••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

شعر

 نگذر از من فتنه برپا میشود

عاشقی ، بدنام و رسوا میشود
هفت پشتم رسمشان دلدادگی است
بعد تو ، این رسم ملغی میشود
نگذر از من شیوه ی مهر و وفا
بعد از این انکار و حاشا میشود
ماهی غمگین این رود خیال
حسرتش بعد از تو دریا میشود
نگذر از من ، پیش چشم دیگران
مشت تنهایی من وا میشود
بگذری ، با دیگری دلبر شوی ؟
در تمام شهر غوغا میشود
نگذر از من، بعد تو آغوش من
پیله ای متروک و تنها میشود
نگذر از من دشنه ها آماده اند
خون و خون ریزی مهیا میشود
نگذر از من فتنه برپا میشود
حرمت یک عشق رسوا میشود

بتول مبشری
+ نوشته شده در پنج شنبه 6 خرداد 1400برچسب:شعر,بتول مبشری,عشق,مگذر از من فتنه برپا میشود,حرمت یک عشق رسوا میشود, ساعت 15:17 توسط آزاده یاسینی


شعر

 آن‌که می‌گوید دوستت دارم

خُـنـیـاگر غمگینی‌ است
که آوازش را از دست داده است
ای کاش عشق را
زبان ِ سخن بود
هزار کاکلی شاد
در چشمان توست
هزار قناری خاموش
در گلوی من
عشق را
ای کاش زبان ِ سخن بود
آن‌که می‌گوید دوستت دارم
دل اندُه گین شبی است
که مهتابش را می جوید
ای کاش عشق را
زبان ِ سخن بود
هزار آفتاب خندان در خرام ِ توست
هزار ستاره‌ی گریان
در تمنای من
عشق را
ای کاش زبان ِ سخن بود

احمد شاملو


شعر

 عاشق نشدي زاهد،

ديوانه چه ميداني؟
در شعله نرقصيدي، پروانه چه ميداني؟
لبريز مي غمها،
شد ساغر جان من
خنديدي و بگذشتي، پيمانه چه ميداني؟
يک سلسله ديوانه،
افسون نگاه او
اي غافل از آن جادو، افسانه چه ميداني؟
من مست مي عشقم،
بس توبه که بشکستم
راهم مزن اي عابد، ميخانه چه ميداني؟
عاشق شو و مستي کن، ترک همه هستي کن
اي بت نپرستيده،
بتخانه چه ميداني؟
تو سنگ سيه بوسي، من چشم سياهي را
مقصود يکي باشد،
بيگانه چه ميداني؟
دستار گروگان ده،
در پاي بتي جان ده
اما تو ز جان غافل، جانانه چه ميداني؟
ضايع چه کني شب را،
لب ذاکر و دل غافل
تو ره به خدا بردن، مستانه چه ميداني؟

مولانا
+ نوشته شده در جمعه 22 اسفند 1399برچسب:شعر,مولانا,زاهد,عشق, ساعت 11:1 توسط آزاده یاسینی


آشنایی با شاعران معروف ایرانی که درباره عشق شعر‌های زیبا و به یادماندنی سروده‌اند

 شعر عاشقانه قدیمی‌ترین روش شعر گفتن و صمیمانه‌ترین نحوه ابزار عشق و علاقه است که از دیرباز مورد توجه شاعران و نویسندگان قرار گرفته است. شعر به خودی خود ذاتی عاشقانه دارد و وقتی به موضوع عشق می‌پردازد لطیف‌ترین جنبه‌های احساسی دو جهان را در هم می‌آمیزد. این پیچیده‌ترین و عمیق‌ترین احساسات انسانی به حدی منحصر به فرد و خاص است که تاکنون کسی نتوانسته تعریفی دقیق از آن ارائه دهد. اما تقریبا تمامی انسان‌ها می‌توانند ادعا کنند که این حس را تجربه کرده‌اند.


