••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

پنج ابرقدرت حاکم بر جهان در سال ۲۰۵۰ میلادی

 برگزیت، ویروس کرونا و تعرفه‌های تجاری ممکن است باعث ایجاد مشکلات اقتصادی شوند، ولی پیش‌بینی می‌شود که در چند دهه آینده اقتصاد جهانی حتی با وجود این مشکلات به سرعت رشد کند. تخمین کارشناسان این است که بازار‌های جهانی تا سال ۲۰۵۰ دو برابر می‌شود، در حالی که طبق پیش‌بینی سازمان ملل متحد، جمعیت جهان در همین بازه ۲۶ درصد بیشتر رشد نخواهد کرد.

این رشد اقتصادی باعث تغییرات بسیاری خواهد شد. پیش‌بینی آنکه این تغییرات دقیقاً چه خواهد بود آسان نیست، اما بسیاری از اقتصاددانان در یک مورد هم نظرند: اینکه بازار‌های در حال رشد امروز، ابرقدرت‌های اقتصادی فردا خواهند بود.

شرکت خدمات حرفه‌ای بین‌الملل (PwC) در گزارشی با عنوان «جهان در سال ۲۰۵۰» پیش‌بینی کرده در سی سال آینده شش کشور از هفت اقتصاد بزرگ جهان اقتصاد‌های نوظهور امروز باشند. در مقابل، قدرت‌های اقتصادی امروز به رتبه‌های پایین‌تر خواهند رفت: آمریکا از رتبه ۲ به ۳، ژاپن از رتبه ۴ به ۸ و آلمان از رتبه ۵ به ۹. براساس این گزارش، طی سه دهه آینده حتی اقتصاد‌های نسبتاً کوچکتری مانند ویتنام، فیلیپین و نیجریه نیز جهشی قابل ملاحظه در رده بندی اقتصاد‌ها خواهند داشت.

ما با ساکنان پنج کشوری که پتانسیل بالای رشد دارند صحبت کردیم که بفهمیم آن‌ها چگونه با این تغییرات سریع کنار می‌آیند، زندگی در این مناطق چه مزایایی برایشان دارد، و به مرور که اقتصاد کشورشان رشد می‌کند با چه مشکلاتی روبرو میشوند.

چین

اگر مبنای محاسبه برابری قدرت خرید (PPP) باشد که تفاوت سطح قیمت در کشور‌های مختلف را در نظر می‌گیرد، چین هم اکنون بزرگترین اقتصاد جهان است. در چند دهه گذشته، قاره آسیا غول اقتصادی کم نداشته، اما اقتصاددانان بر این باورند که این تازه اول کار است.

پنج ابر قدرت حاکم بر جهان در سال ۲۰۵۰ میلادیشانگهای یکی از پرجمعیت‌ترین شهرهای چین و یکی از بزرگترین بنادر جهان است

شهروندان چین زیرورو شدن اقتصاد را جلوی چشم‌شان می‌بینند. روان کول، نویسنده مجموعه کتاب‌های «چینی در یک دقیقه» می‌گوید: «خانه من در پارک صنعتی سوژو طی چند سال گذشته پر از مرکز خرید پر زرق و برق و پارک و رستوران و ترافیک شده. در حالیکه پانزده سال پیش که من برای اولین بار به چین آمدم، تمام این منطقه باتلاق و زمین کشاورزی بود. همه جای چین داستان همین است. کل کشور در حال تغییر است.»

این تغییرات باعث جذب کارآفرینان شده، و همینطور افرادی که در میانه این رشد ظاهراً بی پایان به دنبال فرصتی برای پول درآوردن هستند. بسیاری از این کارآفرینان تازه کار از شانگ‌های شروع می‌کنند که بزرگترین شهر چین است.

جان پابون، بنیانگذار آمریکایی شرکت مشاوره فولکروم در شانگهای، می‌گوید: «ذهنیت حاکم بر شانگ‌های کارآفرینی و تجاری است. از خرده فروشان در بازار‌های ماهی و گوشت شهر تا موتورسوار‌هایی که مدام پشت چراغ قرمز بوق می‌زنند و کسانی که تا آخر شب در دفتر‌ها مشغولند، همه به فکر پیشرفتند. »، اما بر خلاف نیویورک، شهری که پابون قبلاً در آن زندگی می‌کرده و به نظرش ساکنانش بسیار محافظه کار بودند، شهروندان اینجا «همیشه آماده‌اند حرفت را بشنوند و مشاوره درست بدهند.»

اما کسی که بخواهد اینجا زندگی کند باید زبان ماندارین یاد بگیرد. پابون می‌گوید: «دانستن زبان دیگر مزیت نیست. بدون ماندارین اینجا کاری از پیش نمی‌برید. در محافل اجتماعی و فرهنگی هم همینطور. حتی ممکن است راهتان ندهند.»

هند

بر اساس گزارش PwC، اقتصاد دومین کشور پرجمعیت جهان نیز در سه دهه آینده رشدی چشمگیر خواهد داشت - میانگین سالی پنج درصد، که بین کشور‌های در حال توسعه از سریع‌ترین‌هاست. پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۵۰ میلادی، هند از آمریکا هم پیشی بگیرد و دومین اقتصاد بزرگ جهان بشود (با ۱۵ درصد از کل تولید ناخالص داخلی جهان). بعضی پیامد‌های مثبت این رشد اقتصادی همین حالا نیز در زندگی هندی‌ها به چشم می‌خورد.

پنج ابر قدرت حاکم بر جهان در سال ۲۰۵۰ میلادیتا سال ۲۰۵۰ میلادی، هند ۱۵ درصد از کل تولید ناخالص داخلی کل جهان را به خود اختصاص خواهد داد

ساوراب جیندال ساکن هند است و مدیر اپلیکیشنی به نام تاک تراول. او می‌گوید: «از پایان قرن بیستم میلادی، من به معنای واقعی کلمه دگرگونی هند را پیش چشمان خود دیده‌ام. رشد اقتصادی سبک زندگی مردم را از جهات مختلف عوض کرده، از حال و هوای شهر گرفته تا برخورد مردم در جامعه و عادات روزمره. مثلا در ۱۵ سال گذشته کیفیت تلویزیون‌ها، تلفن‌های همراه و مدل خودرو‌ها به شکلی محسوس بهتر شده، امکان سفر هوایی به مراتب بیشتر شده و خانه‌ها لوکس‌تر شده‌اند.»

البته این پیشرفت‌ها بدون مشکل نبوده. هزینه زیرساخت‌های شهر تامین نمی‌شود. ماشین در خیابان‌ها بیشتر شده و، چون مقررات مربوط به آلودگی هوا درست اجرا نمی‌شود، شهر‌هایی مثل دهلی نو آلوده‌تر از قبل شده‌اند. نکته دیگر اینکه این رشد اقتصادی در زندگی همه به یک اندازه تأثیر نداشته. جیندال می‌گوید: «بخش‌هایی از جامعه هنوز کیفیت زندگی بسیار پایینی دارند: محله‌های پرجمعیت و کثیف کنار برج‌های گران»

نامیتا کولکارنی، وبلاگ نویسی در میسور، در این باره می‌گوید: «رشد یک کشور با توجه به میزان احترام به حقوق شهروندی آن کشور سنجیده می‌شود، بنابراین ما هنوز راه زیادی در پیش داریم. تا زمانی که زنان در فضا‌های عمومی ایمن نباشند، «رشد اقتصادی» پشیزی نمی‌ارزد.»

او معتقد است کسانی که می‌خواهند به هند مهاجرت کنند باید درست تحقیق کنند، مخصوصا به این دلیل که بخش‌های مختلف کشور با هم تفاوت چشمگیر دارند. می‌گوید: «اینجا هر ایالت زبان‌ها و غذا‌ها و آداب و سنن مخصوص خود را دارد. من شخصا ایالات شمال شرقی را بیشتر دوست دارم.»

جیندال اضافه می‌کند که کسی نباید سعی کند سبک زندگی قبلی‌اش را در هند بازسازی کند، بلکه باید سعی کند راه و روش زندگی در اینجا را یاد بگیرد. می‌گوید: «سعی کنید خود را با هند وفق دهید، هند خود را با شما وفق نخواهد داد.»

برزیل

این غول اقتصادی آمریکای جنوبی در آینده پنجمین اقتصاد بزرگ جهان می‌شود و از ژاپن، آلمان و روسیه پیشی می‌گیرد. اقتصاد برزیل در چند دهه گذاشته به لطف منابع طبیعی فراوان این کشور به سرعت رشد کرده، اما برای کنترل فساد دولتی و تورمی که این کشور را در سال‌های اخیر گرفتار کرده مشکل دارد.

کایو برست که در برزیل به دنیا آمده می‌گوید: «من سرخوشی دوران رشد اقتصادی اواخر دهه ۲۰۰۰ و اوایل دهه ۲۰۱۰ میلادی را از نزدیک دیدم. در این دوران طبقه متوسط جدیدی در برزیل به وجود آمد. همه برزیلی‌ها به این معروفیت تازه یاب کشورشان که سخت هم به دست آمده بود می‌بالیدند. اما در همین دوران شهر‌های بزرگی مثل ریودوژانیرو و سائوپائولو بسیار گران شدند. کار به جایی رسید که به نظر می‌آمد برزیل سریع‌تر از آنچه که باید رشد کرده. جاده و خط آهن و بندر و مسیر‌های بازرگانی موجود پاسخگوی این رشد نبود.»

پنج ابر قدرت حاکم بر جهان در سال ۲۰۵۰ میلادیمنابع طبیعی سرشار برزیل به رشد اقتصادی این کشور کمک کرده

بعضی از این مشکلات باعث شده برزیل سریع‌تر از بسیاری کشور‌ها خود را با فناوری روز وفق دهد. آنالیزا نش فرناندز که پیش از این در سائوپائولو زندگی می‌کرده می‌گوید: «در بسیاری از کشور‌های در حال توسعه، رشد بالا یعنی تورم بالا. برزیل برای اینکه از نقدینگی در برابر تورم محافظت کند، به فن آوری رو آورد. معادل بومی ابزار‌هایی مثل پل (PayPal) یا ونمو (Venmo) بیشتر از بیست سال است که بخشی از زندگی روزمره برزیلی‌هاست. حتی پیش از آنکه مردم تلفن هوشمند داشته باشند، روی دستگاه‌های خودپرداز از این امکانات استفاده می‌کردند.»

رکود اقتصادی سال ۲۰۱۶ میلادی ضربه سنگینی به برزیل زد. اما آنطور که در گزارشی از رویترز آمده، نشانه‌های رشد دوباره پدیدار شده و به نظر می‌رسد با روی کار آمدن دولت جدید در این کشور، سال ۲۰۲۰ سالی حیاتی برای اقتصاد برزیل باشد. (گزارش پیش از شیوع گسترده کرونا نوشته شده)

یکی از برزیلی‌هایی که برای این گزارش با او صحبت کردیم، سیلوانا فراپیر بود. او می‌گفت: «این کشور درگیر مشکلات اقتصادی است، اما قطعاً به سمت آینده‌ای روشن حرکت می‌کند. برزیل یکی از غول‌های جهان در معدن و کشاورزی و تولیدات صنعتی است، بخش خدمات هم استوار و روبه رشد است. ضمن اینکه سرمایه‌گذاری در بخش جهانگردی هم بیشتر شده.»

وضعیت اقتصادی هرچه باشد، آغوش برزیلی‌ها عموما به روی خارجی‌ها باز است، مخصوصا اگر زبان یاد بگیرند. سیلوانا فراپییر می‌گوید: «برزیل کشوری گرم و صمیمی است که از خارجی استقبال می‌کند. برزیلی‌ها کمتر فردگرا و بیشتر اجتماعی هستند. ذوق می‌کنند وقتی یک خارجی به فرهنگ و زبان آن‌ها علاقه نشان می‌دهد. اگر زبان پرتغالی یاد بگیرید، دیگر انگار در خانه خودتان هستید.»

