••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

بدترین کشور‌های جهان برای زنان

  با اینکه در قرن ۲۱ تصویر زنان همواره با اعتماد به‌نفس، زیبایی و استقلال همراه بوده، اما با این حال در همه‌ی کشور‌های دنیا این امر عملی نشده است. در بعضی کشور‌های دنیا، زنان امروزه نیز با مشکلاتی مثل جهل، تبعیض و قوانینی علیه خود دست و پنجه نرم می‌کنند. از این رو همه‌ی افراد به نوبه‌ی خود باید قدمی در جهت بهبود این اوضاع بردارند تا این کره‌ی خاکی به مکانی بهتر برای زنان تبدیل شود.

۱۰. ایالات متحده

بدترین کشور‌های جهان برای زنان

ایالات متحده همواره به عنوان یکی از بهترین کشور‌های دنیا شناخته شده است، اما این کشور در امور مربوط به زنان جایگاهی در میان کشور‌های پیشرفته در اختیار ندارد. تنها کشور غربی که در این فهرست وجود دارد ایالات متحده است که هرساله در این کشور آزارها، تجاوز‌ها و بی‌عدالتی‌های زیادی علیه زنان در آن اتفاق می‌افتد.

جالب است بدانید که ایالات متحده بیشترین تعداد شکایت زنان در رابطه با تجاوز جنسی را در دنیا دارد که همین امر وضعیت بد جامعه‌ی این کشور را نشان می‌دهد. اخیراً زنان این کشور با راه‌اندازی پویشی به نام «MeeToo» با بیان کردن تجربه‌های تلخ خود در مورد آزار و اذیت‌های موجود، سعی در بهبود این وضعیت داشته‌اند، با این حال آمار‌ها حاکی از عدم بهبود اوضاع در این کشور دارند. به امید روزی که زنان در این کشور به جایگاه بهتری دست یابند.


۹. نیجریه

بدترین کشور‌های جهان برای زنان

نیجریه دیگر کشوری است که در آن هرساله زنان زیادی قربانی سنت‌های غلط، تجاوز‌ها و جنگ‌های داخلی می‌شوند. سازمان حقوق بشر نظامیان این کشور را به شکنجه و قتل‌عام غیر نظامیان، مخصوصاً زنان این کشور طی جنگ ۹ ساله داخلی متهم کرده است. نیجریه همچنین به عنوان یکی از بدترین کشور‌ها در زمینه‌ی قاچاق انسان به حساب می‌آید و هرساله زنان زیادی نیز به این طریق قربانی سوء مدیریت در این کشور می‌شوند.


۸. یمن

بدترین کشور‌های جهان برای زنان

هشتمین کشور موجود در این فهرست، کشور یمن است که با وجود مشکلاتی نظیر خشونت‌های غیرجنسی، مشکلات بهداشتی و اقتصادی و فرهنگ پایین و همچنین خطر ابتلا به بیماری‌های جنسی به یکی از بدترین کشور‌ها برای زنان تبدیل شده است.

جنگ‌های مداوم باعث شده است که در این کشور حدود ۲۲میلیون نفر در فقر زندگی کنند و همین مسئله به یکی از بحران‌ها در بنیاد‌های حقوق بشر در سراسر دنیا تبدیل شده است. زنان و دختران زیادی در این کشور در معرض خشونت‌های غیرانسانی و همچنین سوء استفاده‌های جسمی و روانی قرار دارند. پویش‌های زیادی در سراسر دنیا در جهت بهبود وضعیت زنان این کشور تشکیل شده‌اند، اما متاسفانه تا به امروز نتوانسته‌اند باعث تغییر وضعیت حاکم بر این کشور شوند.


۷. جمهوری دموکراتیک کنگو

بدترین کشور‌های جهان برای زنان

این کشور سال‌ها است که به علت جنگ‌های منطقه‌ای و هرج‌ومرج‌های فراوان به یکی از بدترین کشور‌ها برای زنان تبدیل شده است و هرساله زنان و دختران زیادی در این کشور مورد سوء استفاده‌ی جنسی قرار می‌گیرند. در جمهوری کنگوی شرقی، جنگی که در گذشته جان بیش از ۳میلیون نفر را گرفته است دوباره شعله‌ور شده است و زنان در خط مقدم این جنگ قرار دارند.

بسیاری دیگر از بانوان این کشور توسط شبه نظامیان و گروه‌های تروریستی دیگر مورد سوء استفاده قرار می‌گیرند. مسئله‌ی امنیت و رفاه بانوان در این کشور به یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های گروه‌های بشردوستانه تبدیل شده است. آمار‌ها حاکی از آن است که روزانه بیش از ۱۱۰۰ مورد تجاوز در این کشور گزارش می‌شود. از سال ۱۹۹۶ تا به امروز نیز بیش از ۲۰۰هزار تجاوز به صورت رسمی گزارش شده است. همین اعداد نشان دهنده‌ی وضعیت وحشتناک حاکم در این کشور است.


۶. پاکستان

بدترین کشور‌های جهان برای زنان

ششمین کشور این فهرست، کشور آسیایی پاکستان است. در مناطق قبیله‌ای این کشور زنان به منظور جبران خطا‌های مردان، مورد شکنجه و بعضی سوء رفتار‌ها قرار می‌گیرند. اما چیزی که در این کشور به طور چشم‌گیری در حال افزایش است، قتل‌های ناموسی و مربوط به خانواده است و فعالان حیطه‌ی حقوق بشر و سیاستمداران در این کشور با موج جدیدی از افراط گرایی مذهبی مواجه هستند.

زنان و دختران در این کشور در معرض سوء رفتار‌های زیادی هستند و متاسفانه این کشور قانونی برای محافظت از زنان در برابر خشونت‌های خانگی ندارد. پاکستان به علت تبعیض‌ها در حیطه‌های گوناگون، عدم امکانات رفاهی و سنت‌های قدیمی علیه زنان به یکی از بدترین کشور‌ها برای زندگی زنان تبدیل شده است. طبق آماری ارائه شده، در این کشور حدود ۹۰درصد از زنان در زندگی خود خشونت خانگی را تجربه کرده‌اند.


۵. عربستان سعودی

بدترین کشور‌های جهان برای زنان

این کشور با اینکه یکی از غنی‌ترین کشور‌ها در زمینه ذخایر نفت و گاز به حساب می‌آید، اما در زمینه‌ی دفاع از حقوق زنان، از بدترین کشور‌های دنیا محسوب می‌شود. سنت‌های قدیمی و غلط، تبعیض در زمینه‌های مختلف و حتی در مواردی عدم به رسمیت شناختن زنان، این کشور را به کشوری ضعیف در حیطه‌ی حمایت از حقوق زنان تبدیل کرده است. زنان در این کشور سال‌ها حتی حق رانندگی نیز نداشتند.

در ﺳﺎﻝ ۲۰۱۱ ﺯﻧﺎﻥ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ پویشی ﺩﺭ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺑﻪ ﻣﻤﻨﻮﻋﯿﺖ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ ﻭ «ﻣﻨﺎﻝ ﺷﺮﯾﻒ» ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺯﻧﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻸ ﻋﺎﻡ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﭘﺨﺶ ﻓﯿﻠﻢ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩﺍﯼ در پی ﺩﺍﺷﺖ. خوشبختانه اخیراً در این کشور اقداماتی در جهت بهبود قوانین و از بین رفتن تبعیض‌ها علیه زنان صورت گرفته است، اما با این وجود نیز این کشور راه زیادی را در جهت رسیدن به چشم‌انداز روشنی برای حمایت از زنان در پیش دارد.