آشنایی با شاعران معروف ایرانی که درباره عشق شعر‌های زیبا و به یادماندنی سروده اند
 
به همین دلیل است که همه ما فیلم‌ها و ترانه‌ها و کتاب‌ها و ادبیات عاشقانه را دوست داریم و جملات احساسی فیلم‌ها و شعر‌ها را به خاطر می‌سپاریم و استفاده می‌کنیم. در این مطلب همراه ما باشید تا با گزیده‌ای از شعر‌های عاشقانه ۴ شاعر و نویسنده معروف ایرانی که درباره عشق شعر‌های زیبا و به یادماندنی سروده اند آشنا شوید. 
 
۱- احمد شاملو 
 
آن‌که می‌گوید دوستت می‌دارم
خنیاگر غمگینی‌ست
که آوازش را از دست داده است
‌ای کاش عشق را زبان سخن بود
 
شاملو شاعر معاصر برای علاقه‌مندان شعر امروز چهره‌ای محبوب و شناخته شده است که با خلق آثاری در قالب شعر سپید خود را از بند وزن رهانید و سبکی جالب توجه را برای علاقه‌مندان شعر معاصر خلق کرد. شعر عاشقانه شاملو در تمامی مجموعه آثارش نمود دارد. کتاب‌های شاملو نظیر مجموعه باغ آینه، مجموعه لحظه‌ها و همیشه، ابراهیم در آتش، آیدا در آینه، آیدا، درخت، خنجر مجموعه‌هایی بی نظیر از شعر‌ها و متن‌های ادبی عاشقانه شاملو هستند که با زبان فاخر و حماسی در سبک خراسانی علاوه بر جنبه‌های عاشقانه، صدای جامعه شاملو هم بوده و هستند. شاملو با شعر لطیف عاشقانه خود به خفقان و سیاهی جامعه خود نیز اعتراض می‌کرد و چشم و صدای مردم خود بود که روشنایی عشق را در میان سیاهی و تاریکی‌ها به مردم زمانه خود نشان می‌داد.
 
۲- فروغ فرخزاد
 
شاید این را شنیده‌ای که زنان
در دل «آری» و «نه» به لب دارند
ضعف خود را عیان نمی‌سازند
رازدار و خموش و مکارند
آه، من هم زنم، زنی که دلش
در هوای تو می‌زند پر و بال
دوستت دارم‌ای خیال لطیف
دوستت دارم‌ای امید محال
 
آشنایی با شاعران معروف ایرانی که درباره عشق شعر‌های زیبا و به یادماندنی سروده اند
 
موضوع اصلی شعر فروغ، عشق است و کمتر ایرانی را می‌تونید بیابید که با شعر عاشقانه فروغ آشنایی نداشته باشد. شعر عاشقانه فروغ فرخزاد با نام اصلی فروغ فرخزاد عراقی، زبانی زنانه و بی پروا دارد که در اشعارش به خوبی خود را نشان می‌دهد. فروغ با مجموعه‌های دیوار و عصیان و اسیر در قالب شعر نیمایی کار خود را شروع کرد و سپس آشنایی با ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلم‌ساز ایرانی، و همکاری با او، موجب تحول فکری و ادبی در فروغ شد. انتشار مجموعه شعر تولدی دیگر موجب برانگیختن تحسین بسیار در جامعه ادبی آن زمان شد و با مجموعه بی نظیر ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد جایگاه خود را به عنوان شاعری بزرگ در شعر معاصر ایران تثبیت کرد.
 
قالب‌های پنج مجموعه شعر او به قالب‌های: نیمه سنتی، چهار پاره نو، (عامی- آهنگی) نیمایی و نیمایی نو (سبک شخصی فروغ) تقسیم می‌شوند. فروغ در ۱۶ سالگی با پرویز شاپور طنزپرداز ایرانی ازداج نمود. عمر این ازدواج کوتاه بود و پس از ۴ سال به جدایی انجامید. فروغ قبل از ازدواج با پرویز شاپور، با وی نامه‌نگاری‌های عاشقانه‌ای داشت. این نامه‌ها به همراه نامه‌های فروغ در زمان ازدواج این دو و همچنین نامه‌های وی به شاپور پس از جدایی از وی، بعد‌ها توسط کامیار شاپور پسر فروغ و عمران صلاحی در کتابی به نام «اولین تپش‌های عاشقانه قلبم» منتشر شد. برای آشنایی بیشتر با فروغ فرخزاد و آثار او به این لینک مراجعه نمایید.
 
