••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

راز‌های زندگی گذشتگان که در نقاشی‌های قدیمی نهفته است

 افرادی زیادی می‌توانند نقاشی‌های زیبا بکشند، اما کشیدن یک نقاشی زیبا که پیامی در آن پنهان باشد یا ویژگی‌های زمانه خود را به تصویر بکشد، چیزی است که فقط استادان واقعی هنر از پس آن برمی‌آیند. به همین دلیل کارشناسان هنری مثل کارآگاهان به دنبال شواهد هستند و ساعت‌ها صرف تفسیر نقاشی‌ها می‌کنند. به این ترتیب ما فهمیدیم که اولین غارنگاره‌ها را زنان کشیده اند، مردان آرایش می‌کردند و پاستا با دارچین و با دست خورده می‌شد.


اولین نقاشی‌های غار را زنان کشیدند
 
راز‌های زندگی گذشتگان که در نقاشی‌های قدیمی نهفته است


کارشناسان با برسی غار‌هایی که مردم باستان در آن زندگی می‌کردند، به این نتیجه رسیدند که اولین هنرمندان زن بوده اند. آن‌ها نه فقط با توجه به اثر انگشتان و کف دست‌ها، بلکه با توجه به سبک کشیدن نقاشی‌ها به این نتیجه رسیدند که متناسب با تناسبات دست زن‌ها بوده است. فقط حدود یک چهارم نقاشی‌ها توسط مردان کشیده شده اند. این کشف تایید کرد که شکار برای زنان هم فعالیت مهمی بوده است. مردان حیوانات را شکار می‌کردند و آن‌ها را می‌کشتند و زنان آن‌ها را برمی‌داشتند و به چادر خود می‌بردند تا گوشت آن را تقسیم کنند.


هنرمندان قرون وسطی فقط می‌توانستند

حیواناتی را خوب بکشند که با چشم

خودشان دیده بودند

 
راز‌های زندگی گذشتگان که در نقاشی‌های قدیمی نهفته است

قبلا تصور می‌شد که ظاهر عجیب برخی حیوانات ایده هنرمندان باشد. اما کارشناسان بعد از تحقیق روی بهترین آثار قرون وسطی فهمیدند که در برخی موارد که هنرمندان شانس دیدن حیوانات را با چشم خود نداشتند، نقاشی‌هایشان را بر اساس توصیفات کلامی از حیوانات می‌کشیدند. به همین دلیل کشیدن شاهین آسان بود، اما کشیدن تمساح که هرگز در اروپا دیده نشده بود کار سختی بود. وضعیت وقتی بدتر می‌شد که مردم چیز زیادی درباره حیات وحش نمی‌دانستند و این فقدان دانش اغلب با چیز‌های دیگر ترکیب می‌شد و به شکل افسانه در می‌آمد.مثلا آن‌ها فکر می‌کردند که تمساح فقط آدم می‌خورد و سپس از کاری که کرده پشیمان می‌شود و گریه می‌کند، به همین دلیل اصطلاح «اشک تمساح» به وجود آمد. یا مثلا فکر می‌کردند مدفوع خزندگان بسیار باارزش است و آن را روی صورتشان می‌مالیدند تا جوانی به پوستشان بازگردد.

۸۰۰ سال پیش، بازی‌های فضای باز زبان

جهانی بچه‌های دنیا بود

 
راز‌های زندگی گذشتگان که در نقاشی‌های قدیمی نهفته است


این نقاشی تقریبا ۱۰۰ بازی محبوب قرن شانزدهم را نشان می‌دهد. اما توجه مخاطبان به چیز دیگری جلب شده است: این نقاشی در سال ۱۵۶۰ کشیده شده و نشان می‌دهد که علیرغم تفاوت‌های فرهنگی و فاصله بین کشورها، بچه‌های سراسر دنیا خودشان را به روش‌های مشابهی سرگرم می‌کردند: عروسک، تفنگ، حباب‌های صابون‌ساز و بسیاری بازی‌های دیگر؛ بنابراین بازی‌ها روش جهانی ارتباط برقرارکردن بچه‌ها، علیرغم منشا و فرهنگشان هستند.