مکزیک

در گزارش شرکت فولکروم پیش‌بینی شده که مکزیک تا سال ۲۰۵۰ میلادی به اقتصاد هفتم دنیا بدل شود - یعنی چهار پله بالاتر از جایگاه فعلی. بخش عمده رشد مکزیک در سال‌های اخیر با تمرکز بر تولید و صادرات بوده، اگرچه شرایط اقتصادی کنونی جلوی رشد بیشتر را گرفته.

پنج ابر قدرت حاکم بر جهان در سال ۲۰۵۰ میلادیتا سال ۲۰۵۰ میلادی، انتظار می‌رود مکزیک به هفتمین اقتصاد برتر دنیا تبدیل شود

فدریکو آریتزوبالاگا که بلاگر سفر است و در پورتو بایارتا زندگی می‌کند می‌گوید: «درست است که اقتصاد مکزیک طی ده سال گذشته رشد کرده، اما نه آنقدری که فکر می‌کردم و قطعاً کمتر از آنچه می‌توانسته رشد کند. قیمت بنزین در هشت سال گذشته دو برابر شده، و ارزش پزو مکزیک در مقایسه با دلار آمریکا در ده سال ۵۰ درصد افت کرده. با‌این حال اگر فرصت شغلی مناسب پیدا کنید و سخت کار کنید، می‌توانید خوب پول دربیاورید، و قدرت خریدتان در مقایسه با کشور‌های گران بیشتر خواهد بود.»

خدمات بهداشتی و حمل و نقل در مکزیک به مراتب ارزان‌تر از آمریکا، کانادا و اروپا است. سوزان هسکینز آمریکایی که سردبیر ارشد سایت زندگی بین‌المللی است و در ایالت بوکاتان مکزیک زندگی می‌کند می‌گوید: «من اخیرا مکزیکوسیتی بودم. کرایه اوبر به هر جای شهر چهار تا ده دلار بود. » در مکزیک هم مثل بسیاری از اقتصاد‌های در حال رشد، تأمین بودجه برای زیرساخت‌های شهری دشوار است. هرچند به گزارش رویترز، دولت مکزیک اعلام کرده در چهار سال آینده ۴۴ میلیارد دلار به این منظور اختصاص داده‌است.

بخش‌های مختلف مکزیک آب و هوا و فرهنگ متفاوت دارند. برای همین بومی‌ها به کسانی که قصد مهاجرت دارند توصیه می‌کنند درست تحقیق کنند و شهر‌های مختلف را ببینند. با این حال، مهمان‌نوازی مردم کار را آسان می‌کند، به‌خصوص یادگیری زبان اسپانیایی را، که برای زندگی در مکزیک ضروری است.

هسکینز می‌گوید: «مردم اینجا هر کار از دستشان بر بیاید می‌کنند که کمک کنند راحت‌تر ارتباط برقرار کنید.»

نیجریه

نیجریه یکی از بزرگترین اقتصاد‌های آفریقا است. پیش‌بینی شرکت فولکروم این است که تا سال ۲۰۵۰ میلادی، نیجریه به طور متوسط سالی ۴.۲ درصد رشد می‌کند و از رده ۲۲ به رده ۱۴ اقتصاد‌های بزرگ جهان می‌رسد. دولت در نیجریه همواره معضل فساد داشته‌است. با این حال، روحیه کارآفرینی مردم اقتصاد کشور را جلو می‌برد. طبق گزارش «دیده بان کارآفرینی جهانی»، بیش از۳۰ درصد از مردم نیجریه یا کارآفرین جدید هستند یا مالک و مدیر کسب و کار خودشان - که از بالاترین‌ها در جهان است.

پنج ابر قدرت حاکم بر جهان در سال ۲۰۵۰ میلادیبیش از ٪۳۰ از ساکنان نیجریه کارآفرینان جدید یا مالک/مدیر هستند

کولت اوتوشسو، مدیرعامل اکسلریت تی وی که در لاگوس زندگی می‌کند، می‌گوید: «اینجا فضا شلوغ و زنده است. مردم نیجریه سخت‌کوش هستند. کاملاً عادی است که یک نفر همزمان مشغول چند کار باشد. یعنی همیشه کاری در جریان است.»

حتی مشکلات کشور، مثل مشکل حمل و نقل عمومی، باعث ایجاد فرصت کاری شده. اوتوشسو می‌گوید: «اینجا یک اپلیکیشن برای پیک موتوری داریم که خیلی شبیه اوبر است. پیک موتوری همیشه بیشتر از بقیه راه‌های حمل و نقل استفاده می‌شده، اما در گذشته قابل اعتماد نبود. اما الان می‌توانیم حرکت موتور‌ها را دنبال کنیم، دقیقاً همانطور که مسیر حمل و نقل و تحویل بار با اوبر ردیابی می‌شود.»

نیجریه‌ای‌ها عموما به آینده کشورشان خوشبین‌اند، اما نگران فساد دولتی و سرمایه‌های خارجی هستند. چیزوبا آنیااوها، بنیانگذار اپلیکیشن گردشگری تروسولو، با اشاره به تاریخچه بهره برداری کشور‌های دیگر از منابع طبیعی نیجریه، می‌گوید: «باید مراقب باشیم از کدام کشور پول می‌گیریم، به چه کسی اجازه می‌دهیم برای بهبود زیرساخت‌ها کمک مان کند، و در ازای این کمک‌ها چه تعهداتی به این افراد یا کشور‌ها می‌دهیم.»

تازه واردان باید در لاگوس یا ابوجا زندگی کنند، هر دو شهر بزرگ‌اند و مدرسه‌های خوب و زندگی شبانه و غذای عالی دارند. درست مثل هر شهر بزرگ دیگر، مهارت‌های زندگی شهری در نیجریه هم مهم است. آنیااو‌ها می‌گوید:«بهترین راه برای جا افتادن در اینجا این است که یک شخص مورداعتماد داشته باشید که اینجا زندگی کند. فهمیدن اینکه کسی مهاجر است آسان است؛ و این باعث می‌شود طعمه آسانی باشید. باید سعی کنید زیاد به چشم نیایید. احتیاط کنید، همیشه به محیط اطراف خود و افراد دورو برتان آگاه باشید.»

منبع: bbc

+ نوشته شده در سه شنبه 9 ارديبهشت 1399برچسب:پنج ابرقدرت,حاکم بر جهان,سال ۲۰۵۰ میلادی,چین,هند,نیجریه,برزیل,مکزیک, ساعت 14:27 توسط آزاده یاسینی


تاریخچه تراژیک کوتاه‌ترین جنگ‌های تاریخ بشر

 هیچ کسی از جنگ خوشش نمی‌آید. اما اگر چاره‌ای جز جنگیدن نداشته باشید بهتر است در کوتاه‌ترین زمان به آن پایان دهید. جنگ بسیار سخت است، جنگیدن ناخوشایند و کشته شدن نیز اصلاً جالب نیست. اگر چه جنگ‌های کوتاه نیز وجود دارند، اما در مقایسه با جنگ‌های بزرگ و طولانی، کمتر دیده می‌شوند. اما کوتاه بودن یک جنگ هیچگاه به معنای کم بودن تعداد کشته‌ها و تلفات کلی نیست.

تاریخچه تراژیک کوتاه‌ترین جنگ‌های تاریخ بشر

به همین دلیل نباید جنگ‌های کوتاه را دارای جنبه‌های تراژیک کمتری نسبت به پسرعمو‌های بزرگترشان دانست. گاهی اوقات یک درگیری کوتاه می‌تواند بسیار خونین باشد. در ادامه این مطلب می‌خواهیم شما را با برخی از تراژیک‌ترین جنگ‌های کوتاه جهان آشنا کنیم که برخی از آن‌ها تنها چند روز ادامه داشتند.

فتح نورمن‌ها در سال ۱۰۶۶ تنها ۱۷ روز ادامه یافت

تاریخچه تراژیک کوتاه‌ترین جنگ‌های تاریخ بشر

در سال ۱۰۶۶، ویلیام فاتح ارتش نورمن‌های خود را برداشته و از راه دریا به بریتانیا آمد. تنها ۱۷ روز پس از رسیدن به خشکی، او توانست شاه هارولد، پادشاه انگلستان را کشته و سلطنت کشور را به دست آورد. اما شکست خوردن سریع ارتش هارولد به دست ویلیام فاتح یک دلیل تراژیک داشت، دلیلی که معمولاً فراموش می‌شود، زیرا در زمان حمله ویلیام به انگلستان، هارولد تازه از مبارزه طولانی و فرسایشی با برادرش و کشتن او فارغ شده بود و آمادگی یک جنگ دیگر را نداشت.

بر اساس اسناد تاریخی، زمانی که ویلیام به قلمرو انگلستان حمله کرد تنها چند ماه از پادشاه شدن هارولد در کشور می‌گذشت. بسیاری فکر می‌کردند که او شایستگی پادشاهی را ندارد، از جمله برادرش، توستیگ. توستیگ در سال ۱۰۶۵ توسط هارولد به دلیل سوء مدیریت در قلمرو نورثامبریا تبعید شده بود. توستیگ، اما از این تبعید به عنوان ابزاری برای گشت و گذار در اروپا و تلاش برای پیدا کردن کسی که برای او و علیه برادرش بجنگد استفاده کرد.

او حتی از ویلیام فاتح خواسته بود که در حمله به انگلستان به او کمک کند، اما ویلیام به علت آماده نبودنش در آن شرایط این درخواست را رد کرده بود. در نهایت توستیگ به همراهی یک پادشاه نروژی به یورک حمله کرد. اما هارولد خیلی سریع نیرو‌های خود را به شمال کشور گسیل داشته و در نبردی هر دوی آن‌ها را شکست داد. اما این نبرد تاریخی باعث شد که ارتش هارولد به شدت ضعیف و خسته شود و بدون اینکه زمان کافی برای استراحت و بازیابی خود داشته باشند، بار دیگر به سمت جنوب کشور به راه بیفتند تا با مهاجمان نورمن درگیر شوند. این نبرد با برخورد یک تیر به چشم هارولد و لقب فاتح برای ویلیام به پایان رسید.


جنگ بین صرب‌ها و بلغار‌ها تنها ۱۴ روز به طول انجامید

تاریخچه تراژیک کوتاه‌ترین جنگ‌های تاریخ بشر

در سال ۱۸۷۸، کنگره برلین به خروج امپراطوری عثمانی از بسیاری از نقاط بالکان منتهی شد که مورد موافقت همه طرفین قرار گرفت. دولت‌های جدید صربستان و بلغارستان امیدوار بودند که این عقب‌نشینی ترک‌ها به افزایش قلمرو آن‌ها منتهی شود، اما قدرت‌های منطقه با این خواسته آن‌ها مخالفت کردند. اما بلغارستان منطقه روملیای شرقی خود را نیز از دست داده و این منطقه به دولت عثمانی بازگردانده شد. پذیرش این موضوع برای بلغار‌ها سخت بود، اما در سال ۱۸۸۵، بلغاری‌های روملیای شرقی شورش کرده و این منطقه را بار دیگر به قلمرو بلغارستان ضمیمه کردند.

این موضوع باعث شد که صربستان احساس کند تنها کشوری است که پس از این فعل و انفعالات عمده هیچ قلمرو جدیدی بدست نیاورده است. از این رو میلان اوبرنوویچ چهارم، پادشاه صربستان، به این باور رسید که بلغارستان باید بخشی از روملیای شرقی را به این کشور واگذار کند و وقتی که با مخالفت بلغار‌ها روبرو شد به آن‌ها اعلان جنگ داد. از آنجایی که صربستان ارتش بهتری داشته و کشور مهم‌تر و قدرتمندتری بود، باور همگی این بود که نیرو‌های وی بلغار‌ها را شکست خواهند داد. اما در عمل اینطور نبود و بلغار‌ها با شکست دادن نیرو‌های صرب در اسلیونیتسا در روز چهارم شروع جنگ، همه چیز را به نفع خود تغییر داده و به صربستان حمله کردند.

جنگ ده روز بعد به پایان رسید وقتی که غول امپراطوری اتریش-مجارستان از خواب بیدار شده و بلغار‌ها را از حیات خلوت خود بیرون کرد. در جریان تنها ۱۴ روز نبرد بیش از ۶۸۰۰ سرباز صرب و ۲۳۰۰ بلغاری کشته شدند. اما این پایان تلفات این جنگ برای صرب‌ها نبود، زیرا شکست در این نبرد باعث شد که شاه میلان برکنار شده و پسر نوجوان ستمگرش جایگزین او شود.


