مطالب ادبی
جشن نوروز
جمشيد با خردمندي به همه ی هنرها دست يافت و بر همه کاري توانا شد و خود را در جهان يگانه يافت. آن گاه انگيزه ی برتري و خود بيني در او بيدار شد و در انديشه ی پرواز در آسمان افتاد:فرمان داد تا تختي گرانبها برايش ساختند و گوهر بسيار بر آن نشاند و ديوان که بنده ی او بودند تخت را از زمين برداشتند و بر آسمان برافراشتند. جمشيد در آن چون خورشيد تابان نشسته بود و اين همه به فر ايزدي ميکرد. جهانيان از شکوه و توانايي او خيره ماندند، گرد آمدند و بر بخت و شکوه او آفرين خواندند بر او گوهر افشاندند و آن روز را که نخستين روز از فروردين بود، نوروز خواندند.