♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥
زني که در استراليا کافي شاپ بازکرده بود ،براي جلب مشتري و ضمنا وادار کردن مردم به رعايت ادب و احترام بيشتر ابتکاري بخرج داد و اعلام کرد نحوه سفارش و صحبت کردن شما روي قيمت هاي ما اثر مي گذارد:
چند دوست دوران دانشجویی که پس از فارغ التحصیلی، هر یک شغلهای مختلفی داشتند و در کار و زندگی خود نیز موفق بودند، پس از مدتها با هم به دانشگاه سابقشان رفتند تا با استادشان دیداری تازه کنند. آنها مشغول صحبت شده بودند و طبق معمول بیشتر حرفهایشان هم شکایت از زندگی بود! استادشان در حین صحبت آنها قهوه آماده میکرد؛ او قهوه جوش را روی میز گذاشت و از دانشجوها خواست که برای خود قهوه بریزند.روی میز لیوانهای متفاوتی قرار داشت: شیشهای، پلاستیکی، چینی، بلور و لیوانهای دیگر. وقتی همه دانشجوها قهوههایشان را ریخته بودند و هریک لیوانی در دست داشت، استاد مثل همیشه آرام و با مهربانی گفت:«بچهها، ببینید؛ همه شما لیوانهای ظریف و زیبا را انتخاب کردید و الان فقط لیوانهای زمخت و ارزان قیمت روی میز ماندهاند!»دانشجوها که از حرفهای استاد شگفتزده شده بودند، ساکت ماندند و استاد حرفهایش را به این ترتیب ادامه داد:«در حقیقت چیزی که شما واقعاً میخواستید قهوه بود و نه لیوان، اما لیوانهای زیبا را انتخاب کردید و در عین حال نگاهتان به لیوانهای دیگران هم بود؛ زندگی هم مانند قهوه است و شغل، حقوق و جایگاه اجتماعی ظرف آن است. این ظرفها زندگی را تزیین میکنند، اما کیفیت آن را تغییر نخواهند داد.البته لیوانهای متفاوت در علاقه شما به نوشیدن قهوه تأثیر خواهند گذاشت، اما اگر بیشتر توجهتان به لیوان باشد و چیزهای با ارزشی مانند کیفیت قهوه را فراموش کنید و از بوی آن لذت نبرید، معنی واقعی نوشیدن قهوه را هم از دست خواهید داد. پس از حالا به بعد تلاش کنید نگاهتان را از لیوان بردارید و در حالی که چشمهایتان را بستهاید، از نوشیدن قهوه لذت ببرید.قهوه زندگی
چون خدای تبارک و تعالی خواست جان ابراهیم را بگیرد ملک الموت را فرستاد و او گفت: یا ابراهیم درود بر تو. ابراهیم فرمود: ای عزرائیل برای دیدن من آمدی یا برای مرگم؟ گفت: برای مرگ و باید اجابت کنی.ابراهیم گفت: دیدی که دوستی دوست خود را بمیراند؟ خطاب آمد: ای عزرائیل به ابراهیم بگو: دوستی را دیدی که ملاقات دوستش را بد بدارد؟ براستی که هر دوستی خواهان ملاقات دوست است.ابراهیم و عزرائیل
بعضیها هم در انتخاب یک «رمان» خوب و امتحان پس داده مشکل دارند، در این جا چند رمانِ محبوب و مطمئن را گذاشتیم تا با خیال راحت بخرید و بخوانید.
بارون درخت نشین اثر ایتالو کالوینو
کتاب «بارون درخت نشین» یکی از شاهکارهای ایتالو کالوینو برای نخستین بار در سال ۱۹۵۷ در ایتالیا منتشر شد. پسری به نام کوزیمو خانهی اشرافی خانواده اش را به منظور زندگی در درختان انبوه ترک گفته است.
کتاب حاوی روایتهای مختلفی از حوادثی است که برای کوزیمو در طول مدت درخت نشینی اش رخ میدهد. پرسشگری فلسفی هستهی داستان این کتاب است و در طول سالیان موردتوجه منتقدین ادبی قرارگرفته است.
سَبُکی تحملناپذیر هستی اثر میلان کوندرا
کوندرا «سَبُکی تحملناپذیر هستی» را در سال ۱۹۶۸، در پراگ و در دورهای نوشت که به «بهار پراگ» شناخته میشود. توما، جراح برجستهای است که روابط پنهانی زیادی دارد و همسرش، ترزا، عکاسی است که خونش از بی وفاییهای همسرش به جوش آمده است.
کتاب «سَبُکی تحملناپذیر هستی»، تفکر و کاوشی دربارهی انسان و تنهایی او در جهان است، جهانی که در واقع دامی بیش نیست.
کافکا در کرانه اثر هاروکی موراکامی
رمان «کافکا در کرانه» از برجستهترین کتابهای هاروکی موراکامی، نویسنده ژاپنی، در سال ۲۰۰۲ منتشر شد. این رمان روایت دو داستان موازی و بسیار جذاب و به ظاهر بیربط از دو شخصیت متفاوت است.
شخصیت اول این رمان کافکا نوجوانی ۱۵ ساله و فراری از خانه و دومی پیرمردی به نام ناکاتا است. آثار موراکامی رنگ سوررئالیستی توأم با مضحکهای عبث دارد که مالیخولیا را در زندگی روزمرۀ طبقۀ متوسط می کاود.
تنهایی پرهیاهو اثر بهومیل هرابال
کتاب «تنهایی پرهیاهو» بهومیل هرابال نویسنده اهل چک در فاصله سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۶ نگاشته شده است. این کتاب داستان شخصیتی به نام هانتا است که، کار او خمیر کردن کتابها، دستههای گل و آثار نقاشی است. درنهایت پس از سی و پنج سال زندگی با کتاب و کلمه وقتی پای تکنولوژی و عصر جدید به میان میآید، کارایی او نادیده گرفته میشود.
بخش زیادی از هنر نویسنده در خلق «تنهایی پرهیاهو» متاثر از فضای کمونیستها بر کشور چک است؛ فضایی آکنده از یاس و نومیدی که گریبان انسان را گرفته، داستانی درباره جدال روح آدمی با خود. فضایی که در آن کامیون کامیون کتاب سوزانده یا خمیر میشود.
آدمکش کور اثر مارگارت آتوود
آدمکش کور نوشتهی مارگارت اتوود نویسندهی کانادایی است. از نظر منتقدان، آدمکش یکی از بهترین آثار مارگارت اتوود است. این کتاب در سال ۲۰۰۰ موفق به دریافت جایزه «بوکر» شد. پا به پای سرنوشت خانوادهای که جنگ مستقیم و غیرمستقیم بر بادش میدهد، مردی ناشناس برای زنی ناشناس به روایت داستانی سوررئالیستی نشسته است.
هر دو داستان در بزنگاهی باهم ترکیب میشوند و «آدمکش کور» را پدید میآورند. آتوود با کنار هم قرار دادن عناصری به ظاهر دور از هم، دنیایی سرشار از تصوراتی محسور کننده با تأثیری فراموش نشدنی خلق میکند.