۳- فریدون مشیری
 
شنیدم مصرعی شیوا، که شیرین بود مضمونش
منم مجنون آن لیلا که صد لیلاست مجنونش‌
 
ز عشق آغاز کن، تا نقش گردون را بگردانی
که تنها عشق سازد نقش گردون را دگرگونش
 
به مهر آویز و جان را روشنایی ده که این آیین
همه شادی است فرمانش، همه یاری است قانونش
 
غم عشق تو را نازم، چنان در سینه رخت افکند
که غم‌های دگر را کرد از این خانه بیرونش
 
آشنایی با شاعران معروف ایرانی که درباره عشق شعر‌های زیبا و به یادماندنی سروده اند
 
شعر‌های عاشقانه فریدون مشیری همچون خود او زبانی ساده و زلال و آرام و بی آلایش دارد. شعر عاشقانه نماد قلبی عاشق و صمیمی است و مشیری با طبع آرام و لطیف خود واژگان را به زیبایی در بند شعر در می‌آورد. فریدون مشیری از جمله شاعرانی است که در دو دسته شعر سنتی و شعر نو سروده اند و علاوه بر قالب سنتی غزل شعر‌های زیبایی در قالب شعر معاصر یعنی شعر نو دارد که بسیار معروف و زبانزد هستند. مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریبا از پانزده سالگی شروع کرد. سروده‌های نوجوانی او تحت تأثیر شاهنامه خوانی‌های پدرش شکل گرفته است. از کتاب‌های این شاعر شعر عاشقانه می‌توان تشنه طوفان، ابر و کوچه، از خاموشی، آواز آن پرنده غمگین، گناه دریا، نایافته، بهار را باور کن، مروارید مهر، آه باران، از دیار آشتی، با پنج سخن سرا، لحظه‌ها و احساس را نام برد.
 
شعر مشیری شعری انسانی و عاشقانه و آرمان خواهانه است که در عین عاشقانگی لایه‌هایی از واقعیت گرایی را در خود دارد که ان را به شعری آرام و نجیب تبدیل کرده است. سبک شعر مشیری را می‌توان به سبک عراقی نزدیک دانست. شعر مشیری شعریست که برای عموم قابل درک است. 
 
۴- رهی معیری
 
ساقی بده پیمانه‌ای ز آن می‌که بی خویشم کند
بر حسن شور انگیز تو عاشق‌تر از پیشم کند
زان می‌که در شب‌های غم بارد فروغ صبحدم
 غافل کند از بیش و کم فارغ ز تشویشم کند
نور سحرگاهی دهد فیضی که می‌خواهی دهد
با مسکنت شاهی دهد سلطان درویشم کند
 سوزد مرا سازد مرا در آتش اندازد مرا
وز من رها سازد مرا بیگانه از خویشم کند
بستاند‌ای سرو سهی سودای هستی از رهی
یغما کند اندیشه را دور از بد اندیشم کند
 
رهی معیری شاعر عاشق پیشه‌ای که هیچگاه ازدواج نکرد، اما اشعار عاشقانه اش زینت بخش نامه‌های عاشقان ایرانی بوده و هست. محمدحسن معیری (بیوک) متخلص به «رهی» فرزند موید خلوت نوه معیرالممالک (نظام الدوله) از شاعران غزلسرای بسیار نامی معاصر است. این شاعر برجسته از دوران کودکی به شعر و موسیقی و نقاشی علاقه فراوان داشت و در اثر تمرین در هر سه این فنون به مهارت بالایی دست پیدا کرد. ترانه‌های بسیار محبوب و خاطره انگیزی توسط این شاعر توانمند سروده شده است که خوانندگان ایران آن‌ها را می‌خواندند و باعث شهرت این شاعر شدند. ترانه‌های معروفی همچون دیدی که رسوا شد دلم، شب جدایی، خزان عشق و ... هنوز هم در بین مردم معروف هستند.
 