در زمانی نه چندان دور، همه مردان

اشراف‌زاده روسیه آرایش می‌کردند

 
راز‌های زندگی گذشتگان که در نقاشی‌های قدیمی نهفته است


در قرن هجدهم، آرایش هنر واقعی شد که حتی مردان هم به آن علاقه داشتند. آن‌ها به لوازم آرایشی که استفاده می‌کردند اهمیت می‌دادند، لب‌هایشان را مرطوب می‌کردند و پودر زیادی روی موهایشان می‌زدند. همه رنگ‌ها از جنس سرب نبودند: رنگ مروارید از ایتالیا آورده می‌شد که بسیار گران‌تر بود. گزینه‌های ارزان‌تر از جنس نشاسته، گچ و بیسموت بودند. رژ‌ها از کارمین، زعفران و شنگرف بودند. پودر از آرد تهیه می‌شد و باعث می‌شد مو نقره‌ای و صورت جوان‌تر به نظر برسد. برای پاک کردن صورت بعد از آرایش از لوسیون‌های مخصوص استفاده می‌کردند.


برخی سگ‌ها از یک نژاد ظاهر متفاوتی

داشتند و پروش سگ به عنوان سرگرمی

آغاز شد

 
راز‌های زندگی گذشتگان که در نقاشی‌های قدیمی نهفته است


نژاد سگ «پاگ» از سگ‌هایی ریشه می‌گیرد که از چین به اروپا آورده شدند و احتمالا از بستگان سگ‌های «پکنیز» بودند. آن‌ها در قرن هفدهم حیوان خانگی مورد علاقه زنان اشراف‌زاده‌ای شدند که معمولا چند سگ داشتند. در نتیجه پرورش سگ آغاز شد. در نقاشی‌های قرون ۱۷ تا ۱۹ پاگ‌هایی را می‌بینید که صورت‌ها و پنجه‌های بلندتری داشتند. اما تحقیقات اخیر ژنوم نشان می‌دهد که نزدیک‌ترین بستگان آن‌ها جک راسل تریر‌ها و بوردر تریر‌ها هستند که به عنوان سگ‌های نگهبان و شکاری کار می‌کردند. 


پاستا غذای نجیب‌زادگان بود و با دست خورده

می‌شد

 
راز‌های زندگی گذشتگان که در نقاشی‌های قدیمی نهفته است


این غذا در اصل فقط در خانه ثروتمندان سرو می‌شد، چون دستور پخت آن زیاد ساده نبود. خمیر آن از آرد، شیر بز و زرده تخم مرغ تهیه می‌شد و به شکل نوار‌های باریک بریده می‌شد. پاستای خشک را در آب داغ جوشانده و سپس آبکش می‌کردند و این غذا با پنیر پوشانده می‌شد. آن‌ها به پاستا دارچین، روغن و کمی پنیر شبیه موزارلا اضافه می‌کردند و آن را ۳۰ دقیقه در فر می‌گذاشتند. در قرن هفدهم، کارخانه‌های تولید پاستا افتتاح شدند، در نتیجه پاستا ارزان شد و در دسترس فقرا هم قرار گرفت: آن‌ها پاستا را با سس گوجه می‌خوردند. اما سنت پاستا خوردن با دست طرد نشد. پاستا را در سس فرو می‌کردند و در دهان می‌گذاشتند.


داوینچی انحراف چشم داشت که به او اجازه

می‌داد تجسم سه بعدی بهتری داشته باشد

 
راز‌های زندگی گذشتگان که در نقاشی‌های قدیمی نهفته است


کریستوفر تایلر بعد از بررسی آثار هنری که در آن داوینچی از چهره خودش استفاده کرده بود، به این نتیجه رسید که این هنرمند بزرگ نوع خاصی از انحراف چشم داشته است. او به لطف این اختلال، می‌توانسته با سفت کردن عضلات چشمش، بین ادراک دو بعدی و سه بعدی جابجا شود و این نقاشی‌های واقع گرایانه را بکشد. معمولا برای دستیابی به این اثر، هنرمندانی که بینایی عادی دارند یک چشمشان را می‌بندند و چیزی را با عمق روی سطح ساده می‌کشند.


ازدواج همه جا می‌توانست انجام شود
 
راز‌های زندگی گذشتگان که در نقاشی‌های قدیمی نهفته است

نقاشی «پرتره آرنولفینی» اثر «یان وان آیک» مراسم ازدواج را نشان می‌دهد. در قرن پانزدهم برای ازدواج به حضور کشیش نیاز نبود، بنابراین مردم همه جا می‌توانستند ازدواج کنند. اگر این ثروتمندان ازدواج می‌کردند، برای تایید توافق‌های پیش از ازدواج باید شاهدانی باشند که انعکاسشان را در آینه ببینیم. همچنین در این مراسم، مرد باید دستش را بالا ببرد و سوگند بخورد و سپس دست عروس خود را با دست دیگرش بگیرد. شاید به همین دلیل این نقاشی جزئیات زیادی دارد، مثلا سگ که نماد وفاداری است و درخت گیلاسی که از پنجره دیده می‌شود نماد باروری است.
 