جنگ هند و پاکستان در سال ۱۹۷۱ تنها ۱۳ روز طول کشید

تاریخچه تراژیک کوتاه‌ترین جنگ‌های تاریخ بشر

کمتر از دو هفته. این مدت زمانی است که هند لازم داشت تا نیرو‌های هوایی پاکستان را در سال ۱۹۷۱ نابود کرده، شرق کشور را به محاصره درآورده و اسلام آباد را وادار به تسلیم بیش از ۱۵۰هزار کیلومتر مربع از قلمرو خود به نیرو‌های شورشی سازد. بسیاری از ما دو هفته را به کار کردن و تماشای سریال بدون این که دستاورد خاصی داشته باشیم می‌گذرانیم، اما هند در همین مدت کوتاه کشور بنگلادش را شکل داد.

علت شروع جنگ در ظاهر بمباران‌هایی بود که نیرو‌های پاکستانی در ۳ دسامبر آن سال بر فراز پایگاه‌های هوایی هند انجام دادند، اما این درگیری ۱۳ روزه ریشه‌های بسیار تاریک‌تری داشت. از مارس ۱۹۷۱، دولت مرکزی پاکستان با جدایی‌طلبان بخش شرقی کشور که امروزه بنگلادش نام دارد درگیر بود. تنها بعد از اینکه دولت پاکستان در این منطقه مرتکب نسل‌کشی شد دولت هند فشار روی خود برای مداخله را احساس کرد.

نسل‌کشی در بنگلادش یکی از بدترین کشتار‌ها پس از جنگ جهانی دوم بود که در آن سربازان پاکستانی جنایات جنگی متعددی را علیه جمعیت شرق کشور مرتکب شدند که به مرگ ۵۰۰هزار تا ۳میلیون نفر از ساکنان این منطقه منتهی گردید که بسیار بیشتر از تلفات نسل‌کشی مشهورتر کامبوجی‌ها بود. بیش از ۲۰۰هزار زن به صورت سیستماتیک مورد تجاوز و بهره‌کشی جنسی قرار گرفته و این موضوع در نهایت با بمباران اشتباهی پایگاه‌های هوایی هند به پایان رسید که جنگ ۱۳ روزه سرنوشت‌سازی را در پی داشت.


جنگ سگ ولگرد تنها ۱۱ روز ادامه داشت

تاریخچه تراژیک کوتاه‌ترین جنگ‌های تاریخ بشر

بیشتر شبیه بخشی جذاب از یک کتاب کودکان است، اما جنگ سگ فراری یا سگ ولگرد هر چیزی بود به غیر از شیرین و جذاب. در سال ۱۹۲۵، تنش بین دو کشور در بالاترین حد ممکن خود قرار داشت و در این شرایط یک سرباز جوان یونانی در تعقیب سگی ولگرد بود که در حین این تعقیب و گریز چند متری وارد خاک بلغارستان شد. در نتیجه سربازان بلغاری آتش گشوده و سرباز بیچاره یونانی کشته شد.

وقتی که فرمانده نیرو‌های مرزی یونان با پرچم سفید به کنار مرز بلغارستان آمده تا در مورد این مسئله گفتگو کند، سربازان بلغار او را نیز به قتل رساندند؛ و به این ترتیب بود که یک جنگ کوتاه آغاز شد که در جریان آن نیرو‌های یونانی برخی از مناطق مرزی بلغارستان را اشغال کرده و حدود ۵۰ غیرنظامی را کشتند. به دنبال جنگ جهانی اول، که در آن یونان و بلغارستان در جبهه‌های مخالف حضور داشتند، روابط بین دو کشور در بدترین شرایط ممکن قرار داشت.

تندرو‌های بلغاری حملات متعددی به یونان داشته و در سال ۱۹۲۳، وقتی که الکساندر استامبیولیسکی، نخست وزیر بلغارستان، سعی در بهبود روابط با آتن را داشت، همان تندرو‌ها او را ربوده، شکنجه کرده و به قتل رساندند. از این رو جای تعجب نداشت که سربازان بلغاری آماده شلیک به هر یونانی بودند که به هر دلیل از مرزشان عبور می‌کرد.

اشغال مناطق مرزی بلغارستان توسط نیرو‌های یونانی زمانی به پایان رسید که لیگ ملت‌ها (نمونه اولیه و قدیمی‌تر سازمان ملل با تعداد کشور کمتر و نفوذ اندک) دخالت کرده و آتن را وادار کرد که نیروهایش را به پشت خط مرزی خود برگرداند. نتیجه نهایی این درگیری ۱۱ روزه کشته شدن دو سرباز و ۵۰ غیرنظامی بود و معلوم نیست که چه بر سر سگ ولگرد آمد.


جنگ ۱۰ روزه یوگسلاوی خیلی کوتاه بود

تاریخچه تراژیک کوتاه‌ترین جنگ‌های تاریخ بشر

فروپاشی یوگسلاوی در دهه ۱۹۹۰ یک فروپاشی غیرمعمول بود. بعد از دهه‌ها حکومت کمونیست‌ها، دولت یوگسلاوی برای انتخابات آزاد آماده می‌شد که با بازگشت دولت‌های ملی‌گرای درد کشیده در اغلب جمهوری‌های خود (اسلوونی، کرواسی، صربستان، بوسنی و هرزگوین، مقدونیه و مونته نگرو) همراه بود. این همه ملی‌گرا در ادامه همان کاری را کردند که اغلب ملی‌گرا‌ها انجام داده و در نهایت چیزی جز پشیمانی عایدشان نشد.

در سال ۱۹۹۱ تقریباً تمام این جمهوری‌ها در آستانه جدا شدن قرار داشتند و تنها سوال این بود که کدام یک اول این کار را خواهد کرد. در نهایت اسلوونی و کرواسی به یکدیگر پیوسته و در ۲۵ ژوئن ۱۹۹۱ به صورت یک جانبه از یوگسلاوی جدا شدند. اگر چه جدایی کرواسی باعث وقوع درگیری شد که تا سال ۱۹۹۵ ادامه داشت، اما جنگ اسلوونی تنها در ۱۰ روز به نتیجه رسید. پس از اعلام جدایی اسلوونی از یوگسلاوی، صربستان به این کشور حمله کرد. در ۷ جولای، با کمتر از ۱۰۰ کشته، اسلوونی و یوگسلاوی قرارداد صلح امضا کردند.

یکی از دلایل کوتاه شدن جنگ این بود که مردم محلی اسلوونیایی گروه‌های شبه نظامی تشکیل داده و به مقر نیرو‌های یوگسلاوی حمله می‌کردند. اما دلایل تاریک دیگری نیز وجود داشت. در حالی که اسلوونی سهم قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی یوگسلاوی داشت، کرواسی با سواحل طولانی‌اش لقمه چربتری بود. آزاد کردن نیروهایشان از جنگ با اسلوونی بدین معنا بود که صرب‌ها نیروی نظامی بیشتری برای نبرد با کرواسی و بعد‌ها بوسنی داشتند. دو جنگ بعدی به ترتیب به مرگ ۲۰هزار و ۱۰۰هزار نفر انجامید.


جنگ چک و لهستان بعد از ۷ روز به پایان رسید

تاریخچه تراژیک کوتاه‌ترین جنگ‌های تاریخ بشر

در پایان جنگ جهانی اول، امپراطوری‌های زیادی از هم پاشیده و به بخش‌های کوچک بسیاری با مرز‌های پرتنش تقسیم شدند. تعدادی از این قطعه‌های کوچک خیلی تروتمیز جدا شده و کشور‌هایی کوچک و بدون مشکل را تشکیل دادند. برخی دیگر دارای مرز‌ها و حواشی دندانه‌دار زیادی بودند که در آن‌ها آغاز و پایان یک ملیت واضح نبود. یکی از این مناطق مبهم منطقه سیلسیا بود، منطقه‌ای بلند غنی از زغال سنگ در مرز بین لهستان و چکسلواکی.

در اوایل سال ۱۹۱۹، هر دو کشور دست از تلاش‌های سیاسی برای رفع این مشکل برداشته و با ادعای مالکیت بر این منطقه وارد جنگ با یکدیگر شدند. وقتی که لهستان و چکسلواکی از خاکستر‌های جنگ جهانی اول برخاستند، یک توافق مقدماتی امضا کرده و بر اساس آن منطقه سیلسیا و منابع قابل توجه زغال سنگ آن را بین خود تقسیم نمودند، اما از آنجایی که مذاکرات توسط رهبران محلی هدایت می‌شد دولت پراگ ادعا کرد که این رهبران بیشتر متمایل به خواست‌های پراگ بوده و نمایندگی آن‌ها برای مذاکرات را نپذیرفت.

وقتی که ورشو شروع به بهره‌برداری از منطقه سیلسیا به نحوی کرد که انگار مالکیت تمام آن را در دست داشت، پراگ به این منطقه لشکرکشی کرد. جنگ مرزی بین دو طرف تنها یک هفته به طول انجامید و چکسلواکی اعلام پیروزی کرد. اما این پیروزی در نهایت و در درازمدت به ضرر آن‌ها تمام شد. برای دهه‌های متوالی، لهستان و چکسلواکی از اعتماد به یکدیگر امتناع می‌کردند و این موضوع به مشکلی مهم در دهه ۱۹۳۰ برای دو کشور تبدیل شد زمانی که هیتلر به فکر تسخیر کشور‌های شرق اروپا افتاد. به دلیل بی‌اعتمادی بینشان، پراگ و ورشو نتوانستند جبهه مشترکی علیه برلین تشکیل دهند و بدین ترتیب نیرو‌های آلمان نازی موفق شدند براحتی و به صورت جداگانه هر دو کشور را تسخیر کنند.


کشمکش کوچک شش روزه‌ای که برای همیشه خاورمیانه را تغییر داد

تاریخچه تراژیک کوتاه‌ترین جنگ‌های تاریخ بشر

جنگ شش روزه یکی از مهم‌ترین جنگ‌های کوتاه تاریخ است. بسیاری از ما واقعیات عمده این جنگ را می‌دانیم، اینکه چگونه سوریه، مصر و اردن در سال ۱۹۶۷ به رژیم اشغالگر قدس اعلان جنگ دادند و بعد از مدت کوتاهی وحشت‌زده نظاره‌گر در هم شکستن نیروهایشان توسط ارتش رژیم اشغالی و از دست دادن بخش‌هایی از قلمروشان شدند. این شکست به سقوط ملی‌گرایی پان عربیسم و ظهور اسلام سیاسی منتهی شد. اما شاید اطلاعات زیادی در مورد چگونگی رخداد این جنگ سریع، اما خونین نداشته باشید.

به جای تل آویو یا قاهره، منشأ این جنگ را باید در مسکو جستجو کرد. در آن دوران مصر و سوریه از مشتریان و نزدیکان اتحاد جماهیر شوروی بودند که یکی از دو ابرقدرت اصلی جهان بود. اگر چه این کشور‌های عربی نفرتی ذاتی از رژیم صهیونیستی داشتند جنگ بین دو طرف اجتناب ناپذیر نبود و این موضوع در ۱۳ می ۱۹۶۷ تغییر کرد. در این روز، شوروی اخطاری جدی برای قاهره فرستاد مبنی بر اینکه رژیم صهیونیستی در آستانه حمله به این کشور قرار دارد. در حالی که این موضوع صحت نداشت، اما همان تاثیری را گذاشت که شوروی می‌خواست.

هشدار شوروی یک دومینو را آغاز کرده و سه هفته بعد منطقه وارد جنگی تمام عیار شد. اما چرا شوروی می‌خواست در خاورمیانه جنگ رخ دهد؟ بر اساس منابع اطلاعاتی سازمان سیا در مسکو، نظر کارشناسان سیاسی و نظامی شوروی این بود که ایالات متحده برای کمک به رژیم صهیونیستی وارد این نبرد خواهد شد و بدین ترتیب علاوه بر ویتنام، ایالات متحده در باتلاق جنگی دیگری فرو می‌رفت. چیزی که هیچ کسی، از آمریکایی‌های گرفته تا روس‌ها و مصری‌ها فکرش را نمی‌کردند برنده شدن رژیم صهیونیستی در مدت زمان کوتاهی بود. شوروی هیچ وقت مشتریان و متحدان خود را به این سرعت و به این شکل به یک عملیات خودکشی نفرستاده بود.


