌ- مَغْمُورٌ بِفِكْرَتِهِ ضَنِينٌ بِخَلَّتِهِ- سَهْلُ الْخَلِيقَةِ لَيِّنُ الْعَرِيكَةِ- نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ- وَ هُوَ أَذَلُّ مِنَ الْعَبْدِ

 

و درود خدا بر او، فرمود: (در توصيف مؤمن فرمود) شادی مؤمن در چهره او، و اندوه وی در دلش پنهان است، سينه‌اش از هر چيزی فراخ‌تر، و نفس او از هر چيزی خوارتر است. برتری جويی را زشت، و رياکاری را دشمن می‌شمارد، اندوه او طولانی، و همّت او بلند است، سکوتش فراوان، و وقت او با کار گرفته است، شکرگزار و شکيبا و ژرف انديش است. از کسی درخواست ندارد و نرم‌خو و فروتن است، نفس او از سنگ خارا سخت‌تر امّا در دينداری از بنده خوارتر است.
(علمی، اجتماعی) 

 

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ سَأَلَهُ رَجُلٌ أَنْ يُعَرِّفَهُ الْإِيمَانَ- فَقَالَ ع إِذَا كَانَ الْغَدُ- فَأْتِنِي حَتَّى أُخْبِرَكَ عَلَى أَسْمَاعِ النَّاسِ- فَإِنْ نَسِيتَ مَقَالَتِي حَفِظَهَا عَلَيْكَ غَيْرُكَ- فَإِنَّ الْكَلَامَ كَالشَّارِدَةِ يَنْقُفُهَا هَذَا وَ يُخْطِئُهَا هَذَا و قد ذكرنا ما أجابه به- فيما تقدم من هذا الباب و هو قوله- الإيمان على أربع شعب

 و درود خدا بر او، فرمود: (شخصی از امام پرسيد که ايمان را تعريف کن) فردا نزد من بيا تا در جمع مردم پاسخ گويم، که اگر تو گفتارم را فراموش کنی ديگری آن را در خاطرش سپارد، زيرا گفتار چونان شکار رمنده است، يکی آن را به دست آورد، و ديگری آن را از دست می‌دهد. 
(پاسخ امام در حکمت 31 آمد که آن را نقل کرديم که ايمان را بر چهار شعبه تقسيم کرد)
(علمی)








وَ قَالَ ع يَا ابْنَ آدَمَ لَا تَحْمِلْ هَمَّ يَوْمِكَ الَّذِي لَمْ يَأْتِكَ- عَلَى يَوْمِكَ الَّذِي قَدْ أَتَاكَ- فَإِنَّهُ إِنْ يَكُ مِنْ عُمُرِكَ يَأْتِ اللَّهُ فِيهِ بِرِزْقِكَ
 
و درود خدا بر او، فرمود: ای فرزند آدم اندوه روز نيامده را بر امروزت ميفزا، زيرا اگر روز نرسيده، از عمر تو باشد خدا روزی تو را خواهد رساند.
(اعتقادی، معنوی)

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 26 اسفند 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند معنوی,پند علمی,اعتقادی,گفتار,شکار,روزی,اندوه, ساعت 13:11 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ

 و درود خدا بر او، فرمود: دوستی کردن نيمی از خردمندی است.
 (اخلاقی، اجتماعی)
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع الْهَمُّ نِصْفُ الْهَرَمِ
 
و درود خدا بر او، فرمود: اندوه خوردن، نيمی از پيری است.
(اخلاقی، بهداشت روانی) 

 

 

 

 

 
+ نوشته شده در شنبه 21 دی 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اجتماعی,بهداشت روانی,دوست,نیمی از خرد,اندوه,نیمی از پیری, ساعت 12:2 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع مَنْ قَصَّرَ فِي الْعَمَلِ ابْتُلِيَ بِالْهَمِّ وَ لَا حَاجَةَ لِلَّهِ فِيمَنْ لَيْسَ لِلَّهِ فِي مَالِهِ وَ نَفْسِهِ نَصِيبٌ

و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که در عمل کوتاهی کند، دچار اندوه گردد، و آن را که از مال و جانش بهره‌ای در راه خدا نباشد خدا را به او نيازی نيست.
(اخلاقی) 
 
 
 

وَ قَالَ ع تَوَقَّوُا الْبَرْدَ فِي أَوَّلِهِ وَ تَلَقَّوْهُ فِي آخِرِهِ- فَإِنَّهُ يَفْعَلُ فِي الْأَبْدَانِ كَفِعْلِهِ فِي الْأَشْجَارِ- أَوَّلُهُ يُحْرِقُ وَ آخِرُهُ يُورِقُ
 
 و درود خدا بر او، فرمود: در آغاز سرما خود را بپوشانيد، و در پايانش آن را دريابيد، زيرا با بدن‌ها همان می‌کند که با برگ درختان خواهد کرد: آغازش می‌سوزاند، و پايانش می‌روياند.
(عملی، بهداشتی)

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع إِضَاعَةُ الْفُرْصَةِ غُصَّةٌ

 و درود خدا بر او، فرمود: از دست دادن فرصت، اندوهبار است.
(اخلاقی)
 


وَ سُئِلَ ع عَنْ قُرَيْشٍ فَقَالَ - أَمَّا بَنُو مَخْزُومٍ‏ فَرَيْحَانَةُ قُرَيْشٍ - نُحِبُّ حَدِيثَ رِجَالِهِمْ وَ النِّكَاحَ فِي نِسَائِهِمْ - وَ أَمَّا بَنُو عَبْدِ شَمْسٍ فَأَبْعَدُهَا رَأْياً - وَ أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا - وَ أَمَّا نَحْنُ فَأَبْذَلُ لِمَا فِي أَيْدِينَا - وَ أَسْمَحُ عِنْدَ الْمَوْتِ بِنُفُوسِنَا - وَ هُمْ أَكْثَرُ وَ أَمْكَرُ وَ أَنْكَرُ - وَ نَحْنُ أَفْصَحُ وَ أَنْصَحُ وَ أَصْبَحُ

 و درود خدا بر او، فرمود: (از قريش پرسيدند) امّا بنی مخزوم، گل خوشبوی قريشند، و که شنيدن سخن مردانشان، و ازدواج با زنانشان را دوست داريم، امّا بنی عبد شمس دورانديش‌تر، و در حمايت مال و فرزندان توانمندترند که به همين جهت بد انديش‌تر و بخيل‌تر می‌باشند، و امّا ما (بنی هاشم) آنچه را در دست داريم بخشنده‌تر، و برای جانبازی در راه دين سخاوتمندتريم. آنها شمارشان بيشتر امّا فريب کارتر و زشت روی‌ترند، و ما گوياتر و خيرخواه‌تر و خوش‌روی تريم.
(علمی، اجتماعی، تاريخی)