۴. سومالی

بدترین کشور‌های جهان برای زنان

بیش ار دو دهه جنگ، سومالی را به کشوری جنگ زده تبدیل کرده است. جنگ‌های رخ داده در این کشور به آتش خشونت علیه زنان دامن زده است. هر ساله آمار‌های وحشتناکی درباره‌ی حقوق زنان در این کشور منتشر می‌شود که جامعه‌ی جهانی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در این کشور تنها ۷درصد کرسی‌های مجلس مربوط به زنان است.

در بین دختران متولد شده در سومالی تنها ۹درصد در مراکز درمانی و بیمارستان‌ها متولد شده‌اند. سومالی از نظر دسترسی زنان به امکانات بهداشتی و رفاهی یکی از بدترین کشور‌های دنبا محسوب می‌شود. البته یکی از اصلی‌ترین دلایل این اتفاقات وضعیت ضعیف اقتصادی اغلب مردم سومالی است. در این کشور حتی بسیاری از مردم در تهیه کردن غذای روزانه و آب آشامیدنی نیز مشکلاتی جدی دارند.


۳. سوریه

بدترین کشور‌های جهان برای زنان

از سال ۲۰۱۱ که جنگ داخلی در این کشور شروع شده است تا به امروز زنان زیادی در کشور سوریه مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند. سوء استفاده‌های جسمی و روانی سالانه زنان زیادی را در این کشور تهدید می‌کند. این کشور از نظر دسترسی به امکانات بهداشتی و سوء رفتار‌های جنسی و غیرجنسی یکی از بدترین کشور‌ها برای زنان به حساب می‌آید. خشونت‌های خانگی، ازدواج در سنین پایین و تولد نوزادان ناخواسته هرساله زندگی زنان زیادی در سوریه را تحت الشعاع خود قرار می‌دهد. با وجود تشکیل پویش‌های جهانی فراوان در جهت بهبود اوضاع زنان این کشور، جنگ‌های داخلی مانع تغییر وضعیت زنان و دختران این کشور می‌شود.


۲. افغانستان

بدترین کشور‌های جهان برای زنان

دومین کشور این فهرست، کشور افغانستان است که به دلیل وجود گروه‌های تروریستی متعدد و جنگ‌های داخلی وضعیت زنان این کشور به‌شدت نابسامان است. حدود ۸۰درصد زنان و دختران این کشور بی‌سواد هستند و بسیاری از زنان به علت کمبود امکانات و نبود مکان‌های درمانی در اثر زایمان جان خود را از دست می‌دهند. امید به زندگی زنان در کشور افغانستان تنها ۴۵ سال است که همین امر افغانستان را به یکی از بدترین کشور‌ها در این زمینه تبدیل کرده است.

پس از ۳ دهه سرکوب و جنگ، تعدادی زیادی از زنان افغانستان قربانی تجاوزات جنسی شده‌اند. زنان در بیشتر از نیمی از ازدواج‌ها در کشور افغانستان سنی کمتر از ۱۶ سال دارند. آمار‌های تاسف‌باری در مورد زایمان در این کشور وجود دارد. حدود ۸۵درصد از نوزادان این کشور در مراکز درمانی به دنیا نمی‌آیند. همچنین این کشور بالاترین میزان مرگ و میر مادران را در حین زایمان در اختیار دارد. افغانستان به عنوان بدترین کشور برای زنان در سه حوزه‌ی خشونت غیرجنسی، دسترسی به امکانات بهداشتی و دسترسی به منابع اقتصادی شناخته می‌شود. به امید اینکه روزی این کشور به مکانی ایده‌آل برای زندگی زنان تبدیل شود.


۱. هندوستان

بدترین کشور‌های جهان برای زنان

بر اساس تحقیق‌های انجام شده، کشور هندوستان به عنوان بدترین کشور در حوزه‌ی خشونت‌های جنسی و برده داری نوین برای زنان شناخته می‌شود. آمار‌ها حاکی از آن است که در این کشور هر ۳ دقیقه یک جرم علیه زنان رخ می‌دهد و هر ۲۹ دقیقه نیز یک زن در این کشور مورد تجاوز قرار می‌گیرد. متاسفانه در قرن گذشته حدود ۵۰میلیون از زنان در حین زایمان یا سقط جنین، در این کشور جان خود را از دست داده‌اند. تخمین زده می‌شود که حدود ۱۰۰میلیون زن در این کشور قربانی قاچاق انسان شده‌اند.

در این کشور حدود ۴۴درصد از زنان قبل از ۱۸ سالگی ازدواج می‌کنند. خشونت خانگی دیگر موضوعی است که در کشور هندوستان رواج دارد. به طوری که حدود ۷۰درصد زنان در این کشور در طول زندگی خود مورد خشونت خانگی قرار گرفته‌اند. دولت هندوستان هرساله تلاش‌های گسترده‌ای در جهت جلوگیری از قاچاق انسان و خشونت خانگی انجام می‌دهد، اما با این وجود نیز این کشور به یکی از بدترین کشور‌ها برای زندگی زنان تبدیل شده است.

 

منبع: wonderslist


تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می‌خورند

  تنوع فرهنگ‌های جهان را می‌توان به طرز منحصربه‌فردی از نگاه کودکان دید. در این مطلب نگاهی اجمالی به تغذیه نسل آینده در کشور‌های مختلف داریم. همچنین نگاهی تلخ به تنوع استاندارد‌های زندگی در جهان امروز!

سوریه

تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می خورند

تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می خورندالجزیره

عبدل ۱۰ ساله است و کُبه دوست دارد. حلب، دومین شهر بزرگ سوریه، بیش از هفده نوع کبه دارد. کبه نوعی کوفته است که در درجه اول از بلغور با انواع سبزیجات، گوشت و ادویه‌جات تهیه می‌شود. بسیاری از کودکان سوری بدون سرپناه، غذا یا آب تمیز زندگی می‌کنند و زندگی برایشان غیرقابل تحمل است. دو سال است که عمل قلب عبدل به تاخیر افتاده و احتمالا در آینده هم نمی‌تواند عمل کند. خانواده‌اش در یک شهر چادری با شصت هزار نفر از آوارگان کشورشان زندگی می‌کنند.


الجزایر

تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می خورند

تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می خورند

کوسکوس غذابی ملی الجزایر است، اما باسم که در این تصویر چهره خود را با پرچم الجزایر پوشانده، عاشق شاک‌شوکا است که نوعی املت است. نرخ مرگ و میر کودکان در الجزایر ۳۲درصد است و حداقل ۱۰درصد از جمعیت کودکان واکسینه نشده اند.


اوکراین

تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می خورند

تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می خورند

اوکراین غذا‌های ملی زیادی دارد که شبیه به غذاهای کشور‌های همسایه‌اش است که قبلا جز اتحاد جماهیر شوروی بودند. یکی از غذا‌های ملی آن‌ها دلمه کلم‌پیچ است که در آن کلم با هرچیزی که فکرش را بکنید (معمولا گوشت گوسفند یا گوساله با سیر و پیاز و ادویه) پر می‌شود. این غذای موردعلاقه آرتیوم (۱۰ ساله) است، که هنوز هم به خاطر گلوله‌باران سال ۲۰۱۴ دچار سردرد می‌شود و مجبور است چند بار در ماه به پزشک مراجعه کند.