جنگ روسیه و گرجستان در عرض ۵ روز به اتمام رسید

تاریخچه تراژیک کوتاه‌ترین جنگ‌های تاریخ بشر

 در اواسط دهه ۲۰۰۰، فاکتور‌های متعددی در قفقاز دست به دست هم داد که به یک جنگ خونین منتهی گردید. در سال ۲۰۰۴، در گرجستان که از کشور‌های عضو اتحاد جماهیر شوروی بود یک رییس جمهور غرب‌گرا به قدرت رسید که روسیه را به خاطر کاهش نفوذ خود در این کشور نگران ساخت. همزمان، ناآرامی‌هایی در منطقه جدایی‌طلب اوستیای جنوبی در گرجستان آغاز شد که بر وخامت اوضاع افزود.

وقتی که مسکو شروع به حمایت از این جدایی‌طلبان کرد، رییس جمهور گرجستان با دستگیری ۴ افسر روسی، ولادیمیر پوتین را عصبانی کرد. در سال ۲۰۰۸ تنش‌های بین دو کشور به مرز بحرانی رسید و بدین ترتیب بود که کرملین به این نتیجه رسید که باید واکنش شدیدی نشان دهد. از این رو در توافقی مخفیانه با اوستیای جنوبی، مقامات کرملین از آن‌ها خواستند که گرجستان را تحریک کنند؛ و در ۸ آگوست، گرجستان آنقدر تحریک شده بود که نیرو‌های نظامی خود را وارد اوستیای جنوبی کرد. به محض اینکه اولین گلوله خمپاره به خاک اوستیای جنوبی برخورد کرد، ارتش روسیه حمله کرد.

در عرض تنها ۵ روز، نیرو‌های پوتین قلمرو گرجستان را در نوردیده و به ۴۸ کیلومتری پایتخت گرجستان رسیدند. زمانی که آتش‌بس برقرار شد ۸۵۰ نفر از طرفین کشته شده بودند. بدترین بخش این جنگ کوتاه این بود که کشور‌های غربی هیچ واکنشی نشان نداده و به گرجستان کمک نکردند. به همین دلیل پوتین حس می‌کرد که هر کاری که دلش می‌خواهد می‌تواند بکند. شش سال بعد وقتی که مردم اوکراین رییس جمهوری طرفدار غرب و ضد مسکو انتخاب کردند تنها بعد از ۵ روز به این کشور حمله کرد. از سال ۲۰۱۴، در درگیری بین نیرو‌های اوکراینی و شورشیان مورد حمایت مسکو در منطقه دانباس بیش از ۱۳هزار نفر جان خود را از دست داده‌اند.


جنگی که ۴ روز به طول انجامید، اما بسیار ویرانگر بود

تاریخچه تراژیک کوتاه‌ترین جنگ‌های تاریخ بشر

دانه‌های جنگ ۴ روزه از سال‌ها قبل کاشته شده بودند، زمانی که اتحاد جماهیر شوروی آهی کشیده و فروپاشید. در قفقاز، فروپاشی این اتحاد بزرگ به تشکیل شدن سه کشور منتهی شد: گرجستان، آذربایجان و ارمنستان. شوربختانه هیچکدام از این سه کشور، مرز‌هایی که یک شبه ایجاد شده بودند را واقعی ندیده و قبول نداشتند. در منطقه ناگورنو-قره باغ، ارمنیان محلی بر این باور بودند که باید جزئی از ارمنستان باشند و نه آذربایجان. ارمنستان نیز با این موضوع موافق بود و دو کشور برای حل این مشکل به یکدیگر اعلان جنگ دادند.

از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴، درگیری‌های مداوم در این منطقه رخ می‌داد. در نهایت طرفین بر سر آتش‌بس توافق کرده، اما هیچ قرارداد صلحی بین آن‌ها امضا نشد. ناگورنو-قره باغ همچنان جزئی از قلمرو آذربایجان باقی ماند، اما کنترل آن بدست ارمنستان است، در حالی که هیچ کس راضی نیست و دو طرف از یکدیگر متنفرند. این موضوع به درگیری‌های کوچک مرزی برای سال‌ها شد. سپس در ۲ آوریل ۲۰۱۶، یکی از این درگیری‌ها کمی بزرگتر از معمول شده و گروهی از سربازان آذربایجانی بخشی از قلمرو ناگورنو-قره باغ را به تصرف خود درآوردند و ارمنستان با اعلان جنگ به این تجاوز پاسخ داد.

نتیجه این درگیری بسیار ناامید کننده و بیفایده بود و تنها با کشته شدن ۲۰۰ نفر به پایان رسید. تنها مدت کوتاهی بعد از شروع تیراندازی‌ها، مسکو دخالت کرده و بعد از کوبیدن سر‌های طرفین به یکدیگر، از آن‌ها خواست که یا همین حالا قرارداد صلح امضا کرده یا به دنباله‌ای برای جنگ روسیه و گرجستان تبدیل شوند. هنوز هم منطقه ناگورنو- قره باغ یک منطقه پرتنش بوده و در آن درگیری‌های کوچک بین دو طرف وجود دارد.


جنگ فوتبالی که ۱۰۰ ساعت به طول انجامید

تاریخچه تراژیک کوتاه‌ترین جنگ‌های تاریخ بشر

جنگ فوتبالی به عنوان یکی از احمقانه‌ترین جنگ‌های تاریخ شناخته می‌شود و طرفین بر سر یک مسابقه فوتبال به جنگ یکدیگر رفتند. البته موضوع به این سادگی‌ها نبود و اگر چه فوتبال ماشه این جنگ را کشید، اما روابط بین السالوادور و هندوراس آنچنان تیره بود که وقوع جنگ بین دو کشور اجتناب ناپذیر بود. در سال ۱۹۶۹ در دو کشور گروه کوچکی از مالکان زمین ثروتمند وجود داشتند و باقی جمعیت کشور عمدتاً فقیر بودند. در السالوادور کوچک مشکل نبود زمین کشاورزی آنقدر حاد بود که کشاورزان برای یافتن کار به هندوراس بزرگ‌تر می‌رفتند.

اما هندوراس هم همان مشکل مالکان زمین اندک و عمده مردم بی‌زمین و گرسنه را داشت، از این رو ورود کشاورزان السالوادوری بیش از پیش شرایط را برای همتایان هندوراسی آن‌ها سخت می‌کرد. به جای ایجاد اصلاحات در سیاست‌های زمینداری، مالکان زمین دو کشور گناه را به گردن مهاجران السالوادوری و ضدمهاجران هندوراسی انداختند. با تحریک رسانه‌ها، شهروندان دو کشور به زودی به چشم هیولا به کیدگیر نگاه کرده که کار‌های یکدیگر را ربوده یا سعی در گرسنگی دادن دیگری با بیکار نگه داشتنش دارند.

در این فضای مسموم، السالوادر در مسابقات مقدماتی فوتبال جام جهانی توانست هندوراس را شکست دهد. رویای هندوراسی‌ها برای حضور در جام جهانی از بین رفته و طرفداران این تیم دست به شورش زدند. در حدود ۱۲هزار السالوادوری از هندوراس گریخته و چنان خشم و تنفری همراه خود به کشورشان آوردند که دولت السالوادور چاره‌ای بجز اعلان جنگ به همسایه نداشت. صحبت در مورد رقابت در دنیای ورزش بسیار پیش رفته و به مرحله خطرناکی رسیده بود. پیش از آنکه همسایگان بتوانند بین دو کشور آتش‌بس برقرار کنند هزاران نفر از دو طرف کشته شدند.


جنگ انگلیس و زنگبار کوتاه‌ترین جنگ تاریخ بشر است

تاریخچه تراژیک کوتاه‌ترین جنگ‌های تاریخ بشر

و اینجاست که به کوتاه‌ترین جنگ به ثبت رسیده تاریخ می‌رسیم. در آگوست ۱۸۹۶، امپراطوری بریتانیا سعی کرد یک حاکم دست نشانده خود را در زنگبار به قدرت برساند. سلطان مشروع زنگبار، شاهزاده خالد، از دخالت این استعمارگران برآشفته، در قصرش سنگربندی کرده و آماده جنگ شد. از شانس بد او، از قبل ۵ کشتی جنگی نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا در بندر لنگر انداخته بودند. ساعت ۹ صبح بود که نیرو‌های بریتانیایی از خالد خواستند یا تسلیم شود یا بریتانیا به او اعلان جنگ خواهد داد.

خالد فکر می‌کرد که بریتانیایی‌های بلوف می‌زنند، اما اینطور نبود. ساعت ۹ صبح نیروی دریایی شروع به توپ باران کردن قصر شاهزاده خالد کرد. در عرض کمتر از ۴۰ دقیقه بیش از ۵۰۰ نفر کشته شدند، خالد تسلیم شده و از ترس جانش به سفارت آلمان پناهنده شد. جنگ بریتانیا و زنگبار نیز به اتمام رسید. خالد از حامیان برده‌داری بوده و دولت بریتانیا در سال ۱۸۹۶ تصمیم گرفت که برده‌داری را ملغی کند. چند ساعت بعد از این ماجرا، بریتانیایی‌های سلطان مورد نظر خود را در زنگبار به قدرت رسانده و به طور دائمی برده‌داری در زنگباری که تا آن زمان یکی از نقاط اصلی و کلیدی خرید و فروش برده بود را ممنوع کردند.

منبع: grunge


کشور‌هایی که بیشترین ذخایر طلا را در اختیار دارند

 حجم طلای خریداری شده توسط بانک‌های مرکزی در سال ۲۰۱۸ به بالاترین حد خود از حدود نیم قرن پیش رسید. این روند امسال نیز ادامه داشت. ایالات متحده بیشترین میزان ذخایر طلا را در اختیار دارد، در این مطلب کشور‌هایی را می‌بینید که بعد از آن بیشترین ذخایر طلا را دارند.

۱۰. هند

کشور‌هایی که بیشترین مقدار طلا را در اختیار دارند

ذخایر رسمی طلا: ۶۰۸.۷ تن
درصد اندوخته خارجی طلا: ۶.۴ درصد
با کند شدن اقتصاد جهانی، بازا‌های نوظهور به دنبال افزایش ذخایر این فلز زردرنگ هستند.


۹. هلند

کشور‌هایی که بیشترین مقدار طلا را در اختیار دارند

ذخایر رسمی طلا: ۶۱۲.۵ تن
درصد اندوخته خارجی طلا: ۶۵.۹ درصد
هلند هم در سال‌های اخیر تلاش کرده ذخایر طلای خود را به کشور برگرداند. بانک مرکزی هلند در سال ۲۰۱۴ اعلام کرد که مقداری از ذخایر خود را از نیویورک به هلند برگردانده و تاثیر مثبتی روی اعتماد عمومی داشته است.


۸. ژاپن

کشور‌هایی که بیشترین مقدار طلا را در اختیار دارند

ذخایر رسمی طلا: ۷۶۵.۲ تن
درصد اندوخته خارجی طلا: ۲.۵ درصد


۷. سوئیس

کشور‌هایی که بیشترین مقدار طلا را در اختیار دارند

ذخایر رسمی طلا: ۱۰۴۰ تن
درصد ذخایر خارجی طلا: ۵.۵ درصد
سوئیس با ۸.۴میلیون نفر جمعیت، بالاترین سرانه ذخایر طلا را دارد.


۶. چین

کشور‌هایی که بیشترین مقدار طلا را در اختیار دارند

ذخایر رسمی طلا: ۱۸۷۴.۳ تن
درصد ذخایر خارجی طلا: ۲.۵ درصد
بانک مرکزی چین به طور پیوسته ذخایر طلای خود را افزایش داده است. ایجاد ذخایر طلا برای چین که به دنبال بین المللی کردن ارز خود است، از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود.