رهی معیری تحت تاثیر سعدی، حافظ و صائب شعر می‌سرود، اما سعدی تاثیرگذارترین شاعر در اشعار این شاعر بود که ردپایش در آثار این شاعر به چشم می‌خورد. القاب رهی «زاغچه»، «شاه پریون»، «گوشه‌گیر» و «حق‌گو» هستند. مجموعه‌ای از اشعار رهی معیری با عنوان سایه عمر در سال ۱۳۴۵ به چاپ رسید. رهی بی‌تردید یکی از چند چهره ممتاز غزل‌سرای معاصر است.
+ نوشته شده در جمعه 19 ارديبهشت 1399برچسب:شاعران ایانی,شعر,عشق,رهی معیری,شاملو,فروغ فرخزاد,فریدون مشیری, ساعت 18:0 توسط آزاده یاسینی


لک‌لکی که هر سال هزاران کیلومتر برای دیدن یارش سفر می‌کند

 داستان عاشقانه و جذاب این لک‌لک‌ها، کلپتان و مالنا، همه مردم جهان را تحت تاثیر قرار داده است. کلپتان، لک لک نر وفادار، امسال برای شانزدهمین بار ۱۳۰۰۰ کیلومتر پرواز کرد تا نزد جفت ناتوان خود بازگردد که دیگر نمی‌تواند پرواز کند.

 
لک‌لکی که هر سال هزاران کیلومتر برای دیدن یارش سفر می‌کند

ماجرا از ۲۰ سال پیش شروع شد، زمانی که مرد مهربانی این لک لک ماده را پیدا کرد که به شدت توسط شکارچیان آسیب دیده بود و تصمیم گرفت به او شانس زندگی دوباره بدهد؛ بنابراین مالنا را به خانه برد و از او نگهداری کرد.
 
لک‌لکی که هر سال هزاران کیلومتر برای دیدن یارش سفر می‌کند
روی پشت بام خانه این مرد بود که مالنا و کلپتان عاشق هم شدند و زندگی خود را آغاز کردند. به نظر می‌رسید رابطه آن‌ها محکوم به فنا است، چون مالنا نمی‌توانست پرواز و در پایان تابستان با جفتش مهاجرت کند.
 
لک‌لکی که هر سال هزاران کیلومتر برای دیدن یارش سفر می‌کند
 
با این وجود عشق آن‌ها همچنان ادامه یافت. کلپتون هر سال اواخر تابستان مالنا را ترک و به آفریقای جنوبی سفر می‌کند، اما دوباره در آغاز بهار نزد او برمی‌گردد. 
 
لک‌لکی که هر سال هزاران کیلومتر برای دیدن یارش سفر می‌کند
 
لک‌لکی که هر سال هزاران کیلومتر برای دیدن یارش سفر می‌کند
 
لک‌لکی که هر سال هزاران کیلومتر برای دیدن یارش سفر می‌کند
 
لک‌لکی که هر سال هزاران کیلومتر برای دیدن یارش سفر می‌کند
 
منبع: boredpanda
+ نوشته شده در شنبه 30 فروردين 1399برچسب:لک‌لکی,پرنده,عشق, ساعت 18:33 توسط آزاده یاسینی


شعر

 عشق سوزان است بسم الله الرحمن الرحیم

هرکه خواهان است بسم الله الرحمن الرحیم
دل اگر تاریک اگر خاموش بسم الله نور
گر چراغان است بسم الله الرحمن الرحیم
نامه ای را هُد هُد آورده ست آغازش تویی
از سلیمان است بسم الله الرحمن الرحیم
سوره ی والیل من برخیز و والفجری بخوان
دل شبستان است بسم الله الرحمن الرحیم
قل هو الله احد قل عشق الله الصمد
راز پنهان است بسم الله الرحمن الرحیم
گیسویت را بازکن انا فتحنایی بگو
دل پریشان است بسم الله الرحمن الرحیم
ای لبانت محیی الاموات لبخندی بزن
مردن آسان است بسم الله الرحمن الرحیم
میزبان عشق است و وای از عشق! غوغا می کند
هر که مهمان است بسم الله الرحمن الرحیم

مهدی جهان دار
+ نوشته شده در دو شنبه 19 اسفند 1398برچسب:عشق,شعر,بسم الله الرحمن الرحیم, ساعت 18:27 توسط آزاده یاسینی


شعر

 