برزیل

تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می خورند

تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می خورند

«ابرتو» عاشق فیجودا است، خوراکی که با لوبیا و گوشت گاو یا خوک پخته می‌شود. این غذا با برنج و سوسیس سرو می‌شود که گاهی در خوراک پخته می‌شوند. کودکان برزیل اغلب باید کار کنند (دختران به عنوان خدمتکار و پسران به عنوان کارگر) و تقریبا ۳۰درصد از کل نیروی کار، کودکان کار هستند. برخی کودکان هم روزی چهار ساعت به مدرسه می‌روند.


افغانستان

تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می خورند

تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می خورند

قابِلی پلو، غذای ملی افغانستان است. اما نئو که تصویرش را در بالا می‌بینید، شیرخرما را ترجیح می‌دهد که یک غذای شیرین است که با رشته، زعفران، شیر، شکر، مغزها، خرما و گلاب تهیه می‌شود. میانگین درآمد در افغانستان ماهانه ۱۳۵ دلار است و به کودکان (که به صورت قانونی نمی‌توانند زیر ۱۴ سال کار کنند) برای کار در شرایط خطرناک کمتر از این مقدار پرداخت می‌شود.


کنگو

تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می خورند

تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می خورند

مرغ مومبی غذای ملی کنگو است. این غذا با ترکیب مرغ، ادویه‌های کنگویی و کره خرما تهیه می‌شود تا یک خوراک غلیظ تهیه شود. همچنین یک غذای محبوب در گابن و آنگولا است. کنگو مشکل جدی در قاچاق کودک و سربازان کودک دارد. کودکانی که مثل دیرا (تصویر بالا) در کنگو به دنیا می‌آیند، ۱۰درصد احتمال دارد قبل از پنج سالگی بمیرند.


کره شمالی

تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می خورند

تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می خورند

جی سوک ۱۰ ساله است و در کره شمالی زندگی می‌کند. پدرش هزار دلار در سال درآمد دارد که یک درآمد معمولی است. جی سوک عاشق چت کردن با دوستانش است که از طریق سیستم عامل ستاره سرخ دولت امکان‌پذیر است. غذای مورد علاقه او «مول نانگمیون» است؛ یک سوپ نودل سرد است که مخصوص کره شمالی است. این غذا با نودل گندم و تکه‌های گوشت و گلابی تهیه می‌شود.


بنگلادش

تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می خورند

تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می خورند

رابل ۱۲ ساله است و در کارخانه‌ای کار می‌کند که ظروف فلزی می‌سازد. او ۵ دلار در هفته درآمد دارد. رابل عاشق مدرسه است، اما فرصتی برای رفتن به مدرسه ندارد. غذای مورد علاقه او کاری ماهی (هیلسا) است که غذای ملی بنگلادش است.


آمریکا

تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می خورند

تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می خورند

این جیمز چارلز است. او در ۱۶ سالگی در یوتیوپ مشهور شده و کانال آرایش دارد. جیمز  در لس آنجلس زندگی می‌کند و دوازده میلیون دلار ثروت دارد. غذای مورد علاقه او فست فود است به خصوص سیب زمینی سرخ کرده.

منبع: listverse

+ نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1398برچسب:تصاویری از آنچه کودکان سراسر جهان می‌خورند,سوریه,الجزایر,اوکراین,برزیل,افغانستان,کنگو,کره شمالی,بنگلادش,آمریکا, ساعت 14:32 توسط آزاده یاسینی


بی‌رحم‌ترین و ترسناک‌ترین دیکتاتورهای آفریقا

 در هفته‌های گذشته بود که خبر رسید رابرت موگابه، رییس جمهور و دیکتاتور چند دهه اخیر زیمبابوه در سن ۹۵ سالگی و پس از دو سال به زیر کشیده شدن از قدرت درگذشته است. بعد از ۴ دهه اقتصاد و سیاست غیرنرمال، زیمبابوه بالاخره در سال ۲۰۱۷ از خواب بیدار شده و متوجه شد که رهبر دراز مدت این کشور به شکلی احساسی و غیرمنتظره از مقام خود کناره‌گیری کرده است.از همان آغاز مشخص بود که این استعفا اجباری و بدون رضایت شخصی آقای موگابه بوده است، زیرا همه می‌دانستند که وی تنها در مسیر رفتن به سمت نزدیک‌ترین مرده شور خانه هراره، پایتخت کشور، دست از تاج و تخت خود برخواهد داشت. این که چنین تغییری باعث رونق اقتصادی و دموکراسی در زیمبابوه رنج کشیده شود یا نه هنوز مشخص نیست، اما کنار کشیدن موگابه از قدرت مایه شادی بسیاری از مردم فقیر و درمانده زیمبابوه و کل آفریقا شد.در سال ۱۹۵۷، کوامه انکروما رهبری یک کلونی بریتانیایی به نام ساحل طلایی در رسیدن به آزادی را بر عهده گرفت و خود را رییس جمهور خود خوانده کشوری جدید به نام غنا اعلام کرد. غنا به عنوان اولین کلونی آفریقایی که به استقلال دست یافت، موجی از احساسات ملی گرایانه را در سراسر قاره آفریقا برانگیخت که با استقلال‌های بیشتری همراه شد.اما استقلال بسیاری از این کشور‌ها به معنای افتادن از چاله به چاه بود، زیرا سردمداران جدید بعد از بدست گرفتن قدرت بدتر از استعمارگران دست به شکنجه و کشتار مردم خود زدند. از اختلاسگران تا پادشاهان و حتی آدمخواران، با ترسناک‌ترین و بیرحم‌ترین دیکتاتور‌های آفریقا آشنا شوید.

۱۰. شاه مسواتی سوم- اسواتانی

بیرحم‌ترین و ترسناکترین دیکتاتورهای آفریقا

برخلاف بسیاری از کشور‌های آفریقایی که پس از رهایی از دست دولت‌های استعمارگر به شکل غیرمنتظره‌ای گرفتار دیکتاتور‌های خودی شدند، طبقه حاکم سوازیلند خیلی آشکارا قدرت تامه در کشور کوچک خود را بدست گرفتند. بعد از بدست آوردن استقلال مجدد از بریتانیا در سال ۱۹۶۸، این سلسله پادشاهی به همان سبک دیکتاتوری مطلق پیش از استعمار تحت تسلط خاندان دلامینی بازگشت، خاندانی که از اوایل دهه ۱۸۰۰ بر این منطقه کوچک حکمرانی می‌کردند.

حاکم کنونی این کشور که انگونیاما نامیده می‌شود، شاه مسواتی سوم است که از یک هژمونی بدون مخالف و مطلق سود می‌برد و در کشور کوچکی که از فقر مطلق رنج می‌برد زندگی بسیار تجملاتی برای خود ترتیب داده است. پادشاه برای رفتن از قصری به قصر دیگر از خودرو‌های بسیار لوکس استفاده می‌کند و سالانه ۶۱ میلیون دلار از بودجه کشور را به امور خود اختصاص می‌دهد.

در این شرایط، ۶۰ درصد از مردم سوازی با تنها روزی ۱.۲۵ دلار امرار معاش می‌کنند که ۱۳.۵ هزار برابر کمتر از عایدی روزانه پادشاهشان است. بدتر از آن اینکه جناب مسواتی سوم ۱۵ زن دارد که بسیاری از آن‌ها کمتر از سن قانونی هستند. پادشاه را به ربودن دختران جوان متهم می‌کنند، اما مسواتی سوم مصون از هر اتهامی است.