۵. روسیه

کشور‌هایی که بیشترین مقدار طلا را در اختیار دارند

ذخایر رسمی طلا: ۲۱۵۰.۵ تن
درصد ذخایر خارجی طلا: ۱۹.۱ درصد
روسیه در تلاش برای کاهش وابستگی به دارایی‌های آمریکایی، طلای بیشتری خریداری کرده است. ذخایر آن در دهه اخیر چهار برابر شده است.


۴. فرانسه

کشور‌هایی که بیشترین مقدار طلا را در اختیار دارند

ذخایر رسمی طلا: ۲۴۳۶ تن
درصد ذخایر خارجی طلا: ۶۱.۱ درصد
رویترز سال گذشته گزارش کرد که بانک فرانسه بهبود کیفیت ذخایر طلای خود را آغاز کرده است. این اقدام برای کمک به تجارت آن در بازار بین المللی بوده است.


۳. ایتالیا

کشور‌هایی که بیشترین مقدار طلا را در اختیار دارند

ذخایر رسمی طلا: ۲۴۵۱.۸ تن
درصد ذخایر خارجی طلا: ۶۶.۹ درصد
به دنبال ظهور جنبش ۵ ستاره در ایتالیا، آینده طلا در این کشور نامشخص به نظر می‌رسد. در ماه اخیر، رم پیشنهاد کرد که مالکیت رسمی ذخایر طلا از بانک ایتالیا به مردم منتقل شود.


۲. آلمان

کشور‌هایی که بیشترین مقدار طلا را در اختیار دارند

ذخایر رسمی طلا: ۳۳۶۹.۷ تن
درصد ذخایر خارجی طلا: ۷۰.۶ درصد
آلمان در سال ۲۰۱۷ برای تقویت اطمینان عمومی، میلیارد‌ها دلار از ذخایر طلای خود را به کشور خود برگرداند. مقداری از ذخایر آن قبلا در پاریس و نیویورک نگهداری می‌شدند.


۱. ایالات متحده آمریکا

کشور‌هایی که بیشترین مقدار طلا را در اختیار دارند

ذخایر رسمی طلا: ۸۱۳۳.۵ تن
درصد ذخایر خارجی طلا: ۷۴.۹ درصد
ذخایر طلای آمریکا به میزان قابل توجهی بیشتر از کشور‌های دیگر است، یعنی بیش از دو برابر مجموع ذخایر دو کشوری که بعد از این کشور قرار دارند.

منبع: msn


جرات ندارید روی این پل‌ها راه بروید! (۱)

 پل‌ها برای ارتباط مردم و آسان کردن حمل و نقل ساخته شده اند و مردم آن‌ها را دوست دارند، چون استفاده از آن‌ها آسان است: از روی آن‌ها عبور می‌کنید، امن هستند و همه چیز خوب است. اما برخی پل‌ها طوری طراحی شده اند که هنگام عبور از آن‌ها قلبتان از حرکت بازمی‌ایستد. این همان چیزی است که این پل‌ها را منحصر به فرد می‌کند: آن‌ها در اصل برای کمک به انسان ساخته شده اند، اما آنقدر ترسناک هستند که ترجیح می‌دهید به جای عبور از آن ها، راه طولانی‌تری را طی کنید. برخی از آن‌ها قدیمی و بسیار خطرناک هستند.

در این مطلب با این پل‌ها آشنا می‌شوید.

پل معلق غسا (Ghasa)، نپال

جرات ندارید روی این پل‌ها راه بروید! (۱)

جرات این را دارید که در یک روز بادی از روی یک پل معلق عبور کنید؟ اگر در یک منطقه کوهستانی زندگی کنید و تنها راه رسیدن به خانه همین پل باشد، این کار را می‌کنید. هر روز صد‌ها نفر از پل معلق غسا در نپال عبور می‌کنند و مشکلی با عبور از این پل وحشتناک در بلندترین قله‌های هیمالیا ندارند. البته ساکنان و کارشناسان ادعا می‌کنند این پل امن است.


پل تریفت (Trift)، سوئیس

جرات ندارید روی این پل‌ها راه بروید! (۱)

پل تریفت بهترین طراحی سوئیس است. البته اگر برایتان مهم نباشد که هیچ توری محافظی ندارد. این پل در کوه‌های آلپ سوئیس قرار دارد و شما را به شهر گادمن می‌رساند. این پل هیچ کابل تثبیت کننده‌ای ندارد.


پل آی پتری (Ai Petri)، اوکراین

جرات ندارید روی این پل‌ها راه بروید! (۱)

اوکراین علاوه بر غذا و مناظر شگفت انگیز، می‌تواند آدرنالین زیادی هم به شما ارائه دهد. این پل دو کوه با ارتفاع ۱۲۸۰ متر را به هم متصل می‌کند.


پل رویال جورج (Royal Gorge)، کلرادو

جرات ندارید روی این پل‌ها راه بروید! (۱)

پل‌های معلق با استفاده از کابل‌های عظیم ساخته می‌شوند. حتی فکر کردن به عبور از روی این پل‌ها، مو را به تن انسان سیخ می‌کند. رویال جورج منظره خیره کننده‌ای به شما ارئه می‌دهد. با این حال، بهتر است چشمتان به جاده باشد، چون ۲۹۰ متر بالاتر از زمین خرکت می‌کنید.


پل میمون، ویتنام

جرات ندارید روی این پل‌ها راه بروید! (۱)

برخی پل‌ها بدون هیچ تکنولوژی ساخته شده اند. بنابراین، مثل یک پروژه کاردستی به نظر می‌رسند. پل‌های میمون در ویتنام از این دست پلها هستند. این پل‌ها را در سراسر ویتنام می‌توان یافت. حتی بعضی از آن‌ها از یک شاخه بامبو ساخته شده اند. اگر تعادلتان را از دست بدهید داخل آب می‌افتید.


پل رودخانه سیدو (Sidu)، چین

جرات ندارید روی این پل‌ها راه بروید! (۱)

نگران کننده‌ترین چیز درباره پل‌ها، ارتفاع آن هاست. اما، تا به حال فکر کرده اید که مرتفع‌ترین پل جهان را کجا می‌توانید ببینید؟ پل رودخانه سیدو در چین، لقب بلندترین پل جهان را دارد. این پل ۴۹ متر ارتفاع دارد.


پل «Canopy Walk»، غنا

جرات ندارید روی این پل‌ها راه بروید! (۱)

برخی پل‌ها امن‌تر از آن چیزی هستند که به نظر می‌رسد. این پل پیاده هم یکی از آن هاست. این پل طوری طراحی شده که با تور‌های ایمنی، سیم‌های آلومینیومی و تخته‌های ضخیم از شما حفاظت می‌کند و ۱۲ متر ارتفاع دارد.


پل اشیما اوهاشی (Eshima Ohashi)، ژاپن

جرات ندارید روی این پل‌ها راه بروید! (۱)

ما به ژاپن می‌رویم تا فرهنگ غنی و غذا‌های شگفت انگیزش را تجربه کنیم. برخی هم پل اشیما اوهاشی را می‌بینند. این پل در سال ۲۰۰۴ ساخته شده و از آن زمان افراد زیادی را ترسانده است. اگرچه این پل با تکنولوژی روز ساخته شده، اما هنوز ترسناک است.


پل‌های ریشه‌ای، هند

جرات ندارید روی این پل‌ها راه بروید! (۱)

برخی پل‌ها به دست انسان ساخته نشده اند. مثل پل‌های ریشه‌ای هند که توسط طبیعت ساخته شده اند. این پل‌های طبیعی بسیار ظریف هستند و هنگام عبور از آن‌ها باید مراقب باشید، چون ایمن نیستند. گاهی اوقات بهتر است دور بزنید، اما از روی آن‌ها رد نشوید.


پل شیشه‌ای معلق، چین

جرات ندارید روی این پل‌ها راه بروید! (۱)

این پل می‌خواهد تا حد ممکن با طبیعت هماهنگ باشد، اما باعث ترس هم می‌شود. پل شیشه‌ای چین در یکی از زیباترین پارک‌های دنیا واقع شده استد. این پل آنقدر محبوب بود که مجبور شدند موقتا آن را تعطیل کنند.


پل کوه تیتلیس (Titlis)، سوئیس

جرات ندارید روی این پل‌ها راه بروید! (۱)

حتی تصور ایستادن روی پلی که در ارتفاع ۳۰۰۰ متری از سطح زمین قرار دارد، آدم را می‌ترساند. این پل، بلندترین پل معلق اروپاست که در سال ۲۰۱۲ افتتاح شده و از آن زمان افراد زیادی را ترسانده است.


پل استورزایساندت (Storseisundet)، نروژ

جرات ندارید روی این پل‌ها راه بروید! (۱)

همه شما نروژ را با طبیعت شگفت انگیز و مناظر خیره کننده اش می‌شناسید. یکی از این مکان‌ها پل استورزایساندت است. وقتی به بلندترین نقطه پل می‌رسید، فکر می‌کنید دیگر به آخر راه رسیده اید؛ بنابراین اگر به دنبال هیجان هستید، از این پل دیدن کنید.


پل فناناپذیرها، چین

جرات ندارید روی این پل‌ها راه بروید! (۱)

اگر به این پل نگاه کنید، متوجه می‌شوید که چرا این نام را روی آن گذاشته اند. کسانی که می‌توانند از آنعبور کنند، واقعا یک افسانه هستند، یک موجود فناناپذیر! برای رسیدن به بلندترین نقطه کوه زرد، باید از این پله‌ها عبور کنید.


پل جنگل مونته‎‌نگرو (Montenegro)،

کاستاریکا

جرات ندارید روی این پل‌ها راه بروید! (۱)

جنگل مونته نگرو آنقدر تماشایی است که خیلی‌ها آرزوی دیدن آن را دارند. اما پل‌های معلق ترسناکی هم دارد. این پل‌های معلق به شما اجازه می‌دهد در قلب جنگل باشید. اما اگر از ارتفاع و تاریکی می‌ترسید، سراغ آن نروید.


پل طنابی «Carrick-a-Rede»، ایرلند شمالی

جرات ندارید روی این پل‌ها راه بروید! (۱)

ایرلند چیز‌های زیادی برای ارائه دارد. برخی بخش‌های این کشور شما را هیجان زده می‌کند. این پل یکی از همین بخش هاست که در ارتفاع ۳۰ متری از زمین قرار دارد.

منبع: celebspulse


تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

ما معمولا زیاد به مردمی که در جا‌های دوردست زندگی می‌کنند فکر نمی‌کنیم. ما، به خصوص در این روزها، آنقدر درگیر شبکه‌های اجتماعی و شغلمان هستیم که وقتی برای مکث نداریم. به نظر می‌رسد هرچه فناوری زمان ما را بیشتر آزاد می‌کند، زمان کمتری می‌توانیم پیدا کنیم.

در این مطلب تصاویر خیره کننده‌ای از جنوب آسیا را مشاهده می‌کنید. بر خلاف خاورمیانه که در آن اسلام حاکم است، جنوب آسیا مخلوطی از ادیان، مردمان و مناظر است. علاوه بر این، جنوب آسیا یک منطقه جادویی از قاره آسیا است که مملوء از شگفتی‌های طبیعی و مصنوعی است. تنها هشت کشور در آسیای جنوبی وجود دارند، بنابراین ما دو تا از آن‌ها را به دو قسمت تقسیم کرده ایم تا در مجموع ده مورد شود و آن‌ها را بر اساس اندازه از کوچکترین تا بزرگترین مرتب کرده ایم.

۶. افغانستان

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

۹۹.۷درصد از جمعیت افغانستان مسلمان هستند و از نظر تروریسم، کودکان کار و بدبختی‌های عمومی، یکی از بدترین کشور‌های جهان است. تقریبا مقصر نیمی از مرگ و میر خبرنگاران دولت است. ۱۶درصد از ثروت کشور از صنعت تریاک حاصل می‌شود. خوشبختانه بسیاری از شهروندانی که از این کشور رفته بودند در حال بازگشت هستند و توسعه کسب و کار موردنیاز این کشور را با خود به همراه می‌آورند. ورزش ملی افغانستان بزکشی است که در آن مردان سوار بر اسب باید با لاشه بز گل بزنند.