شده يکبار مرا با دل خود يار کني

گرچه سنگ است ولي باز تو اصرار کني

ديده ابري ست که درهجرتو باران دارد

شده با ابر خود اين زمزمه تکرارکني

شده يکبار نگويي که موازي باشيم

نقطه اي آخر خط،صحبت پرگار کني

شده هنگام غروبي که پراز ناکامي ست

تا که آرام شوم صحبت ديدار کني

شده يکبار گرفتار وفا باشي و عهد

با رقيبم سخن از فتنه و آزار کني

شده مهتاب شبي وقت غزلخواني ماه

همه را جز من محنت زده انکار کني

شده يکبار قدم را به بيابان بنهي

همدلي باغم مجنون گرفتار کني

هنري نيست که فارغ بنشيني و به ناز

روز و شب خون به دل عاشق بيمار کني

اين همه کار نه ازعهده ي تو ساخته نيست

دين و آيين تو اين است دل افگار کني.

مرتضي برخورداري

+ نوشته شده در جمعه 24 ارديبهشت 1395برچسب:شعر,شعر زیبا,عشق,شده یکبار,نگویی که موازی باشیم, ساعت 15:59 توسط آزاده یاسینی


مطالب ادبی

عشق از نظر متولدين ما هاي سال

متولدين فروردين ماه :

به سوي من بيا

تا تو را حس كنم

و دنيا خواهد ديد داستان عشقي سوزان را

كه شعله اش در قلب من خواهى بود.

 

متولدين ارديبهشت ماه :

عشق را در چشمان من بنگر

چهره ي بر افروخته ام را ببين

و عشق را حس كن

به صداي نفس هاي من گوش كن

و بشنو ترانه ي عشق را.

 

متولدين خرداد ماه :

با من به رويا بيا

به روياي عشق بيا

تا بر فراز بلندترين كوه گام نهيم

بيا تا در ژرف ترين اقيانوس شنا كنيم

بيا تا به دورترين ستاره ها پر كشيم

بر عشق ما هيچ چيز ناممكن نيست.

 

متولدين تير ماه :

بهشت هيچ است

دربرابر گام برداشتن در كنار تو

در شبي زيبا زير نور ماه

 

 

متولدين مرداد ماه :

گويي خورشيد گرماي خود را از دست داده است

و گل هاي سرخ عطري ندارند

و ستارگان ديگر نميخوانند

آن گاه كه چشم مي گشايم و مي بينم با تو نيستم.

 

متولدين شهريور ماه :

شايد به نظر برسد كه عاشق نيستم

شايد به نظر برسد كه نمي توانم عاشق باشم

شايد به نظر برسد كه حتي نمي خواهم عاشق باشم

ولي نه در برابر عشقي مانند عشق من به تو

كه تا آخرين لحظه عمر آن را در قلبم نگاه خواهم داشت.

 

متولدين مهر ماه :

با پر شورترين گفتارهاي عاشقانه

با ماجراهاي عاشقانه اي كه خواهيم داشت

با فداكاري هايم درراه عشق به تو

خواهي ديد كه چگونه دوستت دارم.

 

متولدين آبان ماه :

در التهاب شنيدن ترانه ي گام هاي تو هستم

كه به سوي من مي آيي

و عاشقم بر انتظار آن لحظه

كه تو رادر كنار خود حس كنم

دوستت دارم.

 

متولدين آذر ماه :

نجوايي از سوي تو

نگاهي كوتاه از تو

لبخندي شيرين بر لبان زيبايت

و من خود را

غرق در عشق مي يافتم.

 

 

متولدين دي ماه :

روزها ماه ها و سال هامي گذرند

و شايد هيچ چيز عوض نشود

جز من كه بيش از پيش عاشق گشته ام.

 

متولدين بهمن ماه :

مي خواهم آزاد زندگي كنم

بسان پرندگان مهاجر

ولي قفسي ساخته از عشق تو جايي است

كه همواره روبه آن خواهم داشت.

 

متولدين اسفند ماه :

من آني نيستم كه بي عشق زندگي را سر كنم

آن گاه كه در رويايي عاشقانه هستم

و چشمانم را ميگشايم

و عشق رويايي ام را در تو مي بينم.

+ نوشته شده در جمعه 16 مرداد 1394برچسب:مطالب ادبی,عاشقانه های دنیا,عشق, ساعت 11:53 توسط آزاده یاسینی