قتل‌های خارج از قانون اندک مخالفان مسواتی سوم امری کاملاً طبیعی بوده و آزادی بیانی در این کشور وجود ندارد. پادشاه همچنین دستور داده زنانی که به ایدز مبتلا هستند نشانه‌گذاری و عقیم شوند. این شرایط در حالی است که بیش از نیمی از جمعیت این کشور به ایدز مبتلا هستند و شوربختانه به دلیل علاقه فرهنگی چندین قرنی مردم به سیستم پادشاهی و نبود مخالفی قابل توجه، آینده خوبی در انتظار مردم این کشور فقیر دیده نمی‌شود.


۹. معمر قذافی- لیبی

بیرحم‌ترین و ترسناکترین دیکتاتورهای آفریقا

در سال ۱۹۶۸، سرهنگ معمر قذافی در یک کودتای بدون خونریزی، شاه ادریس که به شدت از اعتبار و محبوبیتش در کشور کاسته شده بود را خلع کرده و پیروزی خود را پیروزی آزادی، سوسیالیسم و اتحاد نامید. ۴۳ سال بعد، لیبیایی‌ها مرگ قذافی را بدست شورشیان جشن گرفته و آن را عصری جدید از دموکراسی در این کشور آفریقایی دانستند.

سیستم پادشاهی کوتاه عمر لیبی با مجمعی از انقلابیون جایگزین شد، اما در واقع یک تمامیت‌خواه جانشین دیکتاتوری دیگر شد و قذاقی شروع به از بین بردن زیرساخت‌های دموکراسی در کشور کرد. قذاقی که در آن دوران از لقب سوسیالیستی «برادر رهبر» برای خود استفاده می‌کرد اعلام دولت جمهوری کرد، اما در طول سال‌های ابتدایی حکومتش پارلمان را منحل کرده و با ممنوع کردن احزاب سیاسی، تمام شکل‌های آزادی سیاسی را از بین برده و قدرت حکومت را دراختیار عده بسیار قلیلی قرار داد که عمدتاً اعضای خانواده او بودند.

رفتار‌های ضد بیگانه قذافی و کاریزمای سیاسی او باعث شد که فساد و جاودانگی حکومت او نادیده گرفته شود. در اواسط دهه ۷۰، اولین چاپ از کتاب مشهور قذافی با عنوان «کتاب سبز» منتشر شد که در آن از راه‌حل‌های سیاسی منحصربفرد برادر رهبر برای مقابله با شیاطین غربی سرمایه‌دار و دموکراسی سخن گفته شده بود.

پرچم کشور به رنگ سبز مطلق درآمد تا ایدئولوژی قذافی را جلوه‌گر باشد و بدین ترتیب قذافی نیز به یکی دیگر از دیکتاتور‌های آفریقایی تبدیل شد که خود را پادشاه این قاره می‌نامید. او در سفرهایش همواره از محافظان زن آمازونی استفاده می‌کرد، دسته‌ای که سوگند یاد کرده بودن مجرد بمانند، اما پس از سقوط قذافی برخی از آن‌ها اعتراف کردند که توسط وی مورد تجاوز قرار گرفته‌اند. بدین ترتیب وی خیلی زود لقب «سگ دیوانه خاورمیانه» را به خود گرفت.


۸. رابرت موگابه- زیمبابوه

بیرحم‌ترین و ترسناکترین دیکتاتورهای آفریقا

در طول دهه ۱۹۷۰، رابرت موگابه به عنوان یک قهرمان انقلابی که رودزیای آن زمان را از دست اقلیتی سفید رهایی بخشیده و کشور جدید و مستقل زیمبابوه را تاسیس کرد می‌شناختند. ۳۰ سال بعد او در حالی که پیرترین رهبر جهان بود همچنان به قدرت چسبیده بود و در حالی که در داخل به عنوان یک دیکتاتور بیرحم شناخته می‌شد و اقتصاد کشورش را به کلی ویران کرده بود از قدرت کنار رفت.

اگر چه او پس از ساقط کردن دولت سفید پوست یان اسمیت به عنوان یک قهرمان شناخته می‌شد، اما بین شیوه حکومت این دو شباهت‌های بسیاری دیده می‌شد. هر دو از پلیس مخفی برای یافتن و نابود کردن افراد مخالف استفاده می‌کردند. هر دو آن‌ها از کمپین‌های بیرحمانه نژادی برای کاهش حقوق یک گروه قومی استفاده کرده و هر دو نیز رفته رفته راه را بر دموکراسی واقعی که در کشور وجود داشت بستند.

در سال ۲۰۱۵، موگابه تولد ۹۱ سالگی خود را جشن گرفت در حالی که امید به زندگی در کشورش تنها ۵۸ سال بود. او در یک جشن بزرگ بی‌سابقه در قاره آفریقا بیش از ۵۷۵ میلیون دلار هزینه کرد. در اواخر دوران زمامداری موگابه، تورم در زیمبابوه به جایی رسیده بود که یکصد تریلیون دلار زیمبابوه معادل یک پوند انگلیس شده بود.


۷. احمد سیکو توره- گینه

بیرحم‌ترین و ترسناکترین دیکتاتورهای آفریقا

در سال ۱۹۵۸، شارل دوگل به مستعمره‌های فرانسه در آفریقا اجازه رفراندوم ماندن یا خارج شدن از حاکمیت این کشور را داد. ۱۵ مستعمره و منطقه تحت‌الحمایه فرانسه از ۱۶ منطقه موجود به حفظ شرایط موجود رأی دادند و گینه تنها کشوری بود که ترجیح داد تحت‌الحمایه فرانسه باقی نماند. احمد سیکو توره، یک دیکتاتور گینه‌ای بود که تمایلات کمونیستی نزدیک به لنین و مارکس داشت و سهم زیادی در نتیجه رفراندوم نماندن در سایه فرانسه داشت.

برخلاف دیگر کشور‌های آفریقایی که تحت‌الحمایه فرانسه بودند، ۹۵ درصد از مردم گینه به استقلال کشورشان رأی داده و ۴ روز بعد گینه اعلام استقلال کرد. در حالی که توره ادعا می‌کرد گینه را به سمت دموکراسی خواهد برد نتیجه حکومت او کاملاً برعکس بود. رییس جمهور حزب خود را تنها حزب قانونی کشور اعلام کرده و برای ۲۴ سال آینده وی رهبر بلامنازع کشور بود.

او به لطف سیاست‌های مارکسیستی‌اش در سال ۱۹۶۱ جایزه صلح لنین را دریافت کرد، اما واکنش‌های او نسبت به مخالفانش هر چیزی غیر از صلح‌آمیز بود. او در پایتخت، کوناکری، یک مرکز معروف به نام کمپ بویرو ساخت که از آن برای روش اعدام موثر، اما بدون خونریزی خود مشهور به «رژیم سیاه» استفاده می‌کرد. در واقع قربانیان در این روش به طور کامل از خوردن و نوشیدن محروم شده تا می‌مردند. به طور کلی بیش از ۵.۰۰۰ نفر وارد این کمپ شده و به استقبال مرگ رفتند در حالی که تعداد قربانیان توره بیش از ۱۰ برابر این رقم عنوان شده است.


۶. سانی آباچا- نیجریه

بیرحم‌ترین و ترسناکترین دیکتاتورهای آفریقا

اولین سرباز نیجریه‌ای که بدون جهش‌های نجومی درجه‌ای به مقام ژنرالی رسید، سانی آباچا در سال ۱۹۹۳ و پس از رهبری یک کودتای نظامی علیه ارنست شونکان، قدرت را در نیجریه بدست گرفت. ۱۱ ماه بعد رییس جدید دولت اعلام کرد که هیچ دادگاهی حق و صلاحیت متهم کردن دولتش را ندارد و بعد از آن نیز قانون جدیدی اعمال شد که به دولت او اجازه می‌داد تا هر کسی را بدون دادگاه تا ۳ ماه بازداشت کند.