۷. پاکستان- دیدنی‌های طبیعی

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

پاکستان مثل همسایه خود هند، یک قدرت هسته‌ای است. درگیری بین دو کشور به دلیل اختلافات مذهبی و فرهنگی ادامه دارد. جمعیت پاکستان بیشتر مسلمان و جمعیت هند بیشتر هندو هستند. این کشور با مشکلات بسیاری از بی سوادی و فقر گرفته تا تروریسم و فساد روبرو است. با این وجود زیباترین مناظر طبیعی جهان را دارد. پاکستان ۲میلیون نفر جمعیت دارد.


۸. پاکستان- دیدنی‌های انسانی

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)


۹. هند- دیدنی‌های طبیعی

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

هند را از نظر رنگ و تنوع فرهنگی باید یکی از غنی‌ترین کشور‌های جهان به شمار آورد. مذهب پاگان آن پر از اِلِمان‌های طلایی، حیوانات عجیب و غریب، داستان‌های حماسی و شگفتی‌های عرفانی است. هم مرطوب‌ترین مکان روی زمین از نظر بیشترین میزان بارندگی و هم هفدهمین بیابان بزرگ جهان در هند قرار دارند. غذا‌های هندی هم به اندازه مناظر آن متنوع است و از کاری‌های بسیار تند تا خوراکی‌های بسیار شیرین در آن یافت می‌شود.


۱. دیدنی‌های انسانی

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا (۲)

منبع: listverse

+ نوشته شده در پنج شنبه 7 آذر 1398برچسب:تصاویر دیدنی از کشور‌های جنوب آسیا,افغانستان,پاکستان,هند,, ساعت 14:3 توسط آزاده یاسینی


آداب‌و‌رسوم خاص کشور‌های مختلف برای خواستگاری

 خواستگاری یکی از به یادماندنی‌ترین لحظات زندگی دختر و پسرهاست، اما آداب و رسومی که در بعضی کشور‌ها در همین‌باره وجود دارد، این روزیا مراسم را خاص‌تر می‌کند! هر کشور یا هر قومیتی در جهان، آداب و رسوم خاص خود را دارند که به وسیله آن از دیگران متمایز می‌شوند.

کشتی گرفتن با گاومیش چاق‌شدن در حد مرگ و تمرین گریه!

رسوم ازدواج هم در همین دسته هستند که در میان اقوام مختلف، متفاوت است و بعضی‌هایشان عجیب‌و‌غریب و حتی حیرت‌انگیزند. با این توضیح که بعضی از این رسوم مربوط به شهر‌ها یا قبیله‌هایی خاص در این کشورهاست، به تعدادی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

هند| دزدیدن کفش یکی از خواهر‌های داماد!

کشتی گرفتن با گاومیش چاق‌شدن در حد مرگ و تمرین گریه!

یکی از عجیب و غریب‌ترین آداب و رسوم رایج در برخی مناطق هند، این است که عروس باید در روز مراسم، کفش یکی از خواهران داماد را بدزدد تا جرئت خودش را در همین روز به خانواده داماد نشان بدهد و زهرچشمی از آن‌ها بگیرد! جالب‌تر این‌که داماد باید برای پس گرفتن کفش گروگان گرفته شده پول بپردازد تا شانس‌شان برای خوشبخت‌شدن بیشتر شود.

جزیره کریس| تبدیل شدن داماد به فرش!

جزیره کریس، یکی از جزایر کشور فرانسه و همچنین زادگاه ناپلئون اول امپراتور فرانسه است. یکی از رسوم جالب توجه مردم این جزیره، تبدیل کردن داماد به فرش است! پسری که اهل این جزیره باشد و هوس ازدواج به سرش بزند، باید قبل از مراسم عروسی روی زمین دراز بکشد و فرشی روی خودش بیندازدتا اقوام و دوستان عروس و داماد روی او راه بروند! هدف از این کار، بالا بردن آستانه تحمل داماد است!

چین| توانایی گریه کردن به مدت یک ساعت در روز!

کشتی گرفتن با گاومیش چاق‌شدن در حد مرگ و تمرین گریه!

چین کشور بزرگی است و مردم قسمت‌های مختلف آن، رسوم بسیار متفاوتی دارند. به طور مثال، در یکی از شهر‌های این کشور، عروس باید از یک ماه قبل از مراسم عروسی، روزی یک ساعت گریه کند و اقوام و دوستان عروس هم باید در این مراسم او را همراهی کنند.

اگر عروسی، چنین توانایی نداشته باشد، خانواده داماد از ازدواج پسرشان با آن دختر ممانعت خواهند کرد! گریه برای مردم این منطقه از چین به معنای خوش آمدگویی به ازدواج و در انتظار اتفاق‌های خوب بودن است.

مغولستان| پیدا کردن جوجه‌ای با جگر سالم!

قبیله‌ای در مغولستان و بعضی از قسمت‌های چین زندگی می‌کنند که به خاطر یک سنت خاص‌شان معروف شده‌اند. آن‌ها از داماد می‌خواهند برای تعیین روز عروسی، یک جوجه را بکشد و بعد جگر جوجه را بررسی می‌کنند. اگر جگر خوب و سالم بود، یعنی می‌تواند روز عروسی را تعیین کند وگرنه باید این کار را یک ماه بعد تکرار کند. دفعه بعدی هم اگر جگر سالم نبود، باید این کار را آن‌قدر ادامه دهد تا یک جوجه با جگر سالم پیدا کند و زمان مراسم مشخص شود.

بورنئو| نرفتن به سرویس بهداشتی به مدت ۳ روز!

کشتی گرفتن با گاومیش چاق‌شدن در حد مرگ و تمرین گریه!

جزیره بورنئو، سومین جزیره بزرگ جهان است که در اندونزی قرار دارد. قبیله‌ای در بورنئو وجود دارد که عروس و داماد را سه روز قبل عروسی در یک اتاق نگه می‌دارند و در این سه روز، آن‌ها اجازه رفتن به سرویس بهداشتی را ندارند و باید سعی کنند خودشان را کنترل کنند. اگر از پس این امتحان بر بیایند، یعنی برای شروع زندگی مشترک آماده شده‌اند و در غیر این صورت، خودشان از پیشنهادشان منصرف خواهند شد!

آلمان| بریدن چوب با اره!

بریدن چوب در جشن ازدواج در آلمان، از رسوم کهن و قدیمی است. دو نفر باید، چوب درخت را با اره ببرند و زمان محدودی برای این کار دارند.

هرچند همه عروس و داماد‌ها موفق به این کار می‌شوند، اما گفته می‌شود اگر عروس و دامادی نتوانند در زمان تعیین شده، چوب را به دو قسمت تقسیم کنند، زندگی خوب و شادی نخواهند داشت! هدف از این کار نشان دادن وفاداری است و این‌که آن‌ها همیشه و در هر شرایط سختی با هم خواهند بود.

جمهوری‌چک| سوپ‌دادن به یکدیگر با یک قاشق!

کشتی گرفتن با گاومیش چاق‌شدن در حد مرگ و تمرین گریه!

در جمهوری چک زمانی که تصمیم دختر و پسر برای ازدواج با یکدیگر قطعی می‌شود، یک کاسه سوپ مقابل پای آن‌ها شکسته می‌شود و باید زمین را با کمک یکدیگر تمیز کنند و مدام به این اتفاق، لبخند بزنند! سپس به آن‌ها یک کاسه سوپ دیگر با یک عدد قاشق می‌دهند و آن‌ها باید فقط با همان یک قاشق به یکدیگر غذا بدهند.

معلوم نیست اگر دختر و پسری با خوردن غذا با قاشق مشترک مشکل داشته باشند، چه سرانجامی خواهند داشت! طبق فرهنگ مردم این کشور، این کار‌ها به این دلیل است که عروس و داماد فراموش نکنند که باید در همه کار‌ها در زندگی‌مشترک به یکدیگر کمک کنند.

ماداگاسکار| کشتی با گاومیش‌ها!

در ماداگاسکار قرن‌هاست پسر‌ها بر اساس سنتی قدیمی باید به منظور نشان دادن آمادگی‌شان برای مدیریت زندگی‌مشترک دست به کار عجیبی بزنند.

پسر‌ها در این کشور برای این‌که بتوانند دل دختر‌ها را به دست آورند و توانمندی‌شان برای شروع زندگی‌مشترک را به اطلاع خانواده دختر برسانند، به جنگ گاومیش‌ها می‌روند و با آن‌ها کشتی می‌گیرند! طبیعتا اگر پشت این حیوان را به خاک بمالند، گرفتن جواب «بله» از دختر و خانواده‌اش دور از دسترس نخواهد بود.

اسکاتلند| تحمل کثیف بودن طرف مقابل!

کشتی گرفتن با گاومیش چاق‌شدن در حد مرگ و تمرین گریه!

عروس و داماد، همیشه از نظر یکدیگر در روز‌های قبل از ازدواج زیبا هستند. پس دوستان و اقوام آن‌ها در اسکاتلند، چند روز قبل از عروسی دست به کار می‌شوند و عروس و داماد را کثیف و سیاه می‌کنند و سپس آن‌ها را در کنار یکدیگر به درخت می‌بندند تا به این شکل، تحمل آن‌ها را افزایش دهند و آماده مدیریت مشکلات زندگی‌مشترک کنند.

جالب‌تر این‌که اگر عروس و داماد بتوانند به مدت یک روز، کثیف بودن طرف مقابل را تحمل کنند و از این آزمون با موفقیت خارج شوند، به این معناست که در طول زندگی هم می‌توانند به خوبی از پس مدیریت مشکلات زندگی‌مشترک برآیند.

ولز| ساخت قاشق چوبی برای عروس!

اهالی کشور ولز هم یک رسم جالب برای مراسم خواستگاری دارند. زمانی که یک پسر به دختری علاقه‌مند می‌شود، باید یک تکه چوب بخرد و آن را به زیباترین شکل ممکن تبدیل به قاشق کند.

سپس در یک دورهمی دوستانه یا خانوادگی، باید این قاشق کنده کاری شده را که به زیبایی هم تزیین خواهد شد، به عروس هدیه بدهد. این کار به این معناست که او هیچ وقت اجازه نمی‌دهد عروس خانم در زندگی مشترک با او گرسنه بماند.

کره‌جنوبی| تحمل ضربه به کف پا!

کشتی گرفتن با گاومیش چاق‌شدن در حد مرگ و تمرین گریه!

در شهر‌های شمالی کره‌جنوبی بیشتر مردم بر این باور هستند، برای شروع زندگی مشترک باید به کف پا‌های داماد با ماهی مرده و چوب بامبو ضربه بزنند. آن‌ها می‌گویند به این شکل، داماد آماده مواجه شدن با مشکلات و سختی‌های زندگی مشترک می‌شود! در ضمن اگر دامادی در زمان نوش جان کردن این ضربه‌ها، بیش از حد ناله یا اعتراض کند، مشخص می‌شود که هنوز زمان داماد شدنش نرسیده است!

فرانسه| برخوردی گرم با شلوغ‌کاری خانواده داماد!

در بین بعضی مردم فرانسه این رسم وجود دارد که شب قبل از عروسی، دوستان و اقوام داماد با تعدادی قابلمه به سمت خانه عروس می‌روند و تا نزدیک صبح با ملاقه به پشت قابلمه‌ها می‌کوبند و به این شکل سر و صدا تولید می‌کنند. خانواده عروس باید برای این گروه از اقوام و دوستان داماد، نوشیدنی گرم در روز‌های زمستان و نوشیدنی خنک در روز‌های تابستان تهیه و از آن‌ها پذیرایی کنند. اگر واکنش آن‌ها به این شلوغ کاری خانواده داماد، گرم و صمیمی نباشد، به احتمال زیاد این ازدواج سر نخواهد گرفت!

موریتانی| چاق شدن اجباری عروس!

کشتی گرفتن با گاومیش چاق‌شدن در حد مرگ و تمرین گریه!

موریتانی، کشوری در شمال‌غربی آفریقاست که طبق فرهنگ مردم این کشور، عروس هر قدر چاق‌تر باشد، بهتر است و چاق بودن یک عامل جذابیت برای عروس محسوب می‌شود.