منبع: brightside


اصحاب کهف در قرآن

* آيا گمان کردي که اصحاب کهف و رقيم از نشانه هاي شگفت انگيز ما بودند؟

*زماني را به خاطر بياور که آن جوانان به غار پناه بردند، و گفتند: پروردگار! ما را از سوي خودت رحمتي عطا کن، و راهِ نجاتي براي ما فراهم ساز!
* پس سالياني چند در آن غار، خواب را بر گوش هايشان چيره ساختيم.
*سپس آنان را برانگيختيم تا مشخص کنيم کدام يک از آن دو گروه، مدت درنگشان را به شمار مي آورند؟
*ما خبرشان را به حق و درستي براي تو بيان مي کنيم: آنان جوانمرداني بودند که به پروردگارشان ايمان آوردند، و ما بر هدايتشان افزوديم.
*و دل هايشان را محکم و استوار ساختيم؛ آن گاه به پا خاستند و گفتند: پروردگار ما پروردگار آسمان ها و زمين است، هرگز جز او معبودي را نمي پرستيم که اگر بپرستيم سخني گزاف و دور از حق گفته ايم : اينان قوم ما هستند که به جاي خدا معبوداني برگرفتند، چرا بر حقّانيّت معبودانشان دليلي روشن نمي آورند؟ پس ستمکارتر از کسي که بر خدا دروغ بندد کيست؟
* و اکنون که از آنان و آنچه غير خدا مي پرستند، کناره گرفته ايد، پس به اين غار پناه گيريد تا پروردگارتان از رحمتش بر شما بگستراند و در کارتان آسايش و آساني فراهم آورد.
*و خورشيد را مي بيني که وقتي طلوع مي کند، از سمت راست غارشان متمايل مي شود، و وقتي غروب مي کند، سمت چپشان را ترک مي کند، و آنان در محل وسيعي از آن غارند ؛ اين از نشانه هايِ خداست. خدا هر که را هدايت کند، راه يافته است و هر که را گمراه نمايد، هرگز براي او ياور و دوست هدايت کننده اي نخواهي يافت.
*و آنان را گمان مي کني که بيدارند، در حالي که خوابند، و آنان را به جانب راست و جانب چپ مي گردانيم، و سگشان دو دستش را در آستانه غار گسترانيده است. اگر بر آنان آگاه مي شدي از آنان روي برتافته و مي گريختي و همه وجودت از آنان پر از ترس مي شد.
*و همان گونه بيدارشان نموديم تا ميان خود از يکديگر بپرسند. گوينده اي از آنان گفت: چه مقدار مانده ايد؟ گفتند: يک روز يا پاره اي از روز را مانده ايم. گفتند: پروردگارتان به مقداري که مانده ايد، داناتر است، پس يکي از خودتان را با اين پولتان به شهر روانه کنيد و او بايد با تأمل بنگرد کدام يک غذايش پاکيزه تر است؟ پس غذايي از آن برايتان بياورد، و او بايد دقت و نرمي و لطف نشان دهد و احدي را از حال شما آگاه نکند. زيرا اگر بر شما دست يابند، سنگسارتان مي کنند يا شما را به آيين خود برمي گردانند، و در آن صورت هرگز رستگار نخواهيد شد.
*و اين گونه از حال آنان آگاه کرديم تا بدانند که وعده خدا حق است و در برپا شدن قيامت هيچ ترديدي نيست. هنگامي که ميان خودشان در کار آنان نزاع و ستيز داشتند، پس گفتند: ساختماني به روي آنان بنا کنيد . البته پروردگارشان به آنان داناتر است. ولي آنان که بر کارشان پيروز شدند، گفتند: به يقين مسجدي بر روي آنان بنا خواهيم کرد.
* به زودي خواهند گفت: سه نفر بودند، چهارمين آنان سگشان بود. و مي گويند: پنج نفر بودند، و ششمين آنان سگشان بود، در حالي که تير به تاريکي انداختن است. و مي گويند: هفت نفر بودند، هشتمين آنان سگشان بود. بگو: پروردگارم به شماره آنان آگاه تر است، جز اندکي کسي شماره آنان را نمي داند. پس درباره آنان بحث و مجادله مکن مگر بحث و مجادله اي ظاهر، و در مورد آنان از هيچ کس نظر مخواه.
*سيصد سال در غارشان ماندند و نُه سال به آن افزودند.
+ نوشته شده در شنبه 23 تير 1397برچسب:قرآن,اصحاب کهف,سیصد سال,خداپرستان,سگ اصحاب کهف,غار, ساعت 12:33 توسط آزاده یاسینی