در طی دوران حاکمیت آباچا رشد اقتصادی نیجریه بی‌سابقه بود و نرخ تبادلات خارجی کشور در عرض تنها سه سال نزدیک به ۲۰ برابر شد. با توجه به وفور نفت به عنوان مهم‌ترین دارایی کشور که بشکه‌ای ۱۵ دلار به فروش می‌رسید، آباچا نیجریه را به یکی از ثروتمندترین و مرفه‌ترین کشور‌های آفریقا تبدیل کرد. اما این رونق اقتصادی با هزینه‌ای سنگین محقق شده بود. کمپانی‌های نفتی دلتای نیجر را بدون توجه به عواقب زیست محیطی آن غارت کردند و آباچه به ارتکاب نسل‌کشی مردمان بومی اوگونی متهم شد.

او که بشدت پارانویایی شده بود انتشار هرگونه اطلاعات در مورد شخص خود را ممنوع کرده و بخش زیادی از روز را به استراحت و خوشگذرانی می‌گذراند. علیرغم کشتار‌های وسیع نیرو‌های آباچه و قول‌های همیشگی او برای بازگرداندن دموکراسی به کشور، تنها یک راه‌حل وجود داشت و آن مرگ رییس بود. تنها چند ماه قبل از انتخابات، آباچه در اثر یک سکته قلبی ادعایی درگذشت هر چند بسیاری مرگ او را نتیجه یک ترور حساب شده با استفاده از سیب مسموم توسط یک روسپی می‌دانستند.

بعد‌ها مشخص شد که او و خانواده‌اش بیش از ۵ میلیارد دلار از سرمایه کشور را برای خود پس‌انداز کرده‌اند.


۵. چارلز تیلور- لیبریا

بیرحم‌ترین و ترسناکترین دیکتاتورهای آفریقا

تاریخ لیبریا هیچ شباهتی به تاریخ دیگر کشور‌های آفریقایی ندارد. اولین و قدیمی‌ترین جمهوری در آفریقا، در ابتدا به عنوان کشوری تاسیس شد که ساکنان آن را برده‌های آزاد شده آمریکایی تشکیل می‌دادند که در سال ۱۸۴۷ اعلام خودمختاری کرد و هیچگاه تحت تسلط کشور‌های استعمارگر اروپایی قرار نگرفت.

اما با این تاریخ پر از استقلال نیز لیبریا نتوانست از به قدرت رسیدن یک دیکتاتور جلوگیری کند. در سال ۱۹۸۵ و پس از فرار از زندان پلی موث کانتی که به خاطر اختلاس میلیون‌ها دلار سرمایه دولتی در آن زندانی شده بود، چارلز تیلور به لیبی گریخت. تحت حمایت معمر قذافی، تیلور با روش‌های جنگ چریکی آشنا شده و پس از بازگشت به آفریقا، آموزش‌های خود را در قالب جبه ملی میهن‌پرستانه لیبی به مرحله عمل درآورد.

او در درون خاک کشور همسایه، ساحل عاج، تیلور و شبه نظامیان مورد حمایت قذافی حکومت سباستین دو در لیبریا را ساقط کرده و کشور وارد یک جنگ داخلی هولناک و خونین شد. این درگیری با رسیدن تیلور به ریاست جمهوری پایان یافت. همانند دیگر انتخابات آفریقایی گفته شد که این پیروزی عادلانه و دموکراتیک بوده، اما تیلور تهدید کرده بود که اگر برنده اعلام نشود بار دیگر کشور را به جنگ داخلی خواهد کشاند.

ریاست جمهوری تیلور بدین معنا بود جنگ داخلی که جان ۲۰۰.۰۰۰ نفر را گرفته بود به پایان رسیده و می‌توان به آینده امیدوار بود. اما جنگ باعث شده بود که لیبریا تحت تحریم‌های تسلیحاتی قرار گیرد و بدین ترتیب بود که تیلور برای بدست آوردن سلاح از طریق گروه‌های شورشی مستقر در سیرالئون دست به فروش الماس خونین بزند. به سرعت جنگ داخلی دومی مرگبارتر از قبلی درگرفت و تیلور که به نیجریه گریخته بود در سال ۲۰۰۶ دستگیر شده و به جنایت علیه بشریت متهم شد که در نهایت با حکم ۵۰ سال زندان به جرم قتل، بردگی جنسی و استفاده از کودک سربازان مواجه گردید.


۴. ژان بدال بوکاسا- جمهوری آفریقای مرکزی

بیرحم‌ترین و ترسناکترین دیکتاتورهای آفریقا

بعد از این که پدرش زیر شکنجه به خاطر شورش علیه یک شرکت فرانسوی کشته شد و مادرش که به همین دلیل دست به خودکشی زد، بوکاسا در سن ۶ سالگی یتیم شد. در نیم قرن بعد او از یک یتیم به امپراطوری قدرتمند تبدیل شد که دوران حکومتش جان هزاران نفر را گرفت. او به عنوان یک سرباز که بالاترین مدال نظامی فرانسه را دریافت کرده بود، بوکاسا به شکل‌گیری ارتش کشور تازه تشکیل شده جمهوری آفریقای مرکزی ک مک کرده و از قدرت خود برای ساقط کردن دولت رییس جمهور داکو در یک کودتای نظامی در سال ۱۹۶۵ استفاده کرد.

او نیز قول‌های زیادی به مردم داد، اما هیچ کدام را عملی نکرد و در مقابل از جایگاه خود برای یک زندگی تجمل‌گرایانه به قیمت فقیرتر شدن مردمش استفاده کرد. اگر چه بوکاسا در ماه‌های حکومتش تغییرات مثبتی را در کشور ایجاد کرد-مانند ممنوعیت ختنه دختران و چندهمسری و ایجاد شبکه حمل و نقل عمومی-، اما حس خودشیدایی دیکتاتورمآبانه او خیلی زود بلای جان مردم شد.

او در سال ۱۹۷۲ با اعلام اینکه رییس جمهور مادام‌العمر کشور خواهد بود امید به دموکراسی در کشور را به طور کلی از بین برد. او برای این که همچنان حمایت معمر قذافی را داشته باشد برای مدت کوتاهی به اسلام گروید، اما مدت کوتاهی بعد خود را یک مسیحی کاتولیک دانسته و بعد‌ها امپراطور آفریقای مرکزی نامید. او که علاقه زیادی به ناپلئون داشت مراسم بزرگی برای خود به عنوان امپراطور بوکاسا اول ترتیب داد که بیش از ۲۰ میلیون دلار هزینه داشته و در نهایت ورشکستگی کشور را در پی داشت.

در سال ۱۹۷۹ بیش از ۱۰۰ کودک تنها به دلیل اعتراض به قانون جدیدی که دانش‌آموزان دبیرستانی را ملزم می‌ساخت لباس‌های مدرسه خود را صرفاً از کارخانه‌ای متعلق به همسر بوکاسا بخرند قتل‌عام شدند. در نهایت یک کودتای طراحی شده توسط فرانسوی‌ها به حکومت امپراطور بوکاسا پایان داد، اما بوکاسا در سال ۱۹۹۳ بخشیده شده و از زندان آزاد گردید. او بعد‌ها از ملاقات مخفی خود با پاپ سخن گفته و خود را سیزدهمین حواری نامید تا اینکه در سال ۱۹۹۶ به مرگ طبیعی درگذشت.