به همین دلیل است که دختر‌ها قبل از عروس شدن، باید چاق شوند تا آمادگی آن‌ها برای ازدواج ثابت شود، اما چطور؟ باورش سخت است، اما برای چاق شدن عروس در این کشور، مزارعی وجود دارد که دختر‌های دم‌بخت مدتی به آن‌جا می‌روند، آن‌قدر می‌خورند تا چاق شوند و این چاقی خیلی وقت‌ها باعث بیماری و حتی مرگ عروس نگون‌بخت شده است.

کنیا| آب دهان پدر روی صورت عروس!

یکی از مشهورترین اقوام آفریقایی، پرجمعیت‌ترین و دارای اصیل‌ترین شیوه‌های سنتی و بدوی زندگی، قبایل ماسایی هستند که در کشور‌های تانزانیا و کنیا زندگی می‌کنند. در بین این قبایل، رسم است پدر عروس در روز عروسی وقتی عروس و داماد تصمیم می‌گیرند به خانه خودشان بروند باید روی صورت دخترش تف کند و این کار به معنای آرزوی شانس و خوشبختی برای دخترش است!

فیجی| تلاش برای شکار دندان نهنگ!

کشتی گرفتن با گاومیش چاق‌شدن در حد مرگ و تمرین گریه!

فیجی یک کشور جزیره‌ای در اقیانوس آرام جنوبی است و رسم خاص مردم این کشور برای ازدواج هم به ساحلی بودن این کشور اشاره دارد. خواستگار‌ها در فیجی باید قبل از شروع مراسم عروسی، یک دندان نهنگ را به دست عروس برسانند تا حسن نیت خود را ثابت کنند.

این کار بسیار سخت و خطرناک است که جان داماد را تهدید می‌کند، اما از قدیم، رسمی مردانه محسوب می‌شده که هنوز هم در بیشتر قبایل این کشور و قبل از شروع مراسم عروسی باید انجام شود.

مکزیک| بستن عروس و داماد به یکدیگر

کشتی گرفتن با گاومیش چاق‌شدن در حد مرگ و تمرین گریه!

در مکزیک، زمانی که یک دختر و پسر به یکدیگر علاقه‌مند می‌شوند، باید توسط یک بزرگ‌تر با طنابی به یکدیگر وصل شوند تا عیارشان برای شروع زندگی مشترک مشخص شود! ماجرا از این قرار است که آن‌ها را با یک طناب به یکدیگر می‌بندند و این کار به عنوان نمادی از اهمیت داشتن اتحاد در زندگی مشترک انجام می‌شود، اما این تمام ماجرا نیست!

در ادامه آن‌ها باید تلاش کنند تا در عین بسته بودن دست‌هایشان، طناب را باز کنند تا آمادگی‌شان برای شروع زندگی مشترک به دیگران ثابت شود. البته در سال‌های اخیر، این طناب با گل‌های سفید، مهره و کریستال‌های مختلف تزیین می‌شود. عروس و داماد هم معمولا چند دقیقه‌ای در بند این طناب هستند و سپس توسط یکی از اقوام باید این طناب باز شود.

اوکراین| شکستن ظرف‌های خانواده عروس!

کشتی گرفتن با گاومیش چاق‌شدن در حد مرگ و تمرین گریه!

بعضی از مردم قدیمی‌تر اوکراین که هنوز به یک‌سری از آداب و رسوم کهن‌شان پایبند هستند، معتقدند داماد قبل از مراسم عروسی باید به همراه خانواده‌اش به خانه دختر مورد علاقه‌اش برود و بعد از پذیرایی، تعدادی از ظرف‌های خانه آن‌ها را بشکند. رسم شکستن ظرف‌های خانواده عروس در این کشور به این معناست که داماد بداند قلب خانواده دختر با رفتن وی شکسته و باید بیش از پیش، مراقب رفتارهایش با همسرش باشد!

منابع: elitedaily ،theguardian ،scoopwhoop


چیز‌های عجیبی که در کشور‌های مختلف عادی است

 تا همین اواخر که اینترنت کل دنیا را متحد کرد، همه ما در دنیای کوچک خودمان زندگی می‌کردیم و درباره زندگی در بخش‌های مختلف این سیاره، چیز زیادی نمی‌دانستیم. همه ما زمان زیادی برای ایجاد فرهنگ خودمان صرف کرده ایم و به نظر می‌رسد کار بزرگی انجام داده ایم، چون همه کشور‌ها واقعا بی‌نظیر و البته برای بقیه کمی عجیب هستند.مردم چیز‌هایی که در کشور‌شان عادی است، اما برای سایر کشور‌ها عجیب است را به اشتراک گذاشتند و آن‌ها را با هم می‌بینیم.

 

هند: ما در روزنامه‌ها و وبسایت ها، بخش تبلیغات ازدواج داریم که از آن برای پیدا کردن عروس یا داماد استفاده می‌کنیم. این تبلیغات بیشتر توسط والدین منتشر می‌شود. شبیه تیندر است، اما تحت نظارت والدین!

نیوزیلند: راه رفتن با پای برهنه، حتی در خیابان و سوپرمارکت‌ها عادی است.

چیزهای عجیبی که در کشورهای مختلف عادی است

آمریکای لاتین: روی دیوار‌های اطراف خانه شیشه شکسته می‌گذارند تا دزدها نتوانند از آن بالا بیایند. بعد از مهاجرت به کانادا دیدم که آن‌ها حتی دیوار هم دور خانه‌های خود ندارند!

چیزهای عجیبی که در کشورهای مختلف عادی است

آلمان: سن قانونی نوشیدن مشروبات الکلی، ۱۶ سال است.

آلمان: ما در دانشگاه ما با دست روی میز می‌کوبیم تا استادمان را تشویق کنیم، به جای اینکه کف بزنیم یا هیچ کاری نکنیم.

استرالیا: روی کلاه ایمنی برای ترساندن پرندگان شاخه، چشم مصنوعی و .. می‌گذارند.

چیز‌های عجیبی که در کشور‌های مختلف عادی است

چیز‌های عجیبی که در کشور‌های مختلف عادی است

انگلستان: وقتی بشقاب یا لیوانی در رستوران‌ می‌شکند، کل رستوران فریاد می‌زنند و تشویق می‌کنند. وقتی تعطیلات به یک رستوران کانادایی رفته بودم و سینی لیوان‌ها از دست پیشخدمت افتاد، مردم با وحشت نگاه می‌کردند که من از صندلی خود بلند شده بودم و فریاد می‌کشیدم.

نیوزیلند: شکلات سوخاری در نیوزیلند عادی است.

چیز‌های عجیبی که در کشور‌های مختلف عادی است

اسلواکی: در عید پاک، پسران در حومه شهر پرسه می‌زنند و روی دختران آب می‌ریزند و با چوب آن‌ها را به آرامی می‌زنند و دختران از آن‌ها تشکر می‌کنند!

کشور‌های اسکاندیناوی: نوزادان را به تنهایی بیرون از خانه می‌گذارند تا چرت بزنند، حتی اگر باران یا برف ببارد!

چیز‌های عجیبی که در کشور‌های مختلف عادی است

ایسلند: افراد نام خانوادگی ندارند، در واقع نام خانوادگی آن‌ها از نام پدر با پسوند «پسر» یا «دختر» تشکیل شده است. علاوه بر این، فقط اجازه دارید از یک لیست مصوب نام فرزندان خود را انتخاب کنید یا یک نام جدید انتخاب کنید و مراحل تصویب آن را طی کنید.

ژاپن: چرت زدن سرکار قابل قبول است و حتی برخی کارفرمایان آن را تشویق می‌کنند، چون نشانه سختکوشی است.

چیز‌های عجیبی که در کشور‌های مختلف عادی است

ژاپن: خیابان‌ها معمولا نام ندارند، آدرس‌ها فقط عدد هستند.

کره جنوبی: همه در سال جدید، یعنی یکم ژانویه یک سال بزرگتر می‌شوند. علاوه بر این، نوزادی که به دنیا می‌آید یک ساله در نظر گرفته می‌شود، چون زمانی که در رحم مادر بوده هم به حساب می‌آید. بنابراین نوزادی که آخر دسامبر به دنیا می‌آید دو ساله در نظر گرفته می‌شود، اگرچه فقط دو روز زندگی کرده است. کره ای‌ها از سیستم معمولی که ما می‌شناسیم هم استفاده می‌کنند، بنابراین آن‌ها اساسا دو سن دارند.

انگلستان: دو شیر آب مجزا در سینک‌ها جود دارد، یکی با آب سرد و دیگری با آب گرم

چیز‌های عجیبی که در کشور‌های مختلف عادی است

منبع: brightside


با بزرگترین مساجد جهان آشنا شوید

 به عنوان یک مسلمان چقدر با مساجد جهان آشنایی دارید؟ در این مطلب می‌خواهیم شما را با بزرگترین مساجد جهان از نظر ظرفیت آشنا کنیم.


۱۰. مسجد صالح، صنعا، یمن، ۴۴هزار نفر
 
با بزرگترین مساجد جهان آشنا شوید


مسجد صالح بزرگترین مسجد یمن و دهمین مسجد بزرگ دنیاست. این مسجد در سال ۲۰۰۸ ساخته شده و معماری خیره‌کننده آن که متاثر از معماری اسلامی و یمنی است و آن قدر زیباست که این ساختمان مدرن را به یک جاذبه گردشگری تبدیل کرده است. این مسجد یک گنبد مرکزی و شش مناره دارد که ارتفاع هرکدام به ۱۰۰ متر می‌رسد. ضلع شرقی و غربی مسجد ۱۰ در دارد که همراه با ۵ در جنوبی به حیاط مسجد منتهی می‌شوند. باغ‌های گل زیبا مسجد صالح را احاطه کرده و از ویژگی‌های داخلی مدرن آن می‌توان به تهویه هوا، سیستم صوتی باکیفیت و کتابخانه اشاره کرد. این مسجد حدود ۴۴هزار نفر ظرفیت دارد.


۹. مسجد جامع، دهلی، هند، ۸۵هزار نفر
 
با بزرگترین مساجد جهان آشنا شوید


مسجد جامع دهلی نهمین مسجد بزرگ دنیاست. این مسجد بین سال‌های ۱۶۴۴ و ۱۶۵۸ توسط شاه جهان ساخته شده است، امپراتور مغولی که تاج محل را نیز ساخت. این مسجد با ماسه سنگ و مرمر ساخته شده و ویژگی‌های بارز آن شامل چهار برج، سه ورودی و دو مناره می‌شود. در میان آثار ارزشمندی داخل مسجد، می‌توان به نسخه‌ای از قرآن کریم اشاره کرد که روی پوست آهو نوشته شده است. حیاط مسجد گنجایش ۷۵هزار نمازگزار را دارد و داخل آن هم ۱۰هزار نفر ظرفیت دارد.


۸. مسجد پادشاهی، لاهور، پاکستان،

۱۰۰هزار نفر

 
با بزرگترین مساجد جهان آشنا شوید


مسجد پادشاهی یکی از مکان‌های تاریخی لاهور و هشتمین مسجد بزرگ جهان است. این مسجد در سال ۱۶۷۳ توسط اورنگ‌زیب، ششمین پادشاه مغول ساخته شده و زمانی بزرگترین مسجد دنیا بوده است. معماری مسجد پادشاهی متاثر از معماری هندی، ایرانی، اسلامی و آسیای مرکزی است و خود الهام‌بخش طراحی مساجدی مثل تاج المسجد بوده است. مسجد پادشاهی یک گنبد مرکزی با دو گنبد جانبی و چهار مناره دارد که هرکدام ۵۰ متر ارتفاع دارند. تالار اصلی ۵هزار نفر ظرفیت دارد و ۹۵هزار نمازگاز هم در حیاط جا می‌شوند. این مسجد حدود ۳۰هزار مترمربع مساحت دارد.