۳. موبوتو سسو سکو- جمهوری دموکراتیک

کنگو

بیرحم‌ترین و ترسناکترین دیکتاتورهای آفریقا

از بسیاری جهات، موبوتو سسو سکو نماد واقعی یک دیکتاتور آفریقایی بود. او در تظاهر به دموکراسی خواهی کنترل کشور را بدست گرفته و آن را به یک دیکتاتوری تک‌حزبی تبدیل کرد. دولت او از پارتی‌بازی و فساد رنج برده و جنایات بسیاری در حق مردم کشور روا داشت. سکو که به شدت به شارل دوگل و نیکولو ماکیاولی علاقه داشت در سال‌های پس از استقلال کنگو در سال ۱۹۶۰ با کودتا‌های متعددی روبرو شد.

پنج سال پس از خلع اولین رهبر قانونی کشور، پاتریس لومومبا، سکو کنترل کامل کشور را در دست گرفته و اعلام وضعیت اضطراری کرده و اعلام کرد که در زمان مناسب دموکراسی را در کشور برقرار خواهد ساخت. اما وی با از بین بردن جایگاه نخست وزیری و سپس منحل کردن پارلمان، حزب خود را تنها حزب قانونی کشور اعلام کرد. وی در ادامه اسم کشور را به زئیر تغییر داده، پوشیدن لباس‌های به سبک غربی را ممنوع و نامگذاری کودکان با نام‌های غربی را غیرقانونی اعلام کرد.

سکو بعد از مدتی لقب «موبوتو سسه سکو انکوکو انگبوندو وا زا بانگا» را برای خود انتخاب کرد که به معنای جنگجوی قدرتمندی بود که به خاطر اراده بالا و شکست ناپذیرش همیشه پیروز شده و از فتحی به فتحی دیگر نائل شده و از خود آتش به جای می‌گذارد. او بردن هر اسمی غیر از اسم خود را در رسانه‌های کشور ممنوع کرده و اخبار شبانگاهی با تصویری خداگونه از او که از دل ابر‌ها بیرون می‌آمد آغاز می‌شد. مخالفان او در روز روشن به دار آویخته می‌شدند و بودجه کشور حیف و میل می‌شد. در نهایت حکومت موبوتو در اثر حمله نیرو‌های رواندایی ساقط شد و اگر چه نام آن به جمهوری دموکراتیک کنگو تغییر کرد، اما تغییری در شرایط کشور ایجاد نشده و جنگ داخلی جان ۶ میلیون نفر را گرفت.


۲. فرانسیسکو ماکیاس انگوما- گینه استوایی

بیرحم‌ترین و ترسناکترین دیکتاتورهای آفریقا

امروزه تئودور اوبیانگ انگوما یکی از ترسناک‌‎ترین دیکتاتور‌های جهان به شمار می‌آید، رهبر تمامیت‌خواهی با عطش بی‌پایان به قدرت که بیش از ۳۶ سال به طول انجامید. اما شرارت و بیرحمی او در مقایسه با عمویش، ماکیاس انگوما، چیزی نیست. به عنوان یکی از تنها دو سرزمین تحت کنترل اسپانیا در آفریقا، گینه استوایی با استقلال از مادرید به شکوفایی رسید، اما ماکیاس به عنوان اولین رییس جمهور این کشور شرایط را تغییر داد.

او قوانین را تغییر داده و مخالفان را به مرگ تهدید می‌کرد به نحوی که یک بی‌احترامی ساده نسبت به وی می‌توانست تا ۳۰ سال زندان را در پی داشته باشد. او به شدت از افراد باسواد می‌ترسید و به همین دلیل هر کسی که روشنفکر نامیده می‌شد را در کشور به قتل رسانده و استفاده از عنوان «روشنفکر» را ممنوع کرد. مردم کشور در واقع در نتیجه پارانویای ماکیاس نسبت به جهان خارج در زندان به سر می‌بردند. تنها جاده‌ای که به سمت خارج از کشور می‌رفت مین‌گذاری شده و قایق‌هایی که از خلیج گینه عبور می‌کردند کاملاً خالی شد و تفتیش می‌شدند.

مردم کشور چاره‌ای جز رعایت ایده‌آل‌های ماکیاس را نداشتند. با ممنوع شدن دارو‌های غربی در کشور، مرگ و میر افزایش یافت و نام‌ها و فرهنگ اسپانیایی مردم به زور آفریقای شد، حتی اسم افراد. با از بین رفتن یا اخراج افراد تحصیلکرده کشور، ماکیاس خود را «استاد بزرگ آموزش، علم و فرهنگ» نامید و تحت «معجزه ملی» او، کشورش هیچ برنامه‌ای برای توسعه یا سیستم یکپارچه و منظمی برای بودجه‌بندی نداشت.

هیچ بانک مرکزی در کشور نبوده و رییس سابق بانک مرکزی نیز اعدام شد. تمام خزانه کشور از چندین ساک پر از پول، سفته و چک تشکیل شده بود که زیر تختخواب ماکیاس در روستای زادگاهش، مونگومو، قرار داشت. زمامداری او آنقدر مضحک بود که در یک روز کریسمس، تمامی مخالفان سیاسی ماکیاس توسط سربازان دستیگر شده و بعد از پوشاندن لباس بابانوئل و در حالی که ترانه خاصی خوانده می‌شد در ورزشگاه فوتبال شهر اعدام شدند. در نهایت برادرزاده‌اش، اوبیانگ او را از حکومت خلع کرد، هر چند ماکیاس تا آن زمان یک سوم از مردم کشورش را کشته یا تبعید کرده بود.


۱. عیدی امین- اوگاندا

بیرحم‌ترین و ترسناکترین دیکتاتورهای آفریقا

اگر چه بسیاری از شخصیت‌هایی که در این فهرست به آن‌‎ها اشاره شد ممکن است ناشناخته باشند، اما همه اسم عیدی امین را شنیده‌ایم. به عنوان یکی از ترسناک‌ترین و بیرحم‌ترین چهره‌های قرن بیستم، قصاب اوگاندا چیزی فراتر از یک دیکتاتور معمولی بود که تمامی دیکتاتور‌های تاریخ را شرمنده خود می‌کرد. او مردی قد بلند و چاق با ظاهری ترسناک بود که قبلاً قهرمان بوکس سنگین وزن بوده و پس از ورود به ارتش در دوران استعمار بریتانیا از قدرت خود برای ساقط کردن میلتون ابوته استفاده کرد.

او این کار را بیشتر به خاطر امنیت شخصی خود انجام داد، زیرا ابوته برای پاکسازی در ارتش که شامل حال او نیز می‌شد آماده می‌شد. او خود را پدری جلوه می‌داد که می‌توانست ملت اوگاندا را از تاریکی نجات دهد، اما حضور او بیش از پش اوگاندا را در ظلمت فرو برد. برخلاف وعده اولیه‌اش برای انتخابات آزاد، اولین و تنها اولویت او تحکیم قدرت خود بود. او این کار را با پاکسازی تمام طرفداران ابوته، و به طور ویژه قبایل لانگی و آچولی آغاز کرد.

تیم مرگ امین بدون این که روشی برای شناسایی مخالفان داشته باشند هر کسی که اسم او با حرف «اُ» شروع می‌شد را قتل عام می‌کردند، زیرا این حرف در لهجه دو قبیله مذکور رایج بود. نیرو‌های امین روش‌های خلاقانه‌ای نیز برای کشتار داشتند. آن‌ها گردان‌های کاملی از سربازان آچولی و لانگی را وادار به رژه رفتن کرده و سپس با تانک از روی آن‌ها رد می‌شدند. گاهی نیز تنها یک نارنجک دستی به درون اتاقی پر از زندانیان انداخته می‌شد.

برای صرفه‌جویی در مصرف گلوله، روش مورد علاقه امین برای اعدام افراد این بود که آن‌ها را وادار با مبارزه با چکش با یکدیگر نمایند و چکش بازنده به فرد دیگری داده می‌شد تا در نهایت تنها یک نفر باقی می‌ماند. به دلیل انباشته شدن جنازه پشت سد آبی-برقی روی رودخانه ویکتوریا توربین‌ها از کار افتاده و خاموشی کشور را فرا گرفت.

امین اصرار داشت که با لقب رسمی‌اش خطاب شود: «عالیجناب، رییس جمهور مادام‌العمر، فیلد مارشال الحاجی دکتر عیدی امین دادا، خداوندگار تمام جانوران روی زمین و ماهی‌های دریا و فاتح امپراطوری آفریقا به طور کلی و اوگاندا به طور اخص»، اما همه او را به عنوان «آخرین پادشاه اسکاتلند» می‌شناختند. او سر‌های بریده شده رقبایش را در اتاق گیاهشناسی‌اش نگه می‌داشت، از جمله نامزد نگون‌بخت همسر پنجمش. جنازه همسر دومش بعد از یک تلاش نافرجام برای سقط جنین مثله شده و برعکس به هم دوخته شد تا دیگر خیانت نکند!

همچنین شایعاتی در مورد آدمخواری امین وجود داشت. او در سال ۱۹۷۲ اعلام کرد که خداوند به او گفت که تمام آسیایی‌ها را از آفریقا اخراج کند. این اقدام باعث ورشکستگی اقتصادی کشور شد. بعد از مدتی او تصمیم گرفت به تانزانیا حمله کند و اگر چه پس از عبور ۳ هزار سرباز اوگاندایی از مرز و کشتار و تجاوز فراوان اعلام پیروزی کرد، اما یک سال بعد نیرو‌های تانزانیا حکومت او را ساقط کردند.

امین ابتدا به لیبی تبعید شد، اما حتی قذافی هم تحمل او را نداشت و او را به عربستان فرستاد. امین در سال ۲۰۰۳ به کما رفته و دیگر بازنگشت. گفته می‌شود که در دوران زمامداری او بیش از ۳۰۰.۰۰۰ نفر از مردم اوگاندا کشته شدند.


عجیب و غریب‌ترین پول‌های دنیا!

 تا امروز سکه‌ها و اسکناس‌های زیادی در کشور‌های مختلف چاپ شده‌اند که هر کدام برای خودشان داستانی داشتند. در این بین، ماجرای بعضی‌هایشان، خیلی متفاوت با بقیه است به حدی که شاید باورکردن‌شان سخت باشد. سکه‌ها و اسکناس‌هایی که برای مبادله مالی مورد استفاده قرار می‌گیرند و شاید فقط یک کاغذ معمولی باشند، اما ریشه در یک ماجرای جالب و گاهی هم عجیب دارند. بیایید در ادامه با عجیب‌ترین آن‌ها بیشتر آشنا شویم. پول‌هایی که بعضی از مردم کشور‌هایی که از آن‌ها استفاده می‌کنند هم از پشت پرده‌شان خبر ندارند!


زامبیا چه ربطی دارد به استرالیا؟
 
عجیب و غریب‌ترین پول‌های دنیا!


المپیک سال ۲۰۰۰ میلادی در استرالیا برگزار شد، اما معلوم نیست چرا مردم زامبیای آفریقا این‌قدر ذوق‌زده شدند که به خاطر آن سکه ضرب کردند! آن هم سکه‌هایی که شکل معمولی همه پول‌های دنیا را نداشت. سکه نقره «۵هزار کواچایی» زامبیا ترکیبی از نقشه دو کشور بود که به هم چسبیده بودند. البته استرالیا در واقعیت ۱۰ برابر زامبیا وسعت دارد، اما روی سکه‌های دو کشور با هم فرقی ندارند. این سکه‌ها کمی هم از حد معمول بزرگ‌تر بودند؛ چیزی حدود ۵ سانتی‌متر! هیچ فردی نمی‌داند که چرا مسئولان مالی زامبیا چنین تصمیمی گرفتند و البته آن‌ها هم هیچ‌گاه در این باره اظهار نظری نکرده‌اند!


عکس ستاره منچستریونایتد روی پول!
 
عجیب و غریب‌ترین پول‌های دنیا!


اسکناس پنج پوندی ایرلند تصویر عجیبی دارد. تصویر یک اسطوره که نه شاعر است نه سیاستمدار و نه مخترع و مکتشف. مردم ایرلند روی پول‌های پنج پوندی‌شان تصویر ستاره فوتبال منچستریونایتد و اهل ایرلند شمالی یعنی «جورج بست» را دارند. ستاره‌ای که زندگی پرحاشیه او و اعتیادش به الکل در نهایت کار دستش داد. با این حال مردم ایرلند او را دوست داشتند؛ آن‌قدر که تصویرش را روی اسکناس خودشان زده‌اند.


یک پول ۱۶ در ۱۶!
 
عجیب و غریب‌ترین پول‌های دنیا!


تا جایی که همه یادشان هست، اسکناس توی دنیا مستطیلی بوده. حالا شاید ابعادشان با هم فرق می‌کرد، اما اسکناس در همه دنیا با شکل و شمایل مستطیلی‌اش شناخته می‌شد، ولی تایلندی‌ها نشان دادند که می‌شود خیلی راحت همه قواعد را کنار زد. آن‌ها در سال ۱۹۸۷ میلادی به مناسبت تولد شصت‌سالگی «شاه راما» سری ویژه‌ای از اسکناس‌های ۶۰ باتی را روانه بازار کردند که شکل خاصی داشت. اسکناس‌های تایلندی‌ها مربع بود. یک مربع ۱۶ در ۱۶ سانتی‌متری که به نام یکی از بزرگ‌ترین اسکناس‌های دنیا هم در گینس ثبت شد!


پول برای معامله با فضایی‌ها!
 
عجیب و غریب‌ترین پول‌های دنیا!


فکرش را کرده‌اید که اگر روزی آدم‌فضایی‌ها روی زمین بیایند و با خودشان بار و بنه برای فروش داشته باشند؛ آن وقت باید چطور با آن‌ها وارد معامله بشویم؟ شما شاید به این جای کار فکر نکرده باشید، ولی هستند دانشمندانی که از مدت‌ها پیش به فکر این لحظه ناب بوده‌اند. آن‌ها در واقع سکه‌هایی طراحی کرده‌اند که وقتی آدم‌فضایی‌ها پایشان به زمین باز شد، بتوانند به آسانی با آن‌ها وارد معامله شوند. هر کدامشان هم آلیاژ خاصی دارند و ارزش متفاوتی!


این دیگر عکس کیست؟
 
عجیب و غریب‌ترین پول‌های دنیا!


در سال ۲۰۱۲، دولت استرالیا برای طراحی اسکناس‌های جدید این کشور کلی پول خرج کرد ولی اصلا فکر نمی‌کردند که مردم تصویر شاعری را که روی اسکناس‌ها نقش بسته، نشناسند. آن‌ها تصویر «ماری گیلمور» شاعر استرالیایی را روی اسکناس‌ها آورده بودند، غافل از این که مردم اصلاً نمی‌دانستند، او چه کسی است. چه سر و صدا‌ها که سر این ماجرا بلند نشد!