۷. مسجد حسن دوم، کازابلانکا، مراکش،

۱۰۵هزار نفر

 
با بزرگترین مساجد جهان آشنا شوید


مسجد حسن دوم در شهر کازابلانکا در مراکش واقع شده و هفتمین مسجد بزرگ جهان و بزرگترین مسجد مراکش است. این مسجد در سال ۱۹۹۳ ساخته شده و ۱۰۵هزار نفر ظرفیت دارد. مسجد حسن دوم به دور از سروصدا و آلودگی شهر واقع شده است. این مسجد زیبا به سبک موری ساخته شده و فقط یک گنبد و مناره دارد. از آنجا که مسجد روی سایتی به شکل شبه‌جزیره قرار دارد، کف مسجد شیشه‌ای است و منظره شگفت‌انگیزی از اقیانوس اطلس زیر آن را ارائه می‌دهد. همچنین باغ‌های زیبا و حیاط باشکوهی با ۴۱ آبنما دارد.


۶. مسجد استقلال، جاکارتا، اندونزی،

۱۲۰هزار نفر

 
با بزرگترین مساجد جهان آشنا شوید


مسجد استقلال ششمین مسجد بزرگ جهان است که در شهر اندونزیایی جاکارتا واقع شده است. این مسجد بزرگترین مسجد جنوب شرقی آسیاست. ساختمان آن در سال ۱۹۷۸ به نشانه استقلال اندونزی ساخته شده است. معماری آن بدون توجه به سبک اسلامی و اندونزیایی و به سبک بین المللی نئومدرن ساخته شده است. مسجد استقلال دو گنبد، هفت ورودی و فقط یک مناره دارد، همچنین باغ و حوض بزرگی به همراه آبنما دارد. این مسجد ۱۲۰هزار نفر گنجایش دارد.


۵. تاج المسجد، یوپال، هند، ۱۷۵هزار نفر
 
با بزرگترین مساجد جهان آشنا شوید


تاج المسجد در بوپال، هند، واقع شده و پنجمین مسجد بزرگ جهان است. ساخت و ساز این مسجد در دهه ۱۸۰۰ به دستور بیگم بوپال آغاز شد. متاسفانه بی‌ثباتی سیاسی و کمبود بودجه ساخت آن را به تعویق انداخت و در نهایت در سال ۱۹۸۵ افتتاح شد. طراحی آن از اصول معماری مغول پیروی می‌کند و یادآور مسجد پادشاهی لاهور و مسجد جامع دهلی است. تاج المسجد ۱۷۵هزار نفر ظرفیت دارد.


۴. مسجد فیصل، اسلام آباد، پاکستان،

۳۰۰هزار نفر

 
با بزرگترین مساجد جهان آشنا شوید


مسجد فیصل در پایتخت پاکستان چهارمین مسجد بزرگ دنیاست و مسجد ملی پاکستان و بزرگترین مسجد اهل سنت در جنوب آسیا به شمار می‌رود. این ساختمان در کوهپایه‌های هیمالیا واقع شده و به افتخار پادشاه عربستان، فیصل که بودجه ساخت آن را در سال ۱۹۸۶ تامین کرد، نامگذاری شده است. این مسجد از نظر معماری، شبیه چادر‌های سنتی است که قبایل بادیه نشین استفاده می‌کردند. مسجد فیصل فاقد گنبد است، اما چهار مناره بلند دارد که هرکدام ۹۰ متر ارتفاع دارند. همچنین ۵۰۰۰ مترمربع مساحت و ۳۰۰هزار نفر ظرفیت دارد.


۳. حرم امام رضا (ع)، مشهد، ۷۰۰هزار نفر
 
با بزرگترین مساجد جهان آشنا شوید


حرم امام رضا (ع) در مشهد در سال ۸۱۸ میلادی تاسیس شده و سومین مسجد بزرگ جهان است. هر یک از هفت صحن آن بیش از ۱۰۰هزار نفر ظرفیت دارند. حرم امام رضا (ع) با مناره‌ها و گنبد طلایی آراسته شده و ۷۰۰هزار نفر ظرفیت دارد.


۲. مسجدالنبی (ص)، مدینه، عربستان

سعودی، یک میلیون نفر
 

با بزرگترین مساجد جهان آشنا شوید


مسجد النبی دومین مسجد بزرگ جهان است که در مدینه واقع شده و یک مکان زیارتی مهم به شمار می‌آید. مسجد النبی دومین مسجد ساخته شده در تاریخ اسلام بعد از مهاجرت پیامبر اکرم به مدینه در سال ۶۲۲ میلادی است. ساختمان آن شامل گنبد سبز و ده مناره می‌شود و تلفیقی از معماری اسلامی و عثمانی است. این مسجد ۴۰۰۵۰۰ مترمربع مساحت و یک میلیون نفر ظرفیت دارد.


۱. مسجد الحرام، مکه، عربستان سعودی،

۴میلیون نفر

 
با بزرگترین مساجد جهان آشنا شوید

مسجد الحرام بزرگترین مسجد جهان است. کعبه در مرکز مسجد قبله‌گاه و مقدس‌ترین مکان مسلمان است. این مسجد در زمان حضرت ابراهیم (ع) ساخته شده است. مسجد الحرام در هنگام حج ۴میلیون ظرفیت و ۴۰۰۸۰۰ مترمربع مساحت دارد. تاریخ ثبت شده این مسجد از سال ۶۳۸ میلادی آغاز می‌شود.
 
منبع: top10hq


اقیانوس‌های جهان کجا به هم می‌رسند؟

 پنج اقیانوس روی زمین وجود دارد، همه آن‌ها با یکدیگر ارتباط دارند و یک حجم آب پیوسته را تشکیل می‌دهند. قبلا فقط چهار اقیانوس وجود داشت: آرام، اطلس، هند و منجمد شمالی. اما در سال ۲۰۰۰، سازمان بین‌المللی آب‌نگاری بر اساس شواهدی که نشان می‌داد این آب‌ها دارای اکوسیستم متمایز هستند و تاثیر منحصربه‌فردی روی آب و هوای جهان می‌گذارند، تصمیم گرفت اقیانوس منجمدجنوبی را هم به فهرست اقیانوس‌های جهان اضافه کند. اقیانوس جنوبگان یا اقیانوس منجمدجنوبی، پنجمین اقیانوس زمین، اما از نظر بزرگی چهارمین آن‌هاست: بزرگتر از اقیانوس منجمد شمالی.

 
اقیانوس‌های جهان کجا به هم می‌رسند؟

مانند مرز‌های ملی، مرز‌های پنج اقیانوس هم توسط سازمان بین المللی آب‌نگاری کاملا مشخص شده اند، هرچند همه با این مرزبندی موافق نیستند، از جمله اطلاعات‌نامه جهان که توسط سازمان سیا منتشر می‌شود.اقیانوس آرام، بزرگترین اقیانوس جهان، از اقیانوس جنوبگان تا اقیانوس منجدشمالی امتداد دارد. مرز شرقی آن به سواحل آمریکای شمالی و جنوبی می‌رسد، در نهایت در دماغه هورن در امتداد یک خط مستقیم که از سرزمین آتش (Tierra del Fuego) تا اقیانوس منجمد شمالی کشیده شده، به اقیانوس اطلس می‌رسد. مرز غربی با مجمع‌الجزایر شرقی هند، دریای فیلیپین، دریای ژاپن و دریای اخستک (Okhotsk) در نیمه شمالی و ساحل استرالیا در نیمه جنوبی تعریف شده است. اقیانوس آرام در دماغه جنوب شرقی، جنوبی‌ترین نقطه تاسمانی، به اقیانوس هند می‌رسد.
 
اقیانوس‌های جهان کجا به هم می‌رسند؟

اقیانوس اطلس، دومین اقیانوس بزرگ جهان، از اقیانوس جنوبگان بین قاره آمریکا و آفریقا و اروپا تا اقیانوس منجمدشمالی کشیده شده است. این اقیانوس در دماغه هورن به اقیانوس آرام و در دماغه آگولاس در جنوب آفریقا به اقیانوس هند می‌رسد.اقیانوس هند، سومین اقیانوس بزرگ جهان، از اقیانوس جنوبگان تا اقیانوس هند، شبه جزیره عربستان و جنوب شرقی آسیا امتداد دارد. در غرب سواحل آفریقا را دنبال می‌کند تا در دماغه آگولاس به اقیانوس اطلس می‌رسد. از شرق، در نزدیکی تاسمانی به اقیانوس آرام می‌پیوندد.مرز‌های اقیانوس قطب شمال کمی پیچیده‌تر است، چون خشکی در اینجا تکه تکه است. به طور کلی اقیانوس منجمدشمالی در قطب شمال قرار دارد و در نیمکره غربی به آمریکای شمالی و در نیمکره شرقی به اسکاندیناوی و سیبری می‌رسد. همچنین در نزدیکی گرینلند و ایسلند به اقیانوس اطلس می‌پیوندد و در تنگه برینگ به اقیانوس وصل می‌شود.اقیانوس جنوبگان واضح‌ترین مرز را دارد: یک دایره کامل که قطب جنوب را احاطه کرده است.
 
اقیانوس‌های جهان کجا به هم می‌رسند؟

اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام را کجا ببینیم؟
 
اقیانوس‌های جهان کجا به هم می‌رسند؟
 
مشخص‌ترین نقطه برای تماشای آب‌های دو اقیانوس، مرز آن‌هاست. برای تماشای دو اقیانوس آرام و اطلس در دماغه هورن در جنوب شیلی، باید از اوشوایا در آرژانتین یا از پونتا آرناس در شیلی سوار یک کشتی کروز شوید. این کشتی دماغه را دور می‌زند و اگر آب و هوا اجازه دهد، بازدیدکنندگان را روی دماغه پیاده می‌کند. به دلیل جریان‌های ناهنجار، باد‌های قوی و آب و هوای غیرقابل پیش بینی، کشتیرانی در آب‌های اطراف این دماغه بسیار دشوار است؛ بنابراین سفر به دماغه هورن ممکن است همیشه منجر به رفتن به ساحل نشود. اگر خوش‌شانس باشید می‌توانید از فانوس دریایی آن هم دیدن کنید.
 
اقیانوس‌های جهان کجا به هم می‌رسند؟

راه دیگر برای دیدن اقیانوس آرام و اطلس، بالا رفتن از یک آتشفشان است. آتشفشان بارو در پاناما واقع شده و بلندترین کوه این کشور است. بارو در نقطه‌ای واقع شده که باریکه پاناما حدود ۱۲۰ کیلومتر عرض دارد. در یک طرف باریکه اقیانوس اطلس و در طرف دیگر آن اقیانوس آرام قرار دارد. در روز روشن می‌توان هر دو اقیانوس را از بالای کوه دید.
 
اقیانوس‌های جهان کجا به هم می‌رسند؟

اقیانوس هند و اطلس را از کجا ببینیم؟

در دماغه آگولاس در جنوبی‌ترین نقطه قاره آفریقا. دماغه آگولاس، برخلاف دماغه هورن به راحتی از طریق تور‌های منظمی که از کیپ تاون می‌آیند، قابل دسترسی است. اما متاسفانه برخی مردم محلی گردشگران را به جای دماغه آگولاس به دماغه‌های دیگر می‌برند تا به آن‌ها سوغاتی بفروشند.
 


اقیانوس هند و آرام را از کجا ببینیم؟

اقیانوس‌های جهان کجا به هم می‌رسند؟


اقیانوس هند و آرام در دماغه جنوب‌شرقی، جنوبی‌ترین نقطه تاسمانی در استرالیا، به هم می‌رسند. برای رسیدن به این دماغه باید ابتدا دو ساعت از هوبارت (Hobart) به شهر کوچکی به نام کوکل کریک (Cockle Creek) رانندگی کنید، که دورترین نقطه در جنوب استرالیا است که می‌توان به آن رانندگی کرد. سپس باید دو تا سه ساعت پیاده روی کنید تا به آن برسید.

 
اقیانوس‌های جهان کجا به هم می‌رسند؟
 
منبع: amusingplanet
+ نوشته شده در چهار شنبه 20 شهريور 1398برچسب:اقیانوس‌های جهان کجا به هم می‌رسند,آرام,اطلس,هند,منجمد شمالی,منجمد جنوبی, ساعت 14:19 توسط آزاده یاسینی