یک، جلوش بی‌نهایت صفر!
 
عجیب و غریب‌ترین پول‌های دنیا!


مجارستان پیش از جنگ‌جهانی دوم واحد پولی داشت به اسم «پنگو» که جنگ بلای ناجوری سرش آورد. «پنگو» گرفتار تورم عجیبی شد طوری که در سال ۱۹۴۶ میلادی، اسکناس‌های ۱۰۰ میلیون میلیاردی پنگو چاپ شد. می‌دانید چه رقمی می‌شد؟ ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰.


پولی که بوی ماده مخدر‌ می‌دهد!
 
عجیب و غریب‌ترین پول‌های دنیا!


آفریقایی‌ها هم برای خودشان داستانی دارند در ضرب سکه. در سال ۲۰۱۰ کشور بنین در غرب قاره آفریقا شروع به ضرب سکه‌هایی کرد که آوازه آن خیلی زود در دنیا پیچید و باعث اعتراض همگانی شد. این سکه‌ها که از نقره و نیکل درست شده بودند، دارای مقداری گیاه ماری‌جوانا هم بودند که با ظرافت رویشان چسبانده شده بود. با دست کشیدن روی این سکه‌ها بوی ماری‌جوانا بلند می‌شد. البته آن‌ها سکه کاج و افرا و ... هم زده بودند.


عکس یک نویسنده روی پول!
 
عجیب و غریب‌ترین پول‌های دنیا!


«بهانه‌ای برای تجلیل و ادای احترام به شخصیتی که نام کشور زادگاهش کلمبیا را در جهان سربلند و از نیمه قرن بیستم در سراسر جهان طنین‌انداز کرد.» فکر می‌کنید رئیس بانک مرکزی کلمبیا درباره چه کسی این‌طور با احترام یاد می‌کند؟ اصلاً چه کسی می‌تواند کلمبیا را به همه دنیا معرفی کند؟ به طور حتم کسی غیر از آقای نویسنده از عهده این کار برنمی‌آمد. گابریل گارسیا مارکز‍! او برای مردم کشورش یک اسطوره است؛ آن قدر که حالا تصویرش را روی اسکناس‌های ۵۰ هزار پزویی آورده و به طور رسمی وارد چرخه مالی کلمبیا کرده‌اند. این اسکناس که به رنگ بنفش روشن طراحی و چاپ شده، ارزشی برابر ۱۷ دلار و ۴۰ سنت آمریکا دارد. حالا گابریل در کلمبیا همه جا هست. روی سکه و اسکناس و در دست همه مردم کلمبیا.


معامله با یک تکه شهاب‌سنگ!
 
عجیب و غریب‌ترین پول‌های دنیا!


در سال ۲۰۱۲، جمهوری فیجی سکه‌های عجیب و غریبی را ضرب کرد که البته برای استفاده در زندگی روزمره نبود، اما برای خودشان اعتباری داشتند. این سکه‌ها که ۹۹۹ عدد بیشتر نبودند، قطعه‌هایی از شهاب‌سنگ‌های معروف دنیا را با خودشان داشتند. مثلاً تعدادی از شهاب‌سنگی که در سال ۲۰۰۲ میلادی بین مرز آلمان و اتریش به زمین خورده بود یا آن شهاب‌سنگی که در دهه ۱۸۳۰ به فرانسه رسیده بود.


عددی عجیب به جای تصویری عجیب!
 
عجیب و غریب‌ترین پول‌های دنیا!


این پول تصویر عجیبی ندارد بلکه عددی که رویش چاپ شده، شوکه کننده است. در ژانویه سال ۲۰۰۹ زیمبابوه شروع به چاپ اسکناس‌های ۱۰۰ تریلیونی کرد؛ ۱۰۰ میلیارد با سه تا صفر جلوی آن. در آن زمان میزان تورم در این کشور بسیار بالا و دولت ناگزیر بود برای سر و سامان دادن به اوضاع اقتصادی این اسکناس‌ها را وارد بازار کند. چون نرخ تورم زیمبابوه به ۲۳۱ میلیون درصد رسیده بود.


توزیع پولی پانچ شده در بین مردم!
 
عجیب و غریب‌ترین پول‌های دنیا!


در سال ۱۹۹۷ مردم کشور آفریقایی «زئیر» یا همان جمهوری «کنگو»‌ی امروزی بسیار خوشحال شدند رژیم «موبوتو»، دیکتاتور بزرگ برکنار شد و مردم می‌خواستند که جمهوری را در کشور تجربه کنند. همه چیز خوب پیش رفت غیر از مسئله اسکناس‌های جدید. دولت برای چاپ اسکناس‌های جدید آهی در بساط نداشت برای همین تصمیم گرفت که از اسکناس‌های ۲۰ هزاری قدیمی زئیر استفاده کند. آن‌ها برای این که مردم تصویر دیکتاتور را دیگر نبینند، صورت او را پانچ کردند.


اژد‌ها وارد می‌شد!
 
عجیب و غریب‌ترین پول‌های دنیا!


در سال ۱۹۳۵ میلادی، هنگ‌کنگی‌ها با کلی شوق و ذوق دلار‌های خودشان را وارد بازار کشور کردند، اما هنوز مدت زیادی از این ماجرا نگذشته بود که جنگ جهانی دوم شروع شد و ژاپنی‌ها به سمت هنگ‌کنگ یورش بردند. تکلیف معلوم بود. چشم‌بادامی‌ها دلار‌های هنگ‌کنگی را کنار گذاشتند و ین‌های خودشان را به چرخه آوردند، آن هم با تصویری عجیب. اژد‌هایی دو سر که نشان آن‌ها بود. جنگ تمام شد و ژاپنی‌ها زود از کشور کوچک آسیایی بیرون رفتند، اما هنوز اسکناس‌های ۱۰ ینی ژاپنی‌ها با همان ارزش سابق در هنگ‌کنگ خریدار دارند. هر چند خیلی‌ها از این تصویر اژد‌های دو سر که می‌خواهد مردم را قورت بدهد، ناراضی اند، اما بعضی‌ها هم طرفدارش هستند!


پول‌های عصر حجری!
 
عجیب و غریب‌ترین پول‌های دنیا!

باورتان می‌شود هنوز مردمی هستند که از پول سنگی برای داد و ستد استفاده می‌کنند؟ «جزایر سلیمان» جای عجیبی است. هنوز کلی جای ناشناخته دارد و کلی مردم به دور از تمدن. در این جزایر مردم هنوز از پول‌های سنگی استفاده می‌کنند؛ البته نه به اندازه سنگریزه. پول مردم جزایر سلیمان گاهی قطعه‌سنگی با قطر یک متر است که مردم آن را از دل دریا استخراج می‌کنند. این سنگ‌های خاص که در میان آن‌ها سوراخی تعبیه شده، ارزش زیادی دارد. این پول‌های سنگی که به زبان محلی‌ها به «رای» معروف است، در زمان جنگ جهانی دوم برای ژاپنی‌ها کلی سود داشت. آن‌ها این سنگ‌ها را از مردم بومی می‌گرفتند و به عنوان لنگر استفاده می‌کردند یا در کار‌های ساختمانی به کار می‌بردند. غافل از این که مردم بومی جزایر، جانشان به این سنگ‌ها بسته است.